┄═❁#پرسش_و_پاسخ❁࿇༅═┅─
🔻 #پرسش:
من از چندین نفر پرسش داشتم
همه عنوان میکنند که #ابن_سینا و #مشائیون ،استدلالی تر از #ملاصدرا هستند و یا فلسفه #صدرا رو همون مطالب #ابن_عربی و حالا به نحو فلسفی میدونند
چرا این برداشت رو دارند و میگن #فلسفه ملاصدرا بدون عرفان از کار میفته ؟
مگه ملاصدرا چه فرقی با ابن سینا داره؟
࿇༻⃘⃕༻⃘⃕❀༅═┅─
🔸 #پاسخ:
باید بین مسائل فلسفی و طریق اثبات آنها تفاوت قائل شد توضیح آنکه:
فلسفه حائز دو مقام است.
۱_مقام جمع آوری ۲_مقام داوری.
در مقام جمع آوری فیلسوف صاحب ایده و نظریات و مسائل خاص میباشد. و در مقام داوری فیلسوف سعی میکند آن ایده و فکری که دارد را با روش استدلال و قیاس و برهان اثبات کند.
نکته اینجاست که جناب #شیخ_الرئیس_بوعلی_سینا مسائل فلسفی که طرح می کند به تبع فضای مشائی، مسائلی است که حال و هوای امور طبیعی دارد یعنی بیشتر به مسائلی مانند حرکت و سکون، جوهر و عرض، مقولات عشر، نفس افلاک، نفوس فلکی، قوای ادراکی وجود ومساوقاتش و....میپردازد.
البته در چند اثر مانند نمطهای آخر کتاب الاشارات یا در کتاب حی بن یقظان وارد مسائل عرفانی نیز می شود. اما بطور کلی مسائل و ایدههایی کلی #فلسفه_مشاء و آنچه جناب بوعلی در مقام جمعآوری مطرح میکند حال و هوای عرفانی ندارد.
اما ایده های فلسفی #آخوند_ملاصدرا بیشتر حال و هوای عرفانی دارد یعنی صدرا در مقام جمعآوری توجه زیادی به قرابت و نزدیکی مسائل فلسفی با مسائل عرفانی دارد. ایدههای را از عرفان اخذ کرده. وسعی در اثبات استدلالی وفلسفی آنها دارد.
اما هر دو در مقام داوری به شدت مقید به ارائه استدلال و قیاس منطقی و فلسفی می باشند.
این نکته قابل طرح است که ملاصدرا در هیچ اثر و کتاب فلسفی برای اثبات مسائلش به امور غیر استدلالی نظیر عرفان اشاره نکرده است. اتفاقاً به نظر من جنبه استدلالی ملاصدرا به مراتب قویتر از بوعلی می باشد.
بر این اساس نمیتوان مکتب فلسفی ملاصدرا را ضعیف و ناقص دانست چرا که فلسفه عبارت است از شهود عقلی فیلسوف نسبت به حقیقت. وقتی فیلسوف از فطرت اول که مقام تدبیر امور روزمره است منقطع میشود و به مواجهه با هستی میپردازد و دچار حیرت میشود... درواقع فلسفه آغاز میشود.
هر فیلسوفی در این مقام به بُعد وحیثیتی از حقیقت توجه میکند.
برخی به بُعد طبیعی هستی توجه میکنند مانند مشائیان و برخی مثل ملاصدرا به حیث عرفانی وشهودی هستی توجه میکند. لذا هر فیلسوفی ایده و کشفی از حقیقت دارد و نمیتوان او را به این خاطر توبیخ کرد. آنچه که مهم است مقام داوری می باشد این مطلب خیلی مهم است که آیا فیلسوف میتواند یافته حضوری و آن کشف عقلی خود از هستی و واقعیت را با زبان عقل و برهان برای دیگران توضیح داده و اثبات بکند؟؟ یا نه؟؟ که البته صدرا در این زمینه بسیار موفق عمل کرده البته ما منکر وجود نقد به حکمت متعالیه نیستیم اما دستاورد کلی فلسفه صدرایی توجه زیاد به عقل می باشد
https://eitaa.com/Ostadkhosravi
27.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💥لعن ملاصدرا توسط مردم و یک شیخ بیسواد مدعی!
✂️بخشی از سریال #ملاصدرا
الیوم هم غالب مخالفین بدون انصاف فلسفه وعرفان از همین قسم اند!
https://eitaa.com/Ostadkhosravi
✅ شعر #وحشی_بافقی
که توسط #ملاصدرا به نگارش درآمد
یکی میل است با هر ذره رقاص
کشان هر ذره را تا مقصد خاص
رساند گلشنی را تا به گلشن
دواند گلخنی را تا به گلخن
اگر پویی ز اسفل تا به عالی
نبینی ذرهای زین میل خالی
ز آتش تا به باد از آب تا خاک
ز زیر ماه تا بالای افلاک
همین میل است اگر دانی ، همین میل
جنیبت در جنیبت ، خیل در خیل
𖤓┅┅┅┅┅┅┅┅┄
https://eitaa.com/Ostadkhosravi
🌹
#ملاصدرا کیفیت تأثیر #ملک و #شیطان در قلب انسان را به این صورت می داند:
که هر یک از این دو به نوبه خود در وجود انسان خلیفه ها و جنودی دارند، که عبارت اند از #عقل و #وهم و به وسیله این دو قوه است که بین انسان و مفارقات ارتباط حاصل می شود.
#ملاصدرا وجه خلیفه بودن وهم برای شیطان را از این جهت می داند که #عنصر_ناریه_نفس بر #طبیعت_وهم غلبه دارد.
بدين ترتيب، #وهم در واقع یک شیطان بالقوه است، که با تکرار افعال متناسب با خود، تبدیل به شیطان بالفعل شده، در قیامت بدان صورت محشور می شود.
بنابراین از آنجایی که #قوه_واهمه، شیطان درون و تحت تأثير شيطان بيرون است، به اقتضای طبعش از چهارچوب محسوسات فراتر رفته، حکم محسوسات را به غیر محسوسات تعمیم می دهد. بنابراین ادراک غیر مطابق با واقع، و ادراک امور بر غیر وجه آنها، از ذاتیات #قوه_وهم است، و به خطا افکندن ذهن، بـه سـبب درست به کار نبردن این قوه نیست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🆔https://eitaa.com/Ostadkhosravi
#ملاصدرا کیفیت تأثیر #ملک و #شیطان در قلب انسان را به این صورت می داند:
که هر یک از این دو به نوبه خود در وجود انسان خلیفه ها و جنودی دارند، که عبارت اند از #عقل و #وهم و به وسیله این دو قوه است که بین انسان و مفارقات ارتباط حاصل می شود.
#ملاصدرا وجه خلیفه بودن وهم برای شیطان را از این جهت می داند که #عنصر_ناریه_نفس بر #طبیعت_وهم غلبه دارد.
بدين ترتيب، #وهم در واقع یک شیطان بالقوه است، که با تکرار افعال متناسب با خود، تبدیل به شیطان بالفعل شده، در قیامت بدان صورت محشور می شود.
بنابراین از آنجایی که #قوه_واهمه، شیطان درون و تحت تأثير شيطان بيرون است، به اقتضای طبعش از چهارچوب محسوسات فراتر رفته، حکم محسوسات را به غیر محسوسات تعمیم می دهد. بنابراین ادراک غیر مطابق با واقع، و ادراک امور بر غیر وجه آنها، از ذاتیات #قوه_وهم است، و به خطا افکندن ذهن، بـه سـبب درست به کار نبردن این قوه نیست.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/Ostadkhosravi
🌹
#ملاصدرا، همچون فلاسفه پیش از خود، #وهم را به صورت مشترک لفظی میان چند معنا به کار می برد؛
وی گاه #وهم را در مقابل عقل که مطیع ملک است، به عنوان قوه ای که مطیع شیطان است به کار می برد، گاه آن را در مقابل عقل به عنوان قوه ای که مدرک جزئیات است، و در درک کلیات دچار خطا می شود یاد می کند.
گاه آن را در مقابل حس و خیال به عنوان مدرک معانی نامحسوس به کار می برد.
و گاه #وهم را به معنای اعتقاد مرجوح در مقابل #ظن به کار می برد.
#ملاصدرا در مقام تعریف #قوه_واهمه نیز به فراخور بحث تعابیر متفاوتی دارد، که اگر چه با هم به ظاهر اختلاف دارند، اما با هم متناقض یا متضاد نیستند، بلکه یک نسبت هم پوشانی بین آنها برقرار است، و مکمل یکدیگرند، به گونه ای که می توان همه آنها را به یک تعریف جامع ارجاع داد.
#صدرالمتألهین گاهی #وهم را به اعتقاد مرجوح - در مقابل ظن - تعریف می کند، و گاه در بیان مراتب تجرید ادراکات حسی می گوید، #وهم قوه ای است که صور را از تشخص تجرید می کند، اما همچنان بین صورت و شیء خارجی اضافه و ارتباطی برقرار است.
از عباراتی که #صدرالمتألهین در بیان مدرکات وهم دارد چنین تعریفی بر می آید: #وهم قوه ای است که معانی جزئی غیر محسوس و اموری که به حس در می آیند، اما حس به آنها پی نمی برد را درک می کند.
البته گاه ملاصدرا وهم را به قوه ای که شانش ادراک غیر مطابق با واقع و ادراک امور بر غیر وجه آنهاست تعریف می کند.
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
https://eitaa.com/Ostadkhosravi
www.eShia.irاستفاده صدرا از عبارات دیگران در کتاب خود در بیان استاد حشمت پور .mp3
زمان:
حجم:
4.36M
⁉️آیا ملاصدرا عبارات دیگران را سرقت کرده است؟!
🎙 استاد حشمتپور(ره):
🔸ملاصدرا در آثارش بهصراحت بیان میکند که گاهی برای صرفهجویی در زمان، از عبارات #فیلسوفان دیگر استفاده کرده است. او معتقد بود بازنویسی متون و تلاش برای آوردن عبارات جدید، کاری وقتگیر است و اگر قبلاً بیان مناسبی برای یک مفهوم ارائه شده باشد، نیازی به تغییر آن نیست.
🔹در مواردی، #ملاصدرا منابع را مستقیماً ذکر کرده و در مواردی هم به دلیل رسم زمانه یا پیشینه آشنایی مخاطب با متون فلسفی، منبع را اشاره نکرده است. با این حال، برخی این روش او را نشانه دزدی ادبی دانسته و در این باره انتقادهایی مطرح کردهاند.
🔸استاد حشمتپور با اشاره به دقت و زحمت فیلسوفان قدیمی در نگارش عبارات، تأکید میکند که نباید نقل قول از آثار دیگران در چارچوب مشخص و در راستای تبیین بهتر مفاهیم، بهعنوان دزدی علمی تلقی شود. عباراتی که ملاصدرا از آنها استفاده کرده عمدتاً بهگونهای دقیق و رسا بودند که بازنویسی آنها غیرضروری و وقتگیر به نظر میرسید.
▫️به این ترتیب، آثار ملاصدرا نهتنها از دقت او در فهم و ارائه مفاهیم حکایت دارند، بلکه نشان میدهند که او نقلقولهای دیگران را در قالبی هماهنگ با نظام فکری خود به کار گرفته است.