♦️مأمون از دعوت امام هشتم به خراسان چند مقصود عمده را تعقيب میكرد:
▪️اولين و مهمترين آنها، تبديل صحنه مبارزات حاد انقلابی شيعيان به عرصه فعاليت سياسی آرام و بیخطر بود.
🔹 همانطور كه گفتم شيعيان در پوشش تقيّه، مبارزاتی خستگیناپذير و
تمامنشدنی داشتند، اين مبارزات كه با دو ويژگی همراه بود، تأثير توصيفناپذيری در برهمزدن بساط خلافت داشت، آن دو ويژگی، يكی مظلوميت بود و ديگری قداست.
✳️ شيعيان با اتكای به اين دو عامل نفوذ، انديشه شيعی را كه همان تفسير و تبيين اسلام از ديدگاه ائمه اهلبيت است، به زوايای دل و ذهن مخاطبين خود میرساند و هر كسی را كه از اندك آمادگی برخوردار بود به آن طرز فكر متمايل و يا مؤمن میساختند و چنين بود كه دایره تشيع، روزبهروز در دنيای اسلام گسترش میيافت.
💠 و همان مظلوميت و قداست بود كه با پشتوانه تفكر شيعی، اينجا و آنجا در همه دورانها قيامهای مسلحانه و حركات شورشگرانه را ضد دستگاههای خلافت سازماندهی میكرد.✔️
💢 مأمون میخواست يكباره آن خفا و استتار را از اين جمع مبارز بگيرد و امام را از ميدان مبارزه
انقلابی به ميدان سياست بكشاند و بدينوسيله كارایی نهضت تشيع را كه بر اثر همان استتار و اختفا روزبهروز افزايش يافته بود به صفر برساند.
⚡️ با اين كار، مأمون آن دو ويژگی مؤثر و نافذ را نيز از گروه علويان میگرفت. زيرا جمعی كه رهبرشان فرد ممتاز دستگاه خلافت و ولیعهد
پادشاه مطلقالعنان وقت و متصرف در امور كشور است، نه مظلوم است و نه آنچنان مقدس.⚡️
👈 اين تدبير میتوانست فكر شيعی را هم در رديف بقيه عقايد و افكاری كه در جامعه طرفدارانی داشت قرار دهد و آن را از حد يك تفكر مخالف دستگاه كه اگر چه از نظر دستگاهها، ممنوع و مبغوض است، از نظر مردم به خصوص ضعفا، پرجاذبه و استفهامبرانگيز است، خارج سازد.×
▪️دوم تخطئه"۱" بودن خلافتهای اموی و عباسی و مشروعيت دادن به اين خلافتها بود.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(خطو: خطاکار خواندن، نسبت نادرست به کسی دادن)
👌⚡️ مأمون با اين كار به همه شيعيان، مزورانه"۲" ثابت میكرد كه ادعای غاصبانه و نامشروع بودن خلافتهای مسلط كه همواره جزو اصول اعتقادی شيعه به حساب میرفته يك حرف بیپايه و ناشی از ضعف و عقدههای حقارت بوده است، چه اگر خلافتهای ديگران نامشروع و جابرانه بود خلافت مأمون هم كه جانشين آنهاست میبايد نامشروع و غاصبانه باشد، و چون علیبنموسیالرضا با ورود در آن دستگاه و قبول جانشينی مأمون، او را قانونی و مشروع دانسته پس بايد بقيه خلفا هم از مشروعيت برخوردار بوده باشند و اين نقض همه ادعاهای شيعيان است.✔️
✴️ با اين كار نه فقط مأمون از علیبنموسیالرضا علیهالسلام بر مشروعيت حكومت خود و گذشتگانش اعتراف میگرفت بلكه يكی از اركان اعتقادی تشيع را كه همان ظالمانه بودن پايه حكومتهای قبلی است نيز درهم میكوبيد.
⬅️ علاوهبر اين، ادعای ديگر شيعيان مبنی بر زهد و پارسایی و بیاعتنایی ائمه به دنيا نيز با اين كار نقض میشد، و چنين وانمود میشد كه آن حضرت فقط در شرايطی كه به دنيا دسترسی نداشتهاند نسبت به آن زهد میورزيدند و اكنون كه درهای بهشت دنيا به روی ايشان باز شد، به سوی آن شتافتند و مثل ديگران خود را از آن مغتنم كردند.
ـــــــــــــــــــــــــــ
۲(زور: با دورویی)
دعای عهد.mp3
1.99M
🌹 قرائت دعای عهد
🍃 «روز بیستم و چهارم»
🗓شروع چله: ۹۹/۴/۲۲
📲 @Organizational_Work
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایتی_جذاب
🌷دوران نوجوانی ایشان مصادف با اوج مبارزات انقلابی مردم بود
✅ مطالعه منظم
✅ جذب افراد با صبر و دوستی
✅ نشان دادن مفهوم انقلاب در غالب کارهای هنری از جمله کارهای این شهیده گرانقدر در کار تشکیلاتی و گروهی بوده است.
👈 یک فرد باید متناسب با نقش خودش در زندگی در برابر دشمن بایستد.👉
🌹#شهیده سیده طاهره هاشمی
💠 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
📍 مأمون با هوشی سرشار و تدبيری قوی و فهم و درايتی بیسابقه قدم در ميدانینهاد كه اگر پيروز میشد و ا
۳۱۱
➖♦️ سوم اينكه مأمون با اين كار، امام را كه همواره يك كانون معارضه و مبارزه بود در كنترل دستگاههای خود قرار میداد و بهجز خود آن حضرت، همه سران و گردنكشان و سلحشوران علوی را نيز در سيطره خود در میآورد، و اين موفقيتی بود كه هرگز هيچيك از اسلاف مأمون چه بنیاميه و چه بنیعباس بر آن دست نيافته بودند.
⬅️ چهارم اينكه امام را كه يك عنصر مردمی و قبله اميدها و مرجع سؤالها و شكوهها بود در محاصره مأموران حكومت قرار میداد و رفتهرفته رنگ مردمی بودن را از او میزدود و ميان او و مردم و سپس ميان او و عواطف و محبتهای مردم فاصله میافكند.
⬅️ هدف پنجم اين بود كه با اين كار برای خود وجهه و حيثيتی معنوی كسب میكرد، طبيعی بود كه در دنيای آنروز همه او را بر اينكه فرزندی از پيغمبر و شخصيت مقدس و معنوی را به ولیعهدی خود برگزيده و برادران و فرزندان خود را از اين امتياز محروم ساخته است ستايش كنند و هميشه چنين است كه نزديكی دينداران به دنياطلبان از آبروی دينداران میكاهد و
بر آبروی دنياطلبان میافزايد.
6⃣ ششم آنكه در پندار مأمون، امام با اين كار به يك توجيهگر دستگاه خلافت بدل میگشت،
بديهی است شخصی در حد علمی و تقوایی امام با آن حيثيت و حرمت بینظيری كه وی به عنوان فرزند پيامبر در چشم همگان داشت، اگر نقش توجيه حوادث را در دستگاه حكومت
برعهده میگرفت، هيچ نغمه مخالفی نمیتوانست خدشهای بر حيثيت آن دستگاه وارد سازد، اين همان حصار مَنیعی"۱" بود كه میتوانست همه خطاها و زشتیهای دستگاه خلافت را از چشمها پوشيده بدارد.*
ــــــــــــــــــــــــ
۱(منع: بلند، استوار)
👈 به جز اينها هدفهای ديگری نيز برای مأمون متصور بود.
چنانكه مشاهده میشود اين تدبير به قدری پيچيده و عميق است كه يقینا هيچكس جز مأمون نمیتوانست آن را به خوبی هدايت كند و بدين جهت بود كه دوستان و نزديكان مأمون از ابعاد و
جوانب آن بیخبر بودند.
🔖 از برخی گزارشهای تاريخی چنين برمیآيد كه حتی فضلبنسهل وزير و فرمانده كل و مقربترين فرد دستگاه خلافت نيز از حقيقت و محتوای اين سياست، بیخبر بوده است.
🔻 مأمون حتی برای اينكه هيچگونه ضربهای بر هدفهای وی از اين حركت پيچيده وارد نيايد داستانهای جعلی برای علت و انگيزه اين اقدام میساخت و به اين و آن میگفت.
۳۱۲
⚡️ًحقا بايد گفت سياست مأمون از پختگی و عمق بینظيری برخوردار بود، اما آن سوی ديگر اين صحنه نبرد، امام علیبنموسیالرضاعلیهالسلام است و همين است كه علیرغم زيركی شيطنتآميز مأمون، تدبير پخته و همهجانبه او را به حركتی بیاثر و بازيچهای كودكانه بدل میكند.
⭕️ مأمون با قبول آنهمه زحمت و با وجود سرمايهگذاری عظيمی كه در اين راه كرد از اين عمل نه تنها بلكه سياست او به سياستی بر ضد او بدل شد.
🔙 تيری كه با آن، اعتبار و حيثيت طرفی برنبست"۱" بلكه سياست او به سياستی بر ضد او بدل شد و مدعاهای امام علیبنموسیالرضا را هدف گرفته بود، خود او را آماج قرار داد، بهطوری که بعد از گذشت مدتی كوتاه ناگزير شد همه تدابير گذشته خود را كأنلميكن"۲" شمرده، بالاخره همان شيوهای را در برابر امام در پيش بگيرد كه همه گذشتگانش در پيش گرفته بودند يعنی «قتل»، و مأمون كه در آرزوی چهره قداست ِ مآب خليفهای موجه و مقدس و خردمند، تلاش كرده بود سرانجام در همان مزبلهای"۳" كه همه خلفای پيش از او در آن سقوط كرده بودند، يعنی فساد و فحشا و عيش و عشرت توأم با ظلم و كبر، فروغلتيد.
🔴 دريده شدن پرده ريای مأمون در زندگی پانزده ساله او پس از حادثه ولیعهدی را در دهها نمونه میتوان مشاهده كرد كه از جمله به خدمت گرفتن قاضیالقضاتی فاسق و فاجر و عياش همچون يحيیبناَكثم و همنشينی و مجالست با عموی خواننده و خنياگرش ابراهيمبنمهدی، و آراستن بساط عيش و نوش و پردهدری در دارالخلافه او در بغداد است.
〽️ اكنون به تشريح سياستها و تدابير امام علیبنموسیالرضا در اين حادثه میپردازيم.
ـــــــــــــــــــــ
(بهرهای نبرد)
۲(گویی هرگز وجود نداشته است.)
۳(زبل: زبالهدان، جای ریختن زباله)
دعای عهد.mp3
1.99M
🌹 قرائت دعای عهد
🍃 «روز بیستم و پنجم»
🗓شروع چله: ۹۹/۴/۲۲
📲 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
۳۱۱ ➖♦️ سوم اينكه مأمون با اين كار، امام را كه همواره يك كانون معارضه و مبارزه بود در كنترل دستگاهه
🌷 تشریح سیاستها و تدابیر امام علیبنموسیالرضاعلیهالسلام
💠 ۱- هنگامی كه امام را از مدينه به خراسان دعوت كردند آن حضرت فضای مدينه را از كراهت و نارضایی خود پركرد، بهطوری كه همهكس در پيرامون امام يقين كردند كه مأمون با نيت سوء، حضرت را از وطن خود دور میكند.
🔶 امام بدبينی خود به مأمون را با هر زبان ممكن به همه گوشها رساند. در وداع با حرم پيغمبر، در وداع با خانوادهاش هنگام خروج از مدينه، در طواف كعبه كه برای وداع انجام میداد، با گفتار و رفتار، با زبان دعا و زبان اشك، بر همه ثابت كرد كه اين سفر، سفر مرگ اوست.😞
⚡️همه كسانی كه بايد طبق انتظار مأمون نسبت به او خوشبين و نسبت به امام بهخاطر پذيرش پيشنهاد او بدبين میشدند، در اولين لحظات اين سفر دلشان از كينه مأمون كه امام عزيزشان را اينطور ظالمانه از آنان جدا میكرد و به قتلگاه میبرد لبريز شد.
🔙 ۲ ـ هنگامی كه در مرو پيشنهاد ولايتعهدی آن حضرت مطرح شد، حضرت به شدت استنكاف كردند و تا وقتی مأمون صريحا آن حضرت را تهديد به قتل نكرد، آن را نپذيرفتند.
📢 اين مطلب همهجا پيچيد كه حضرت علیبنموسیالرضاعلیهالسلام وليعهدی و پيش از آن خلافت را كه مأمون به او با اصرار پيشنهاد كرده بود نپذيرفته است.
👥 دستاندركاران امور كه به ظرافت تدبير مأمون واقف نبودند ناشيانه عدم قبول امام را همهجا منتشر كردند، حتی فضلبنسهل در جمعی از كارگزاران
و مأموران حكومت گفت من هرگز خلافت را چنين خوار نديدهام، اميرالمؤمنين آن را به علیبنموسیالرضا تقديم میكند و علیبنموسی دست رد به سينه او میزند.۱
☀️ خود امام از هر فرصتی، اجباری بودن اين منصب را به گوش اين و آن میرساند، همواره میگفت من تهديد به قتل شدم تا ولیعهدی را قبول كردم.
📢 طبيعی بود كه اين سخن همچون
عجيبترين پديده سياسی، دهانبهدهان و شهربهشهر پراكنده شود و همه آفاق اسلام در آنروز يا بعدها بفهمند كه در همان زمان كه كسی مثل مأمون فقط به دليل آنكه از ولیعهدی برادرش امين عزل شده است به جنگی چند ساله دست میزند و هزاران نفر از جمله برادرش امين را بهخاطر آن به قتل میرساند و سر برادرش را از روی خشم شهربهشهر میگرداند، كسی مثل علیبنموسیالرضا پيدا میشود كه به ولیعهدی با بیاعتنایی نگاه میكند و آن را جز با كراهت و در صورت تهديد به قتل نمیپذيرد.👌
⬅️ مقايسهای كه از اين رهگذر ميان امام علیبنموسیالرضاعلیهالسلام و مأمونعباسی در ذهنها نقش میبست، درست عكس آن چيزی را نتيجه میداد كه مأمون بهخاطر آن، اينسرمايهگذاری را كرده بود.
🔰۳ ـ با اين همه علیبنموسیالرضا فقط بدين شرط ولیعهدی را پذيرفت كه در هيچيك از شئون حكومت دخالت نكند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبير امور نپردازد و مأمون كه فكر میكرد فعلاً در شروع كار، اين شرط قابل تحمل است و بعدها بهتدريج میتوان امام را به صحنه فعاليتهای خلافتی كشانيد، اين شرط را از آن حضرت قبول كرد.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(الارشاد في معرفة حجج الله على العباد/ ج۲/ ص ۲۶۰)
👈 روشن است كه با تحقق اين شرط، نقشه مأمون نقش بر آب میشد و بيشترين هدفهای او نابرآورده میگشت.
☀️ امام در همان حال كه نام ولیعهد داشت و قهراً از امكانات دستگاه خلافت نيز برخوردار میبود چهرهای به خود میگرفت كه گویی با دستگاه خلافت، مخالف و به آن معترض است،
نه امری، نه نهیای، نه تصدی مسؤوليتی، نه قبول شغلی، نه دفاعی از حكومت و طبعا نه هيچگونه توجيهی برای كارهای آن دستگاه.
🕹 روشن است كه عضوی در دستگاه حكومت كه چنين با اختيار و اراده خود، از همه مسؤوليتها كناره میگيرد نمیتواند نسبت به آن دستگاه صميمی و طرفدار باشد.
☢ مأمون بهخوبی اين نقيصه را حس میكرد و لذا پس از آنكه كار
ولیعهدی انجام گرفت بارها درصدد برآمد امام را برخلاف تعهد قبلی با لطائفالحیل"۱" به مشاغل خلافتی بكشاند و سياست مبارزه منفی امام را نقض كند، اما هر دفعه امام هشيارانه نقشه او را خنثی میكرد.✔️
__________________
۱( تدبیرها و چارهجوییهای زیرکانه)
🔹یک نمونه آن است که معمربنخلاّد از خود امام هشتم نقل میكند كه:
🔻 مأمون به امام میگويد اگر ممكن است به كسانی كه از او حرف شنوی دارند در باب مناطقی كه اوضاع آن پريشان است چيزی بنويس و امام استنكاف میكند و قرار قبلی كه همان عدم دخالت مطلق است را به يادش میآورد.
🕹 نمونه بسيار مهم و جالب ديگر ماجرای نماز عيد است كه مأمون به اين بهانه «كه مردم قدر تو را بشناسند و دلهای آنان آرام گيرد» امام را به امامت نماز عيد دعوت میكند.
⛔️ امام استنكاف میكند و پس از اينكه مأمون اصرار را به نهايت میرساند، امام به اين شرط قبول میكند كه نماز را به شيوه پيغمبر(ص) و حضرت حضرت علیبنابیطالبعلیهالسلام به جا آورد و آنگاه امام از اين فرصت چنان بهرهای میگيرد كه مأمون را از اصرار خود پشيمان میسازد و امام را از نيمه راه نماز برمیگرداند، يعنی به ناچار ضربه ديگری بر ظاهر رياكارانه دستگاه خود وارد میسازد.۲
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۲(الارشاد للمفيد/ ترجمه رسولى محلاتى/ ج۲ /ص۲۵۷و۲۵۸)
دعای عهد.mp3
1.99M
🌹 قرائت دعای عهد
🍃 «روز بیست و ششم»
🗓شروع چله: ۹۹/۴/۲۲
📲 @Organizational_Work
🌺 امیرالمومنین امام علی(علیهالسلام)
💠 یکی از صفاتی که افراد را از حوادث حفظ میکند؛
🔅 لجاجت نکردن
🔅 و پذیرفتن اشتباهات خود
🔅 و اصرار نکردن بر امر ناحق است.
#حدیث_تشکیلاتی
🌸 @Organizational_Work
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
🌷 تشریح سیاستها و تدابیر امام علیبنموسیالرضاعلیهالسلام 💠 ۱- هنگامی كه امام را از مدينه به خرا
❇️ ۴ـ اما بهرهبرداری اصلی امام از اين ماجرا بسی از اينها مهمتر است. امام با قبول ولیعهدیت،
دست، به حركتی میزند كه در تاريخ زندگی ائمه پس از پايان خلافت اهلبيت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بینظير بوده است و آن برملا كردن داعيه امامت شيعی در سطح عظيم اسلام و دريدن پرده غليظ تقيّه و رساندن پيام تشيع به گوش همه مسلمانهاست.✅
🀄️ تريبون عظيم خلافت در اختيار امام قرار گرفت و امام در آن، سخنانی را كه در طول يكصدوپنجاه سال جز در خفا و با تقيّه و به خصيصين"۱" و ياران نزديك گفته نشده
بود به صدای بلند فرياد كرد و با استفاده از امكانات معمولی آن زمان كه جز در اختيار خلفا و نزديكان درجه يك آنها قرار نمیگرفت، آن را به گوش همه رساند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(خصص: افراد بسیار خاص)
💥 مناظرات امام در مجمع علما و در محضر مأمون كه در آن قویترين استدلالهای امامت را بيان فرموده است، نامه «جوامعالشريعه» كه در آن همه رئوس مطالب عقيدتی و فقهی شيعی را برای فضلبنسهل نوشته است، حديث معروف امامت كه در مرو برای عبدالعزيزبنمسلم بیان كرده است، قصاید فراوانی كه در مدح آن حضرت به مناسبت ولايتعهدی سروده شده و قصيده دعبِل و أبونُواس هميشه در شمار قصاید برجسته عربی به شمار رفته برخی از آن مانند است، نمايشگر اين موفقيت عظيم امام است.
🕌 در آن سال در مدينه و شايد در بسياری از آفاق اسلامی هنگامیكه خبر ولايتعهدی علیبنموسیالرضا رسيد در خطبه فضایل اهلبيت بر زبان رانده شد.
☣ اهلبيت پيغمبر كه هفتاد سال علنا بر منبرها دشنام داده شدند و سالهای متمادی ديگر كسی جرأت بر زبان آوردن فضایل آنها را نداشت،
👈 اكنون همهجا به عظمت و نيكی ياد شدند، دوستان آنان از اين حادثه روحيه و قوت قلب گرفتند، بیخبرها و بیتفاوتیها با آن آشنا شدند و به آن گرايش يافتند و دشمنان سوگندخورده احساس ضعف و شكست كردند، محدثين و متفكرين شيعه معارفی را كه تا آن روز جز در خلوت نمیشد به زبان آورد، در جلسات درسی بزرگ و مجامع عمومی بر زبان راندند.
💞💠💞✅
👌👤 ۵- درحالیكه مأمون امام را جدا از مردم میپسنديد و اين جدایی را در نهايت وسيلهای برای قطع رابطه معنوی و عاطفی ميان امام و مردم میخواست، امام در هر فرصتی خود را در
معرض ارتباط با مردم قرار میداد، با اينكه مأمون آگاهانه مسير حركت امام از مدينه تا مرو را به طرزی انتخاب كرده بود كه شهرهای معروف به محبت اهلبيت مانند كوفه و قم در سر راه قرار نگيرند.⛔️
💎 امام در همان مسير تعيينشده، از هر فرصتی برای ايجاد رابطه جديداستفاده كرد. در اهواز آيات امامت را نشان داد، در بصره خود را در معرض محبت دلهایی كه با او نامهربان بودند قرار داد، در نيشابور حديث «سلسلهالذهب» را برای هميشه به يادگار گذاشت و علاوهبر آن نشانههای معجزهآسای ديگری نيز آشكار ساخت و در جابهجایی اين سفر طولانی فرصت ارشاد مردم را مغتنم شمرد، در مرو كه سر منزل اصلی و اقامتگاه خلافت بود هم هرگاه فرصتی دست داد حصارهای دستگاه حكومت را برای حضور در انبوه جمعيت مردم شكافت.◽️
📍۶ـ نهتنها سرجنبانان تشيع از سوی امام به سكوت و سازش تشويق نشدند بلكه قراین حاكی از آن است كه وضع جديد امام موجب دلگرمی آنان شد و شورشگرانی كه بيشترين دورانهای عمر خود را در كوههای صعبالعبور و آبادیهای دوردست و با سختی و دشواری میگذراندند با حمايت امام علیبنموسیالرضا حتی مورد احترام و تجليل كارگزاران حكومت در شهرهای مختلف نيز قرار گرفتند.√
☄ شاعر ناسازگار و تند زبانی چون دعبل كه هرگز به هيچ خليفه و وزير و اميری روی خوش نشان نداده و در دستگاه آنان رحل اقامت نیفكنده بود و هيچكس از سرجنبانان خلافت از تيزی زبان او مصون نمانده بود و به همين دليل هميشه مورد تعقيب و تفتيش دستگاههای دولتی بهسر میبرد و ساليان دراز، دارخود را بر دوش خود
حمل میكرد و ميان شهرها و آبادیها سرگردان و فراری میگذرانيد، توانست به حضور امام و مقتدای محبوب خود برسد و معروفترين و شيواترين قصيده خود را كه ادعانامه نهضت علوی بر ضد دستگاههای خلافتِ اموی و عباسی است برای آن حضرت بسرايد و شعر او در
زمانی كوتاه به همه اقطار عالم اسلام برسد، به طوری كه در بازگشت از محضر امام آن را از زبان رئيس راهزنان ميان راه بشنود.
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱(دور: محل سکونت، خانه)
دعای عهد.mp3
1.99M
🌹 قرائت دعای عهد
🍃 «روز بیست و هفتم»
🗓شروع چله: ۹۹/۴/۲۲
📲 @Organizational_Work