💢 پس اصل این است که امام، جلو است. امامِ پشت سر، اهل سنت‌اند. در مسجدالحرام، بیرون دیره‌ها که مطاف هست، امام جماعت می‌ایستد و در این حالت باقی افراد به او اقتدا می‌کنند. در شیعه، امام جلو می‌رود. اصل این است و کسانی که با همه این شواهد، مخالف‌اند، کسانی هستند که دوست دارند مأموم باشند و بهانه می‌آوردند. شهید نمی‌شوند! 🌷 ⚛ از افتخارات ما این است که امام مجتبی(علیه‌السلام) شهید نمی‌شوند، امامی است که زنش را در خانه نمی‌تواند کنترل کند؟! از افتخارات ما این است که امام علی(علیه‌السلام) بلد نیست حفاظت امنیتی برای خودش بگذارد! که در مسجد کوفه با اصابت شمشیر زهرآلود، به شهادت نائل می‌شوند! 💘 ✨💥از افتخارات ما اینهاست؟! اتفاقاً افتخار ما این است که امامِ ما، امام است! وقتی امام، امام شد، مأمومین جرأت امام شدن پیدا می‌کنند. وقتی می‌گوییم «امام»، یعنی در همه چیز جلو است! امام علی(علیه السلام) در توانمندی و نیروی بدنی از همه بالاتر است، که یلِ خیبر شکن‌اند!💪 👈در تقوا، سیاست، تدبیر جنگ از همه جلوتر است. در جنگ صفین، مگر ماجرای عمروعاص کجا رخ داد؟ در آنجایی که در حال رجزخوانی، حاضر شدن امیرالمومنین (علیه‌السلام) هم به ذهنش خطور نمی‌کرد مثل برق بر او ظاهر شد؛ به گونه ای که دیگر در آن حالت، عمروعاص اقدام به کشف عورت کرد. 🙈❌📛

➖🔷واقعه کربلا که جنگ نیست! کل ماجرای روز عاشورا، سه ساعت است؟ چهل نفر از یاران آن حضرت همان ابتدای جنگ با تیراندازی سپاه دشمن، بدواً شهید شدند. سی هزار نفر سپاه دشمن، حداقل نیروی دشمن بوده است! این هیبت اجازه نمی‌داد حمله کنند وگرنه که می‌ریختند.🗡 〽️📍با این اوصاف، پس چرا حضرت اباعبدالله الحسین(علیه السلام) پشت خیام را کندند و بعد آتش زدند؟ نه! می‌خواهد نامردی سپاه دشمن را به ما بفهماند. ⚛ حادثه کربلا، جنگ تن به تن نبوده است! جنگ تن به تن مربوط به ابتدای جنگهای زمان عرب جاهلی بوده است. ابتدای جنگ اینگونه آغاز می‌شده است و در ادامه با غالب شدن یکی بر دیگری، و فراهم شدن زمینه و روحیه جنگی، حمله دو طرف جنگ به همدیگر شروع می‌شده است. ♨️ ⏪ اگر قرار بر این می‌بود که کل جنگ به صورت تن به تن ادامه می‌یافت که جنگها سالها به طول می‌انجامید. حاضر نشدن در جنگ یک مسئله است و در زمان جنگ به کار خاصی پرداختن، مسئله‌ی دیگر است؛ 🌐🔶که این خود لازمه‌ی کار تشکیلاتی است. در این باره، شاید در مورد حضرت امام خمینی(ره)شبهه وارد کنند؛ اما مگر تبعید به ترکیه و عراق در مورد امام(ره) نبوده است؟ 🔴🔵🔴

تشکیلات اسلامی در نهج البلاغه 🍃حکمت ۸۹ «وَ قَالَ علی (علیه‌السلام) مَنْ أَصْلَحَ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ اللهِ أَصْلَحَ اللهُ مَا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الناسِ وَ مَنْ أَصْلَحَ أَمْرَ آخِرَتِهِ أَصْلَحَ اللهُ لَهُ أَمْرَ دُنْيَاهُ وَ مَنْ كَانَ لَهُ مِنْ نَفْسِهِ وَاعِظٌ كَانَ عَلَيْهِ مِنَ اللهِ حَافِظ» ➖ و آن حضرت فرمود: هر كس آنچه را ميان او و خداست اصلاح نمابد، خداوند آنچه را بين او و مردم است اصلاح كند. و هر كس كار آخرتش را به اصلاح آورد، خداوند كار دنيایش را اصلاح كند. و آن را كه از خود بر خود واعظ است از خدا بر او نگهبان است. ♻️🌐 در ارتباط تشکیلاتی که قائل به آن هستیم، حدیث مورد بحث ما، ذیل همان «مَّا ألفتَّ بَّینَّ قُلُوبِهِم لَّو أَّنفَّقتَّ مَّا فِی الأرضِ جمیعاً»۴ قرار می گیرد که قبلاً به آن پرداختیم؛ اگر می‌خواهید در کار تشکیلاتی موفق باشید و در جریان ارتباط با دیگران، نسبت‌تان با دیگران اصلاح یابد، بایست ابتدا نسبت‌تان را با خداوند متعال اصلاح کنید؛ که در این صورت، خداوند تضمین داده است که نسبت تو را با دیگران اصلاح خواهد کرد؛ که فرمود: 🔆➖ «مَّن أَّصلَّحَّ مَّا بَّینَّهُ و مَّا بَّینَّ الله، أَّصلَّحَّ الله مَّا بَّینَّهُ و بَّینَّ النَّاسِ». 🔵 ارتباط معنوی که بایست ما بین یک انسان تشکیلاتی با خدای خودش باشد، بسیار کلیدی تر و مهم تر است. ✔️✔️ ✳️ شما زمانی روابط عمومی‌تان بهبود می‌یابد که نسبت‌تان با خدای متعال خوب شود. 〰 وگرنه به مانند ماجرای منافقین و مجاهدین خلق، باید دختران بَّزَّک کرده را فرستاد تا بواسطه‌ی آنها بتوان نیرو جذب کرد.🅾 ⚡️ در ماجرای کردستان بسیاری از نیروهای سپاه ما از طریق همین اغواگری‌ها به شهادت رسیدند.🌷 ⚠️ چرا این روش و طریق؟ چون «مَّا بَّینَّ الله» رو نداشتند. اگر این درست شود، تکیه به وسایط مادی هم کمتر پیدا می شود. ــــــــــــــــــــــــــــــ ۴(سوره انفال، آیه ۶۳)

🍃 حکمت ۱۶۵ «وَ قَالَ علی(علیه‌السلام) لَا طَاعَةَ لِمَخْلُوقٍ فِي مَعْصِيَةِ الْخَالِق» ➖🔆 و آن حضرت فرمود: در معصيت خالق، طاعتى براى مخلوق نيست. 🌐 در تشکیلات، تا کی باید هر چه که به ما امر می‌شود را گوش داده و اطاعت کنیم؟⁉️ 💠 حد دارد! حد آن هم مستقیم است. در تشکیلات اسلامی، این طور نیست که همه ذیل سلسله مراتب‌شان تعریف شوند؛ نه! همه‌ی افراد تشکیلات، یک ربط و تشخیص مستقیم هم از حق و باطل دارند. 🔵 🔛🔴 ⬅️ صرف این که امر، امر فلان کس است و روش، روش گروهی از بزرگان و علمایی به مانند علمای بنی‌اسرائیل –که قرآن از آنها یاد می‌کند-، اطاعت از آن امر و طریقت بر آن روش، بر صراط حق نیست.⭕️ ⭐️ فرمود: « لَّا طَّاعَّةَّ لِمَّخلُقٍ فِی مَّعصِیَّةِ الخَّالِقِ». یعنی شما یک ربط سیستماتیک با ولایت دارید و در ضمن یک ربط و تشخیص مستقیم هم با خداوند متعال دارید. 📍این طور نیست که هرچه از سوی رئیس و رهبر تشکیلات دستور شده، ما ملزم به عمل بدان باشیم؛ چرا که اگر به معصیت الهی منجر شود، لازم الطاعه نیست. ☝️کما اینکه رابطه پدری و فرزندی هم در چنین مواردی باطل می‌شود.🔺

🌱 حکمت ۱۷۶ «وَ قَالَ علی (علیه‌السلام) آلَةُ الربَاسَةِ سَعَةُ الصدْر ➖🔹 و آن حضرت فرمود: ابزار رباست دارا بودن قدرت تحمل مشكلات است.» 👈ابزار ریاست، سعه‌ی صدر است.👉 ✴️ اگر تحمل شرایط سخت‌تان است؛ اگر زود از کوره در می‌روید و اگر زود عصبانی می‌شوید؛ مسئولیت قبول نکنید!🚫 ⁉️حال سؤال مطرح می‌شود که چه موقع مسئولیتی را قبول کنیم؟ 🚨 اگر به شما پیشنهاد مسئولیتی را دادند، اینطور نباشد که شب خواب‌تان نبرد. 👌 اگر اینجوری بود، این یعنی اینکه شما ظرفیت لازم را ندارید. سرشار از هیجانات و تخیلات می‌شوید.💥 🎗 یا از سوی دیگر اگر قرار بر عزل شما از مسئولیت شد، اینطور نباشد که ترس و دلهره بر او غالب شود؛ که اگر این گونه بود، اتفاقا می‌بایست از اول از مسئولیت عزل می‌شد.💢 ♦️ گاه در چنین شرایطی، بعضی از مسئولان، لابیِ سنگینی را در سازمان‌شان شروع می‌کنند. گاه سراغ نمایندگان مجلس هم می‌روند. ☢ برای به سرانجام نرسیدن چنین تصمیماتی، گاه کار به تهمت و افتراء هم می‌انجامد. ❌ کسانی هم بوده‌اند که در پی عزل‌شان از مسئولیت، سکته هم کرده‌اند. 🔱 پس ظرفیت‌های وجودی افراد برای پذیرش مسئولیت در دو برهه قابل فهم است: زمان پیشنهاد مسئولیت و دیگری زمان عزل از مسئولیت. 💕 مدیرانی نظیر فرماندهان دفاع مقد‌س، کم داشته‌ایم. کسانی که با شنیدن تصمیم بر عزل‌شان از فرماندهی شکر می‌کردند که فرصت برای عبادت و شهادت‌شان بیشتر شده است.💖

👈این حدیث را معمولا جایی به کار می‌برند که هدف زود از کوره در نرفتن باشد؛ در حالیکه صرفا این نیست. چه وقت سعه‌ی صدر حاصل می‌شود؟⁉️ یکی از تکنیک‌های آن، تجربه است. تجربه را در کار تشکیلاتی بایست جدی بگریم. ✅ حضرت امیرالمومنین علیه اسلام در نهج‌البلاغه دارند که: «الیَّومُ المِضمَّارُ وَّ غَّدًا السبَّاقُ»۵ ؛ امروز، روز تمرین است و مسابقه فرداست.🍁 ☘🍂 ➖🔷کل زندگی این دنیا، مضمار و تمرین و آزمایش است. مسابقه‌ی اصلی نیست! گول نباید خورد و نباید تمام انرژی را خرج کرد. ✔️ 🔚اینکه در مدیریت، بر طی شدن سلسله مراتب دارند، تاکید بر همین اصل تجربه است. اگر از مسئولیت‌های کوچک، تجربه‌ای کسب نکرده باشیم، در مراتب بالای مسئولیتی، موفقیت حاصل نمی‌شود. ☑️ 👈یکی از راه‌های کسب سعه‌ی صدر همین است. 💕پیغمبراکرم(ص) اگر تجربه‌ی مدیریت اقتصادی نداشت، نمی‌توانست از پس رهبری جامعه اسلامی برآید. در معجزه هم همین است که نفس نبی به حد‌ی از ظرفیت و توانایی رسیده که می‌تواند معجزه‌گر باشد. 🌺🍀🌺 🌟💥حضرت موسی(ع) هم اگر چوپانی نمی‌کرد، نمی‌توانست رهبری جامعه‌ی دینی را عهده‌دار شود. تعبیر به گله داری شده است. استعاره هم است که: «کُلُکُم رَّاعٍ وَّ کُلکُم مَّسئُولٌ عَّن رَّعِیَّتِهِ».۶ 💥🌟💥 ❣امام موسی کاظم(علیه‌السلام) به این مضمون می‌فرمایند که مردم نقص دارند و اگر امام نبود، شیرازه‌ی مردم از هم می‌پاشید 🔴✔️🔴 ----------------------- ۵(نهج‌البلاغه، خطبه ۲۸) ۶(بحار الأنوار، ط - بیروت، ج۷۲ ،ص: ۳۸)

تشکیلات اسلامی در نهج البلاغه 💟 حکمت ۲۰۶ «وَ قَالَ علی(علیه‌السلام) أَوَلُ عِوَضِ الْحَلِيمِ مِنْ حِلْمِهِ أَنَ النَاسَ أَنْصَارُهُ عَلَى الْجَاهِل و آن حضرت فرمود: اول پاداشى كه بردبار از بردباربش مى‌برد آن است كه مردم در مقابل جاهل بارش مى‌شوند.» ✅اهمیت حلم در کار تشکیلاتی به خاطر ایجاد همراهی در سایر افراد تشکیلاتی است. ♻️🌐 در کار تشکیلاتی برخی صفات باید در انسان‌‌ها باشد که به ارتباط محکم‌تر بین اعضای تشکیلاتی بوجود آید؛ از جمله مهمترین صفات در اینجا بحث شده است، حلم است.💚 ❓سؤالی که مطرح می‌شود، پیرامون رابطه‌ی بین حلم و صبر است. ◀️ صبر جنسش توقفی است به این معنا که اگر مصیبتی سنگین وارد شود می‌گویند، تحمل کن و در این مسیر به عوامل بیرونی تمسک کن؛ به عبارتی صبر برون‌زاست. 🔚در صورتی که حلم درون‌زاست؛ یعنی صبری که همراه با ظرفیت‌سازی درونی باشد، حلم است که نتیجه‌اش آرامشی است که در آدم حلیم بوجود می‌آید؛ لذا آدم حلیم همیشه آرام است چه مصیبت به او برسد چه شادی. 🔰✅💠

🔰 حکمت ۲۰۷ «وَ قَالَ علی (علیه‌السلام) إِنْ لَمْ تَكُنْ حَلِيماً فَتَحَلَمْ فَإِنَهُ قَل َ مَنْ تَشَبهَ بِقَوْمٍ إِلَا أَوْشَكَ أَنْ بَكُونَ مِنْهُم و آن حضرت فرمود: اگر بردبار نيستى خود را به بردبارى وادار، چرا كه كم است كسى خود را شبيه قومى كند و از زمره آنان نشود.»✔️ 🔚 با در نظر گرفتن مفهوم حلم که در حکمت قبل بیان شد، در این حکمت امیرالمؤمنین، راس هرم تشکیلات را از تصمیم‌گیری عجله‌ای و بدون تأمل منع می‌کند و تکنیک حلم و چگونگی رسیدن به آن را بیان می‌دارند. 🔵 وجود حلم است که به مدیر تشکیلات آرامش درونی می‌دهد که در هر شرایطی به دور از هرگونه استرس و فشار کاری تصمیم‌گیری کند. 💎 آدم حلیم همواره به یاد دارد که او اولین کسی نیست که در این میدان وارد شده است و آخرین نفر هم نخواهد بود، پس عده‌ای قبل از او آمده‌اند که دارای تجارب و دانش فراوانی هستند که او می‌تواند از آنها یاد بگیرد و باید به آنها احترام بگذارد و عده‌ای هم هستند که بعد از او خواهند آمد پس باید او درست کار کند. و دائم به خود تذکر می‌دهد که من همه چیز را نمی‌دانم و نمی‌فهمم و همه ابعاد موضوع دست من نیست. 👈تکنیک حلم که حضرت در اینجا آموزش می‌دهند یکی از تکنیکهای تشکیلاتی است که امیرالمؤمنین در نهج‌البلاغه مطرح کرده‌اند.👉

🌴 حکمت ۲۱۱ «وَ قَالَ علی(علیه‌السلام) ... وَ الِاسْتِشَارَةُ عَيْنُ الْهِدَایةِ ... وَ مِنَ التوْفِيقِ حِفْظُ التَجْرِبَةِ ... و آن حضرت فرمود: ... مشورت عين هدایت است... وحفظ تجربه از توفيق است.» 🔱 اگر تشکیلاتی را ایجاد کردید سعی نکنید یک تنه به میدان بروید و ترک‌تازی کنید، بلکه امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید مشورت کن و عقل دیگران را به مشارکت بگیر؛ 👈 پس نکته اول حکمت در مورد ایجاد تشکیلات و تصمیم‌گیری‌هایی است که در آن انجام می‌شود. 👈 نکته دوم زمانی است که تشکیلات شما در وسط راه آمده است، عده‌ای دارای تجارب بسیاری شده‌اند که نباید این افراد را راحت از دست داد چرا که در اینجا می‌فرماید رمز موفقیت شما در کار تشکیلاتی حفظ و نگهداری تجارب است که این حفظ و نگهداری هم می‌تواند در قالب حفظ آدم‌های صاحب تجربه و کار کشته باشد و هم ثبت و ضبط تجارب چنین آدم‌هایی و هم ثبت تمامی فعالیتهای تشکیلاتی انجام شده در یک تشکیلات.✅✅ ⬅️ یعنی بحث جدی‌ که در یک تشکیلات مطرح می‌شود، مستند‌سازی است. مثلا اگر در یک مسئولیتی هستید و ایده‌های زیادی به ذهن شما می‌خورد همه را بنویسید؛ ممکن است در زمان مسئولیت شما همه آنها عملی نشود ولی احتمال زیاد دارد که بعدی‌ها بیایند و ایده‌های شما را اجرایی کنند، این یک نمونه از ثمرات مستند‌سازی در یک تشکیلات است. 🔷 به تعبیری می‌توان گفت مستند‌سازی تجارب را رسوب می‌دهد و اجازه نمی‌دهد به راحتی از بین برود، برای همین است که امام علی علیهالسلام آن را رمز موفقیت می‌داند. 🔶🔸🔶 🌿 حکمت ۲۱۵ «وَ قَالَ علی(علیه‌السلام) الْخِلَافُ بَهْدِمُ الرَأْي و آن حضرت فرمود: مخالفت موج َ ویرانى تدبير است.» 🎗گاهی اوقات در یک فعالیت تشکیلاتی برخی از افراد برای اینکه خودشان را نشان بدهند، سریع مخالفت می‌کنند، این حکمت می‌فرماید که بعضی از اوقات چنین مخالفت‌هایی شاکله‌ی اصلی تصمیمات مدیر تشیکلات را از بین می‌برد.✔️

🖤 حضور #سیدالشهدای_مقاومت در جوار شش گوشه؛ ضريح قديمى سرداب ابا عبدالله الحسين عليه‌السلام (#سیدالشهدای_کربلا) ❣😍😭 اینم روضه‌ی امشب تقدیم شما ... #شهید_سپهبد_حاج_قاسم_سلیمانی ✅به جنبش مردمی #راه_سردار بپیوندید👇 http://eitaa.com/joinchat/3931701281C79129cb29d

تشکیلات اسلامی در نهج البلاغه 🌺 حکمت ۲۲۰ «وَ قَالَ علی(علیه‌السلام) لَيْسَ مِنَ الْعَدْلِ الْقَضَاءُ عَلَى الثقَةِ بِالظن و آن حضرت فرمود: داورى نمودن به گمان عليه انسان مورد اعتماد از عدالت نيست.» 🍃 حکمتی می‌فرماید عدل این است که به افرادی که ثقه و مورد اعتماداند، نباید سوءظن داشت. 👌 در کار تشکیلاتی نباید به صرف شنیدن یا خبر آوردن عده‌ای علیه افرادی که مورد اعتماد شما هستند، به آن ظن‌ها توجه کنید و علیه این گونه افراد موضع بگیرید؛ چرا که اساسا دشمن در صدد این است که شما جمعتان پاشیده شود پس چه بهتر که کاری کند که شما نسبت به اعضای تشکیلات‌تان سوءظن پیدا کنید، لذا امیرالمؤمنین این سوءظن را نشانه‌ی بی‌عدالتی می‌داند.⭕️ 🔰 نکته دیگری که از این حکمت برداشت می‌شود این است که نه تنها نسبت به این گونه افراد نباید سوء ظن وجود داشته باشد، بلکه رأس تشکیلات می‌باید نهایت حسن‌ظن را داشته باشد، و برخی نشانه‌هایی که علیه این افراد است را به چشم خوش بینانه تفسیر و تحلیل نماید. 💠✅💠

❇️ حکمت ۲۲۲ «وَ قَالَ علی(علیه‌السلام) مِنْ أَشْرَفِ {أَفْعَالِ} أَعْمَالِ الْكَرِیمِ غَفْلَتُهُ عَمَا یعْلَم و آن حضرت فرمود: از شریف‌تربن كارهاى كریم خود را به بى‌خبرى زدن از چيزى است كه مى‌داند.» ⚜ از جمله معمول‌ترین اتفاقاتی که در یک تشکیلات رخ می‌دهد این است که رهبر تشکیلات اشتباهاتی از برخی کارکنان می‌بینید؛ این حکمت می‌فرماید که چه واکنشی نسبت به این افراد باید داشت؟ از شریف‌ترین کارهای کریم خود را به بی‌خبری زدن از چیزی است که می‌داند. نباید به صرف دیدن و دانستن چند اشتباه زود نتیجه‌گیری کرد و برخورد نمود، در این مواقع باید حلیم بود و شرافت‌مندانه برخورد کرد.✅ ⛔️ و اساسا کسی در تشکیلات حق تجسس ندارد و تعبیر «تجاهل العارف» در چنین جاهایی آمده است، و چه کسی مستحق‌تر از رهبر یک تشکیلات در تجاهل عارفانه بالاخص در مورد روابط خصوصی که اساسا هم تجسس در آن حرام است و هم ترتیب اثر دادن در آن موارد. 👥👀❌ ⁉️ سؤالی که در اینجا مطرح می‌شود این است که در بعضی مواقع پست‌های حساسی است که نمی‌توان در آنها اشتباهات را نادیده گرفت و چشم‌پوشی کرد؛ در این مواقع بجای اینکه کنترل‌ها را زیاد کرد، باید سیستم گزینش این گونه افراد را اصلاح کرد؛ اگر شما بد گزینش کنید مجبور می‌شوید دائم آنها را کنترل کنید که اشتباه نکنند ولی اگر خوب گزینش کنید دیگر نیاز نیست سیستم کنترل را افزایش دهید▶️🌺 🎗نکته دیگر این است برخورد رهبر تشکیلات با شایعه‌ها می‌باید یکی از این دو حالت باشد، یا بایکوت کردن به این صورت که اصلا به این گونه چیزها بها ندهید و براساس آن ترتیب اثری هم اعمال نکنید، یا رو در رو .کردن جهت روشن شدن و برطرف شدن سریع شبهه‌ها و شایعات موجود.

🔆 حکمت ۲۹۳ «وَ قَالَ علی(علیه‌السلام) لَا تَصْحَب ـالْمَائِقَ فَإِنهُ یُزَینُ لَكَ فِعْلَهُ وَ یَوَد أَنْ تَكُونَ مِثْلَه و آن حضرت فرمود: با احمق همنشين مباش، چه اینكه كارش را براى تو مى‌آراید، و علاقه دارد مانند او باشى.» 💮 در کار تشکیلاتی لاجرم صحبت با دیگران را دارید و باید با بقیه صحبت کنید، چون همه تخصص‌ها را یک نفر ندارد و اساس کار تشکیلاتی در بستر اجتماع رخ می‌دهد پس لاجرم همراهی و مصاحبت وجود دارد.✔️ 🔵 امیرالمؤمنین علیه‌السلام می‌فرماید: «با آدم بی‌عقل مصاحبت نکنید» چرا که ما بیشترین تأثیر را از مصاحب خود می‌بریم. 👈 پس به عنوان یک تکنیک می‌توان از شناسایی رفتار نزدیکان و حلقه اول دور یک رأس تشکیلات، در مورد ویژگی‌های رهبر آن تشکیلات و تشکیلات اطلاعاتی را بدست آورد و قضاوت کرد مثلا اگر می‌خواهید رئیس‌جمهور یا رئیس‌مجلس را بشناسید ببینید حلقه اول دور رئیس‌جمهور و رئیس‌مجلس چه کسانی هستند؟ ⚪️🔛⚫️ ⁉️حالا چرا این مصاحبت مهم است؟ ✨حضرت این را هم جواب داده است: «فَّإِنهُ یُزَّینُ لَّکَّ فِعْلَّهُ وَّ یَّوَّدأَّنْ تَّکُونَّ مِثْلَّه»؛ یعنی احمق فعلش را بزک می‌کند و زیبا نشان می‌دهد؛ علاوه بر این دوست دارد تو هم مثل او شوی.✔️ 🎗لذاست که در تشکیلات دسته‌بندی داریم: به ریش و سلام‌علیکم و یقه بستن نیست. شهروند درجه دوم و سوم داریم.⛔️ ⬅️ مثلا اهل کتاب شهروندان درجه یک نیستند. اگر «مولفه قلوبهم» و «تعلیمات اسلام» عمل نکرده حالا از او خراج بگیر و او را خوار بکن تا این در او اثر کند و انگیزه‌ای بشود که به سمت شهروند درجه یک شدن حرکت کند و ایمان بیاورد.💕 ✍این مرحله به مرحله خیلی دقیق در قرآن بیان شده است. ✅✅

تشکیلات اسلامی در نهج‌البلاغه 📓 فصل فی غرائب کلامه، 💎حدیث ۹ «كُنَا إِذَا احْمَر َ الْبَأْس‌ُاتقَيْنَا بِرَسُولِ اللَهِ [ص]فَلَمْ یكُنْ أَحَدٌ مِنَا أَقْرَبَ إِلَى الْعَدُو ِمِنْهُ در گفتار آن حضرت است: وقتى تنور معركه سرخ مى‌شد خود را به رسول خدا(صلى الله عليه و آله) حفظ مى‌كردیم، پس هيچ كدام از ما به دشمن نزدیكتر از پيامبر نبود.»۷ ⛳️ تشکیلات نیاز به یک محور دارد که حضرت امیر علیه‌السلام استعاره «قطب من رحی»۸ محور چرخ آسیاب، را به کار می‌برد.✔️ 💥 کلا عالم تکوین بر اساس محوریت و دور گردیدن است؛ مانند مولکولها، سلولها که حلقوی‌اند، منظومه شمسی و... . نماد مسلمین هم در جهان کعبه است که به دورش می‌گردند. 👈 بحث کثرت در وحدت و وحدت در کثرت است. 🍃 👌 در این جا امیرالمؤمنین راجع به پیامبر می‌فرمایند که: «وقتی جنگ بر ما سخت می‌شد به رسول خدا پناه می‌بردیم».🔅 ⁉️سؤالی به ذهن مخاطب می‌خورد که مگر حضرت رسول در جنگ کجا بودند؟ امیرالمؤمنین می‌فرماید: «هیچ کس در جنگ نزدیک‌تر از رسول خدا به دشمن نبود»؛ یعنی هر تشکیلات یک محور می‌خواهد که پشتیبان و محل تکیه افراد باشد. 💞💚💞 ـــــــــــــــــــــــــــــــ ۷(این فصل در نهج‌البلاغه ما بین حکمت ۲۶۰ و ۲۶۱ قرار گرفته است، که سید رضی برخی سخنان شگفتی‌آوری را می‌آورد و می‌گوید که این سخنان نیازمند تفسیر و تحلیل است؛ به همین منظور عنوان حکمت‌های شگفتی‌آور از سخنان امیرالمؤمنین می‌نامد.) ۸(نهج‌البلاغه، خطبه ۳)

📍⬅️ در ضمن این محور نزدیک دشمن یعنی در خط مقدم شکل می‌گیرد، که حضرت می‌فرماید کسی از رسول خدا به دشمن نزدیکتر نبود.🚨 ♒️ نکته‌ای که در ضمن این حدیث می‌توان برداشت کرد این است که رأس تشکیلات نیازمند عده‌ای است که در حلقه‌ی اول پیرامون او باشند و اساسا حلقه اول جای نزدیکان و بهترین‌هاست چراکه اگر دشمن در این حلقه نفوذ کند نشان از ضعف کار تشکیلاتی در بین نیروهاست. 💢💢 ❇️ اینکه می‌بینید در مورد پیامبر بیان شده است که ایشان مانند طبیبی بودند که دائم می‌گشتند به دنبال مریض خود «طبیب دوار بطبه» در مورد ابلاغ پیام است ولی امام وظیفه‌اش ابلاغ پیام نیست بلکه تأویل آن است برای همین نیاز نیست که مانند پیامبر دوار بطبه باشد بلکه محوریت دارد که مردم باید به دور ایشان بیایند. ☀️ امام مسئول تحقق بخشیدن عینی و اجتماعی پیام است، منتهی این تحقق بخشیدن عینی منوط به این است که مردم بیایند، چون کنش اجتماعی است باید مردم بیایند. برای همین است که تشکیلات معنا پیدا می‌کند؛ یعنی مردم باید سازماندهی بشوند و بروند حول امام جمع شوند، تا قیام اتفاق بیفتد💕 ➖🌀 برای همین چرا قیام‌های شیعی اتفاق نمی‌افتاده است بخاطر اینکه امام ندارند. مثل قیام مختار که مدام تلاش می‌کند که تایید امام را بگیرد ولی امام که محوریت پیدا نمی‌کند تشتت می‌شود.🔸 🍀 «لیقوم الناس بالقسط»۹🍀 💥نه اینکه اگر خود مردم خواستند بروند💥 ـــــــــــــــــــ ۹(سوره حدید آیه ۴۵)

➖💫 بلکه مردم باید بروند دور امام جمع شوند و خیزش کنند. 💪✅💞 ✴️ اگر در مجموعه‌ای رفتید و نفهمیدید محور کجاست این تشکیلات خوبی نیست. ⚛ آدم اصلی کسی است که محل رجوع است ساختار اصلی زیاد مهم نیست. 〽️ حالا اگر خواستید بفهمید که این آدم تشیکلاتی کجاست؟ جواب این است که آدم اصلی در گلوگاه اصلی کار نزدیک دشمن، نزدیک به هدف است پس اگر ما خواستیم تشکیلاتی را راه اندازیم باید خانه خود را در دامنه آتشفشان بسازیم و پشتوانه‌ی این حرف حدیثی است که در اینجا بیان شد.🗞 💠 آنجایی در دفاع مقدس که پیروز شدیم ستاد مرکزی در خط مقدم بود ولی هر جا شکست خوردیم ستاد فرماندهی عقب بود. 💢 🌹 زین‌الدین می‌گوید من نیرویم را جایی که ندیده باشم، نمی‌فرستم. به حدی پیش رفت بود که دوبار رفته کربلا و این در خاطرات خودش هست.🌹 ☝️🌐 نیروی تشکیلاتی همیشه باید حلقه جلو باشد و آن حلقه دور محور است واین حلقه نزدیک به دشمن است و این فرق می‌کند با این که برخی گمان کنند رهبر تشیکلات باید به تنهایی به نزدکترین نقطه دشمن برود چرا که این نوعی خودکشی است، در اینجا محوریت یافتن و حلقه‌ی تشکیلاتی بوجود آوردن اهمیت دارد که امام علی علیهالسلام می‌فرماید ⬅️این حلقه باید نزدیک به دشمن باشد.➡️

تشکیلات اسلامی در نهج البلاغه 🕊 🌱 حکمت ۳۰۱ «وَ قَالَ علی (علیه‌السلام) أَصْدِقَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ وَ أَعْدَاؤُكَ ثَلَاثَةٌ فَأَصْدِقَاؤُكَ صَدِیقُكَ وَ صَدِیقُ صَدِیقِكَ وَ عَدُو ُ عَدُوكَ وَ أَعْدَاؤُكَ عَدُوُكَ وَ عَدُو ُصَدِیقِكَ وَ صَدِیقُ عَدُوِك و آن حضرت فرمود: دوستانت سه نفر، و دشمنانت نيز سه نفرند: اما دوستانت: دوستت، و دوست دوستت، و دشمن دشمنت هستند. اما دشمنانت: دشمنت، و دشمن دوستت، و دوست دشمنت مى‌باشند.» ♎️ در اینجا حضرت می‌فرماید دوستان و دشمنانت را دسته‌بندی کن: سه نوع دوست داری و سه نوع دشمن داری؛ همه هم درون سازمانت نیستند؛ اگر کم آوردی می‌توانی از آنها استفاده کنی، ولی به همه افراد داخل سازمانت هم تکیه نکن.🔺 🔚 تو دوستانی داری که آنها هم دوستانی دارند که دوستان تواند. دشمن دشمنت هم دوست توست؛ نگفته است که با هم کنار بیایید بلکه گفته است که این دوست تو است.💕 👌اگر گاهی به روسیه نزدیک می‌شویم از این اصل استفاده می‌کنیم و این مبنای تئوریک ما می‌شود.✔️ ⁉️ اعدائت چه کسانی هستند یکی خود دشمن تو دیگری دشمن دوستت، دشمن تو هست. ⬅️💰 اگر برای سوریه هزینه می‌دهیم اصل عقل است دشمن او دشمن ماست، بعد از او سراغ تو می‌آید. ☢ «صدیق عدوک» هم دشمن توست مستقیم دشمن تو نیست ولی کمک کار دشمن تو است ✅💎این دسته بندی را باید طیفی بکنید نه صفر و یکی. حالا در سازمان می‌توانید ببینید حلقه اول تو چه کسانی هستند؟؛ ❣دوستانی دارند آنها دوست تواند، اینها دشمنانی دارند دشمن تواند،🔥 👈 می‌آیند زیرآب افرادت را می‌زنند؛ با دشمن خودت چطور عمل می‌کنی با او هم باید چنین عمل کنی و باید منطق عملی ثابت داشته باشی که افرادت به تعارض در رفتار تو نرسند.✔️✔️

🔰حکمت ۴۳۷ «وَ سُئِلَ عليهالسلام أَیُهُمَا أَفْضَلُ الْعَدْلُ أَوِ الْجُودُ فَقَالَ عليهالسلام الْعَدْلُ یضَعُ الْأُمُورَ مَوَاضِعَ‌هَا وَ الْجُودُ یخْرِج‌ُهَا مِنْ جِهَتِهَا وَ الْعَدْلُ سَائِسٌ عَام ٌ وَ الْجُودُ عَارِضٌ خَاص ٌ فَالْعَدْلُ أَشْرَفُهُمَا وَ أَفْضَلُهُمَا ⁉️از حضرت سؤال شد: كدام برتر است عدل با جود؟ آن حضرت فرمود: ⚜ ⚖ عدل امور را در جاى خود قرار مى‌دهد، و جود آنها را از جابگاه خود بيرون مى‌برد. عدل حافظ عموم است، و جود سود بخش به عده‌اى خاص، پس عدالت شریف‌تر ✅✔️ 🌿🌺کار تشکیلاتی رویه‌گذاری دارد وقتی ما می‌خواهیم ساختار طراحی کنیم آیا می‌توانیم محور ثابت در نظر بگیریم که همه چیز را روی او بسازیم یا اینکه باید اقتضایی عمل کنیم؟ ⬅️ به عبارتی ما سبک اقتضایی نداریم چرا که ما در تمام سبکها به دنبال چیزی مانند کارایی هستیم و سبک اقتضایی دنبال مبنای جدیدی نیست که در مدیریت مطرح می‌شود. 🔆 حضرت مقابله‌ای دارند بین جود وعدل: سازماندهی می‌خواهی بکنی با عدل سازماندهی کن و اگر می‌خواهی مدیریت کنی با جود مدیریت کن.✳️ 💠 مثلا می‌گویید: فلانی وظیفه‌ات این است این ۵ تا گزارش رابنویسی و ببری فلان جا... اینجا باید دقیق و محکم باشی! هرچیز موضعی دارد که باید در موضعش قرار گیرد: دستورالعمل، شرح وظیفه و... . 🔷🔷 این گونه فرد هر موقع این کار ها را انجام نداد، خودش می.داند که بدهکار است و باید این کار را انجام دهد؛ در حالی که اگر در سازماندهی اتقان وجود نداشته باشد،

🔶 فرد به بهانه کارهای دیگر کاری که شما به او سپرده‌اید را انجام نمی‌دهد و خود را هم بدهکار نمی‌داند. 🔴🔜☑️🤗 ⭕️ گاهی اوقات می‌شود که دو نفر کاری را برایشان دقیق مشخص نکرده‌ای، این بخاطر این است که تو تفکیک وظایف نکرده‌ای، برای همین هر دوی این افراد می خواهند از آن مسئولیت شانه خالی کنند. 📝 تو باید وظایف را بنویسی و به او بدهی؛ اگر قبول کرد میثاق نامه را می‌دهی که امضا کند؛ حالا می‌توانی حتی توبیخ هم بکنی. اینجا دیگر قبح عقاب بلا بیان نیست؛ این عدل است. ⚖ تو عدل را برای دسته‌بندی‌ها و تقسیم وظایف بگذار حالا در مدیریت می‌توانی جود را مطرح کنی. 〰🔹 حالا فرد می‌آید می‌گوید مثلا ما یک اتاق مجزا می‌خواهیم تو می‌بینی می‌شود فلان کار را کرد، می‌گویی باشد این می‌شود «جود».🥀 〰🔸 حالا اگر کسی کم آورد، توبیخ شدیدش نکن، اینجا باید تعاملات جودی باشد. 🔱 یکی از حاکمان حضرت شمال عراق است این فرد اختلاس کرد حضرت نامه‌ای نوشت که برگرد، این فرد فرار کرد؛ حضرت فرمود: ⬅️ «اگر جبران کرده بود بر سِمَّت خود باقی بود». این عدل است مجازات هر کس به اندازه‌اش ولی یک اشتباه کرد کنارش نمی‌گذاری، بلکه به صورت جودی برخورد کن. 🥀🌿🤗 ⭐️ امیر المومنین علیه‌السلام به اصطلاح چکشی برخورد نمی‌کرد. عبیدالله ابن عباس به همراه ۲۰۰۰ نفر از طرف حضرت به یمن فرستاده شدند اما آنها نرسیده بودند که این فرمانده فرار کرد و با جانشینش به کوفه آمد که حضرت او را خیلی شماتت کرد. 💢 علت شکست امام حسن علیهالسلام هم این فرد است که فرمانده سپاه می‌باشد که معاویه او را می‌خرد.💢