اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
👌 اين اسم را خود آن بزرگوار گذاشته است. قاسطين، يعنى ستمگران. ♨️ماده «قَسَط» وقتى كه به صورت مجرد اس
⭕️ جبهه سوم، جبهه مارقين بود. مارق، يعنى گريزان. در تسميهٔ اينها به مارق، اينگونه گفتهاند كه اينها آنچنان از دين گريزان بودند كه يك تير از كمان گريزان مىشود!
🏹 وقتى شما تير را در چله كمان مىگذاريد و پرتاب مىكنيد، چطور آن تير مىگريزد، عبور مىكند و دور مىشود؛ اينها همينگونه از دين دور شدند.😤
🎭 البته اينها متمسك به ظواهر دين هم بودند و اسم دين را هم مىآوردند. اينها همان خوارج بودند؛ گروهى كه مبناى كار خود را بر فهمها و دركهاى انحرافى
ـ که چیز خطرناکی است ـ قرار داده بودند.
🔖 دين را از علىبنابىطالب كه مفسر قرآن و عالم به علم كتاب بود ياد نمىگرفتند، از سلایق غلط خودشان یاد میگرفتند؛ البته اینجور آدمها در
هر اجتماعی هستند، اما گروهشدنشان، متشكلشدنشان و به اصطلاح امروز، گروهك تشكيل دادنشان سياست لازم داشت.
📍 اين سياست از جاى ديگرى هدايت مىشد. نكته مهم اينجاست كه اين گروهكى كه اعضاى آن تا كلمهاى مىگفتى، يك آيه قرآن برايت مىخواندند؛ در وسط نماز اميرالمؤمنين مىآمدند و آیهای را میخواندند که «تعریضی۱» باشد؛ پاى منبر اميرالمؤمنين بلند مىشدند آيهاى مىخواندند كه تعريضى داشته باشد؛ شعارشان بود؛
⬅️«لا حُکمَ إلًا الله۲» يعنى ما حكومت شما را قبول نداريم، ما اهل حكومت الله هستيم.
🔮 اين آدمهايى كه ظواهر كارشان اينگونه بود، سازماندهى و تشكل سياسىشان، با هدايت و رايزنى
بزرگان دستگاه قاسطين و بزرگان شام ـ يعنى عمروعاص و معاويه ـ انجام مىگرفت؛ اينها با
آنها ارتباط داشتند.
🎗 اشعثبنقيس، آنگونه كه قراین زيادى بر آن دلالت مىكند، فرد ناخالصى
بود. يك عده مردمان بيچاره ضعيف از لحاظ فكرى هم دنبال اينها راه افتادند و حركت كردند.
👌 بنابراين، گروه سومى كه اميرالمؤمنين با آنها مواجه شد و البته بر آنها هم پيروز گرديد، مارقين بودند.♨️
ــــــــــــــــــــــــــ
۱(عرض: کنایهای)
۲(حكومت جز براي خدا نيست.)
🛡⚔ در جنگ نهروان ضربه قاطعى به اينها زد؛ منتها اينها در جامعه بودند، كه بالاخره هم حضورشان به شهادت در آن بزرگوار منتهى شد.😭
👌🔻در شناخت خوارج اشتباه نشود. بعضىها خوارج را به خشك مقدسها تشبيه مىكنند؛ نه. بحث، سر خشك مقدس و مقدسمآب نيست. مقدسمآب كه در كنارى نشسته است و براى خودش نماز و دعا مىخواند. اينكه معناى خوارج نيست.
🤔🙄⁉️
🚦🔻 خوارج آن عنصرى است كه شورشطلبى
مىكند، بحران ايجاد مىكند، وارد ميدان مىشود، بحث جنگ با على دارد و با على مىجنگد؛
🔸 منتها مبناى كار غلط است،
×جنگ غلط است،
×ابزار غلط است،
× هدف باطل است.
☢ اين سه گروه بودند كه اميرالمؤمنين با اينها مواجه بود
🔰 تفاوت عمده اميرالمؤمنين در دوران حكومت خود با پيامبر اكرم در دوران حكومت و حيات مباركش، اين بود كه در زمان پيامبر، صفوف مشخص وجود داشت؛ صف ايمان و كفر.✅✅
✖️❌ منافقين مىماندند كه دائما آيات قرآن، افراد را از منافقين كه در داخل جامعه بودند برحذر مىداشت،
ِ انگشت اشاره را بهسوى آنها دراز مىكرد، مؤمنين را در مقابل آنها تقويت مىكرد، روحيه آنها را تضعيف مىكرد، يعنى در نظام اسلامى در زمان پيامبر، همهچيز آشكار بود.
✔️🔷🔛❌✖️
▪️▫️ صفوف مشخص
در مقابل هم بودند؛ يك نفر طرفدار كفر و طاغوت و جاهليت بود، يك نفر هم طرفدار ايمان و اسلام و توحيد و معنويت.
👈 البته آنجا هم همهگونه مردمى بودند، آن زمان هم همهگونه آدمی
بود ليكن صفوف، مشخص بود.
💚 〰💔
⚡️در زمان اميرالمؤمنين، اِشكال كار اين بود كه صفوف، مشخص نبود؛ بهخاطر اينكه همان گروه دوم يعنى ناكثين، چهرههاى موجهى بودند.💤
✴️ هركسى در مقابله با
شخصيتى مثل جناب زبير، يا جناب طلحه، دچار ترديد مىشد. اين زبير كسى بود كه در زمان پيامبر، جزو شخصيتها و برجستهها و پسرعمه پيامبر و نزديك به آن حضرت بود.
✔️ حتى بعد از دوران پيامبر هم جزو كسانى بود كه براى دفاع از اميرالمؤمنين، به سقيفه اعتراض كرد.
👈 بله؛ حکم مستوری۱ و مستى همه بر عاقبت است!
🤲 خدا عاقبت همهمان را به خير كند.
🌎💖 گاهى اوقات دنياطلبى، اوضاع گوناگون و جلوههاى دنيا، آنچنان اثرهايى مىگذارد، آنچنان تغييرهايى در برخى از شخصيتها بهوجود مىآورد كه انسان نسبت به خواص هم گاهى اوقات دچار اشكال میشود: چه برسد برای مردم عامی.
☝️ بنابراین، آن روز واقعا سخت بود.😤
ـــــــــــــــــــــــــــــ
۱(ستر: پوشاندن، پنهان کردن)
اصول کار تشڪ✌️ـیلاتی
⭕️ جبهه سوم، جبهه مارقين بود. مارق، يعنى گريزان. در تسميهٔ اينها به مارق، اينگونه گفتهاند كه اينها
✔️آنهايى كه دور و بر اميرالمؤمنين بودند و ايستادند و جنگيدند، خيلى بصيرت به خرج دادند.💡
📿 بنده
بارها از اميرالمؤمنين نقل کردم که فرمود: «و
لاَ ِیحمل هذا العلم الا اهل البَصَر وَ الصَبر۱».✨
✅ در درجه اول، «بصيرت» لازم است.
☣ معلوم است كه با وجود چنين درگيریهايى، مشكلات اميرالمؤمنين چگونه بود. يا آن كجرفتارهايى كه با تكيه بر ادعاى اسلام، با اميرالمؤمنين
مىجنگيدند و حرفهاى غلط مىزدند.♨️
🕋 در صدر اسلام، افكار غلط خيلى مطرح مىشد؛ اما آيه قرآن نازل مىشد و صريحا آن افكار را رد مىكرد؛ چه در دوران مكه و چه در دوران مدينه.⚡️
⚛ شما ببينيد سوره بقره كه يك سوره مدنى است، وقتى انسان نگاه مىكند، مىبيند عمدتا شرح چالشها و درگيریهاى گوناگون پيامبر با منافقين و با يهود است، به جزئيات هم مىپردازد؛ حتى روشهايى كه يهود مدينه در آنروز براى اذيت روانى پيامبر بهكار مىبردند، آنها را هم در قرآن ذکر میکند «وَ لا تَقولُوا راعنا۲» و از اين قبيل.☝️
ــــــــــــــــــــــــــــــــ
۱(نهجالبلاغه/ خطبه۱۷۳« و اين پرچم مبارزه را جز افراد آگاه و بااستقامت، به دوش نمىكشند.»)
۲(سوره مبارکه بقره/ آیه۱۰۴ ،خداوند براي جلوگيری از تمسخر مؤمنين توسط يهوديان به آنها امر میكند كه به پيامبر نگوييد:ِ راعنا [مراعاتمان كن]، بلكه بگوييد: اُنظرنا [ما را در نظر بگير])
➖🔹 و باز سوره مباركه اعراف كه سورهاى مکی است و فصل مشبعی۳ ذكر مىكند؛ و با خرافات مىجنگد.
🔶🔸 اين مسئله حرام و حلال كردن گوشتها و انواع گوشتها كه اينها را نسبت به محرمات واقعى، محرمات دروغين و محرمات پوچ تلقی میکردند.
🌸 «قل إنًما حَرمَ ربی الفواحش ما ظَهَر منها وَ ما بَطَن۴» 🌸حرام اینهاست نه نه آنهايى كه شما رفتيد سائبة۵ و بحیرة۶ و فلان و فلان را براى خودتان حرام درست كرديد.
📖 قرآن با اينگونه افكار صريحا مبارزه مىكرد؛ اما در زمان اميرالمؤمنين، همان مخالفان هم از قرآن استفاده مىكردند؛ همانها هم از آيات قرآن بهره مىبردند.
✴️ لذا كار اميرالمؤمنين بهمراتب از اين جهت دشوارتر بود. اميرالمؤمنين دوران حكومت كوتاه خود را با اين سختیها گذراند.🔺
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
۳(شبع: اشباع شده، پر شده، مفصل و کامل)
۴(سوره مبارکه اعراف/ آیه ۳۳«بگو: پروردگار من تنها كارهاى زشت را، چه آشكار و چه پنهان، حرام كرده.»)
۵(شتری كه با نذر برای بتها آزاد میكردند.)
۶(شتری كه پنج شكم زاييده و آخرينش نر است.)
👌در مقابل اينها، جبهه خود على است؛ يك جبهه حقيقتا قوى.✔️
👥 كسانى مثل عمار، مثل حجربنعدى بودند؛ مالكاشتر، مثل عبداللهبنعباس، مثل محمدبنابىبكر، مثل ميثمتمار
شخصيتهاى مؤمن و بصير و آگاهى كه در هدايت افكار مردم چقدر نقش داشتند.💕
🌹 يكى از بخشهاى زيباى دوران اميرالمؤمنين ـ البته زيبا از جهت تلاش هنرمندانه اين بزرگان، اما
درعينحال تلخ از جهت رنجها و شكنجههايى كه اينها كشيدند ـ اين منظره حركت اينها به كوفه و بصره است.
🕌🏜🐫🐪🐫
💢 وقتى كه طلحه و زبير و امثال اينها آمدند، صفآرايى كردند و بصره را
گرفتند و سراغ كوفه رفتند،
🔆🔅 حضرت، امام حسن و بعضى از اصحاب را فرستاد. مذاكراتى كه آنها با مردم كردند، حرفهايى كه آنها در مسجد گفتند، محاجههايى كه آنها كردند، يكى از آن بخشهاى پرهيجان و زيبا و پرمغز تاريخ صدر اسلام است.
〽️ لذا شما مىبينيد كه عمده تهاجمهاى دشمنان اميرالمؤمنين هم متوجه همينها بود.
♦️ عليه مالكاشتر، بيشترين توطئهها بود؛ علیه عمارياسر، بيشترين توطئهها بود؛ عليه محمدبنابىبكر، توطئه بود.
🚨 عليه همه آن كسانى که از اول كار در ماجراى اميرالمؤمنين امتحانى داده بودند و نشان داده بودند كه چه ايمانهاى مستحكم و استوار و چه بصيرتى دارند، از طرف دشمنان، انواع و اقسام سهام۱ تهمت پرتاب مىگرديد و به جان آنها سوءقصد مىشد و لذا اغلبشان هم شهيد مىشدند.
ــــــــــــــــــــــ
۱( سهام: تیرها)
🌷عمار در جنگ شهيد شد، ليكن محمدبنابىبكر با حيله شامیها به شهادت رسيد، مالكاشتر با حيله
شامیها شهيد شد، بعضى ديگر هم ماندند، اما بعدها به نحو شديدى به شهادت رسيدند.
🌹❤️🥀
☀️اين وضع زندگى و حكومت اميرالمؤمنين است.
♻️ اگر بخواهيم جمعبندى كنيم، اينگونه بايد عرض كنيم كه دوران اين حكومت، دوران يك حكومت مقتدرانه و درعينحال مظلومانه و پيروز
بود.✳️
◀️ يعنى هم در زمان خود توانست دشمنان را به زانو درآورد، هم بعد از شهادت مظلومانهاش، در طول تاريخ توانست مثل مشعلى بر فراز تاريخ باشد.🕯🗓
❣ البته خوندلهاى اميرالمؤمنين در اين مدت، جزو پرمحنتترين حوادث و ماجراهاى تاريخ است.😔😭