💖#امر بہ معروف💖
🔹#قسمت ششم🔹
🔸#خدای خوب ابراهیم🔸
دیده بود کہ در جبهہ چند جوان روستایے ساده دل هستند کہ نماز
نمے خوانند.
ابراهیم برایشان خرج کرد.
با آن ها رفیق شد و...
مدتی بعد بہ آن ها گفت:
چرا نمے آیید برا نماز؟مے دونید چقدر نماز اول وقت اهمیت داره؟
گفتند:راستش رو بخواهے نماز بلد نیستیم.
ابراهیم با کمک یکے از دوستان،
براے آن ها آموزش نماز را شروع کرد.
وقت گذاشت تا نمازخوان شدند.
امر بہ معروف هاے ابراهیم اینگونہ ساده و دقیق بود.
#آمران بہ معروف،نهی کنندگان از منکر و حافظان حدود(و مرزهاے)
الهے(مؤمنان حقیقے اند) و بشارت بده بہ(اینچنین)مؤمنان.
(توبه/۱۱۲)
💖#همہ چیز دست خداست💖
🔹#قسمت اول🔹
🔸#خداے خوب ابراهیم🔸
رابطہ عاشقانہ ای با خــدا داشت.
این را از صحبت هاے خصوصے اش
مے فهمیدم.
من از بقیہ نیر هاے رزمنده ڪوچڪتر بودم.
غیرمستقیم مرا نصیحت مے کرد.
یکبار بہ من گفت:
خـــدا،خـــدا،خـــدا.
همہ چیز دست خداست.
تمام مشکلات بشر بہ خاطر دورے از خداست.
ما باید مطیع محض باشیم.
او از سود و زیان ما خبر دارد.
هرچی گفتہ باید قبول کنیم.
خیروصلاح ما در همین است.
بعد بہ من گفت:
این آیــہ رو ببین،چقدر خــدا قشنگ با ما حرف زده.
آدم مے خواد از خوشحالے فریاد بزنہ:
#آیا خــدا براے بنده اش کافے نیست؟
(زمر/۳۶)
💖#سوء ظن💖
🔹#قسمت دوم🔹
🔸#خداے خوب ابراهیم🔸
توے گیلان غرب و جزو نیروهاے گروه اندرزگو بودم.
یکے دو روز بود کہ رفتار ابراهیم با من تغییر کرد!
خیلے مرا تحویل نمے گرفت.
شب بهش گفتم:چیزے شده؟
گفت:از تو توقع نداشتم فلان کار را انجام بدهے.
با تعجب گفتم:من؟!اشتباه مے کنے.
بعد ثابت کردم من این کاررا نکردم.
ابراهیم صبح روز بعد مرا صدا زد.
اگر اجازه مے دادم حاضر بود جلوے جمع دستم را ببوسد.
خیلے معذرت خواهے کردو گفت:
من بہ خاطر حرفے کہ یڪ آدم... زده بود درمورد تو سوء ظن پیدا کردم.
خواهش مے کنم من رو ببخش.
دیگہ ندیدم کہ ابراهیم با شنیدن سخن این و آن،زود تصمیم بگیرد.
چون قرآن مے فرماید:
#اے کسانے کہ ایمان آورده اید،
اگر فرد فاسقے با خبرے بہ نزدتان آمد،پس تحقیق کنید تا مبادا ندانستہ بہ گروهے بے گناه حمله کنید و بعد از عمل خود پشیمان شوید.
(حجرات/۶)