خدایا !...
تو را شکر می کنم که مرا از پوچی ها و ناپایداری ها و خوشی و قید و بندها آزاد نمودی و شایستگی جنگیدن در راه خودت بر علیه کافران را غنایتم کردی ...
خدایا!...
تو را شکر می کنم که شهادت در راه خودت را نصیبم نمودی ...
سلام بر لحظات پر شکوه شهادت ،
سلام بر پیچ تاب رکوع و سجود و لحظات جان دادن ...
💥فرازی از وصیتنامه شهید ذبیح الله عالی ، فرمانده گردان مسلم در عملیات والفجر 6
✨ #شهدا #دفاع_مقدس #وصیت_نامه✨
__________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Osveh_Zinab
برای رد شدن از سیم خاردار باید یه نفر روی سیم خاردار میخوابید تا بقیه از روش رد بشن(!!) داوطلب زیاد بود.
قرعه انداختند، افتاد بنام یک جوان زیبارو !! همه اعتراض کردند الا یک پیرمرد که گفت: چکار دارید بنامش افتاده دیگه ...
همه تودلشون گفتند : عجب پیرمرد سنگدلی !! دوباره قرعه انداختند، باز هم افتاد بنام همون جوون ...
جوان بدون درنگ خودش رو انداخت روی سیم خاردار
تو دل همه غوغائی شد ...!!
بچه ها گریان و با اکراه شروع کردند به رد شدن از روی بدن جوان ... همه رفتند الا همون پیرمرد ... گفتند چرا نمیای ؟؟
گفت : نه شما برید من باید بدن پسرم رو ببرم برای مادرش
آخه مادرش منتظره ... درود بر شهامت و غیرت آنان !!
نمیدونم الان برای رد شدن و رسیدن به عرش دنیا پاتون رو روی خون کدام شهید گذاشتید؟؟!!
#شهدا #دفاع_مقدس #یاد_و_خاطره_شهدا
_________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Osveh_Zinab
از بیمارستان که مرخص شد، هنوز به ماه نرسیده، رفت جبهه!
حسابی عصبانی شدم.
بهش گفتم:
محسن!
تو با این وضعیت چه جوری میخوای بجنگی؟
تو که دست راستت کار نمیکنه!
عضله بازوی دست راستش کاملا از بین رفته بود و فقط انگشت سبابه اش حرکت میکرد!
به همان انگشت سبابه اش اشاره کرد و گفت:
ببین!
خدا این انگشت را برای من سالم نگه داشته!
برای چکاندن ماشه تفنگ!
همین یه انگشت کافیه!
و در حالی که سعی میکرد اشک هایش را از من پنهان کند، گفت:
مادر!
دلم بدجوری هوای کربلا رو کرده!
به او گفتم:
من چشام آب نمیخوره تو بری کربلا رو ببینی!
کربلا رو نمی بینی که هیچ، ما رو هم به فراق خودت می نشونی!
کمی تامل کرد و گفت:
مادر جان!
من کربلا رو برای خودم نمیخوام!
برای نسل های بعدی میخوام!
برای 7-8 سال آینده!
✨شهید محسن وزوایی🌹
#شهدا #دفاع_مقدس #یاد_و_خاطره_شهدا
__________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Osveh_Zinab
ای برادر به کجا میروی ؟
کمی درنگ کن!
آیا با کمی گریه و خواندن یک فاتحه بر مزار من و امثال من، مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشتهایم فراموش خواهی کرد یا نه!؟
اما مسئولیت ، ادامه دادن راه ماست ...
ما نظاره میکنیم که تو چه خواهی کرد !!!...
💥فرازی از وصیتنامه شهید رضا نادری – نوشته شده بر روی سنگ مزارش
#شهدا #دفاع_مقدس #وصیت_نامه
____________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Osveh_Zinab
خدایا من آمده ام با همه وجودم...
من چیزی از تو نمی خواهم ؛
من سربازی گمنامم ،
من درویشی سر و پا برهنه ام ؛
و هنگامی که چشم از جهان فرو می بندم ، می خواهم هیچ چیز نداشته باشم.
خوش دارم هیچ کس مرا نشناسد ،
هیچ کس ازغم ها و دردهایم آگاهی نداشته باشد ،
هیچ کس از راز و نیازهای شبانه ام نفهمد ،
هیچ کس اشکهای سوزانم را در نیمه های شب نبیند ...
✨شهید دکتر مصطفی چمران✨
#شهدا #دفاع_مقدس #دست_نوشته #خاطرات
___________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Oaveh_Zinab
🌸🍃
سلام بر شهدا
که حافظ بیتالمال بودند
نہ شریک آن ؛
سلام بر شهدا
که حامی ولایت بودند
نه رقیب آن ؛
سلام بر شهدا
که خدا را حاضر و ناظر می دیدند
نه کدخدا را
سلام بر شهیدان🌷✋🏻
#شهدا #دفاع_مقدس #دست_نوشته #خاطرات
___________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Osveh_Zinab
کلام شهدا
شهيد مهدي رضايي مجد(شهيد دفاع مقدس)
با اجازه از حضور حضرت بقیه الله اعظم روحی و ارواح العالمین له الفدا و با سلام خدمت امام خمینی که جان بی ارزش این بنده بیچاره فدای او باد، چند کلامی با این دستان لرزان می نویسم: ای خدای من تو را به حسینت، تو را به زینب، تو را به زهرایت، تو را به علی ات، مرا از درب خانه ات ناامید مگردان، مرا جلوی پدران و مادران شهدا رو سیاه نکن. خانواده های شهدا بدانند که ما رهرو راه فرزندان شهیدشان هستیم. هر چند ما گناهکار هستیم اما به درگاهت آمده ایم و عجز و ناله سر می دهیم.( به نقل از پايگاه خبري ايرنا)
شهادت:10/12/65 شلمچه
مزار شهید:تهران
#شهدا #کلام_شهدا #دفاع_مقدس
_________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Osveh_Zinab
زندگینامه شهيد مهدي رضايي مجد(شهيد دفاع مقدس)
مهدی در زمستان سرد و پربرف سال 1342 در محله پاچنار در یکی از محلات کهن تهران به دنیا آمد , کودکی که با آمدن خود در میان خانواده ای متوسط اما مذهبی ، زندگی اهل خانواده را دگرگون ساخت. دوران کودکی مهدی در دامن پرمهر و محبت مادری سپری شد که خود از تربیت یافتگان مکتب اسلام بود.
روزهای انقلاب با روزهای نوجوانی او توام شد, 12 بهار از سن مهدی نگذشته بود که رشته فوتبال را برای ادامه فعالیتهای ورزشی برگزید و درخشش او در همان ابتدای کار ، سبب شد تا به عضویت تیم فوتبال نوجوانان آذر تهران ، جوانان اکباتان تهران و در نهایت به عضویت تیم جوانان ایران در سن 17 سالگی درآید.
او به همراه تیم فوتبال جوانان ایران ، حضور در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا در نپال و جام قهرمانی آسیا در بنگلادش را تجربه کرد, مهدی برای آنکه بتواند دین خود را به کشور ادا کند با شرکت در عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک ، حضور خود در جبهه های جنگ را اعلام کرد .
عضویت مهدی رضایی مجد در تیم فوتبال تهران جوان در سال 65 را باید آخرین فعالیت ورزشی اش دانست چون او بار دیگر در اواخر بهمن ماه سال عازم جبهه های نبرد شد. حضور در عملیات تکمیلی کربلای پنج در منطقه شلمچه در تاریخ دهم اسفند ماه سال ، نقطه رهایی این شهید ورزشکار از بند این دنیا بود , مهدی دهم اسفند ماه به دنیا آمد و دهم اسفند ماه هم به سوی معبود خود شتافت.
#شهدا #زندگینامه #دفاع_مقدس
شامل مطالب ،خاطرات ، تصاویر و کرامات شهدای 8 سال دفاع مقدس و مدافعان حرمزندگینامه شهيد مهدي رضايي مجد(شهيد دفاع مقدس)
مهدی در زمستان سرد و پربرف سال 1342 در محله پاچنار در یکی از محلات کهن تهران به دنیا آمد , کودکی که با آمدن خود در میان خانواده ای متوسط اما مذهبی ، زندگی اهل خانواده را دگرگون ساخت. دوران کودکی مهدی در دامن پرمهر و محبت مادری سپری شد که خود از تربیت یافتگان مکتب اسلام بود.
روزهای انقلاب با روزهای نوجوانی او توام شد, 12 بهار از سن مهدی نگذشته بود که رشته فوتبال را برای ادامه فعالیتهای ورزشی برگزید و درخشش او در همان ابتدای کار ، سبب شد تا به عضویت تیم فوتبال نوجوانان آذر تهران ، جوانان اکباتان تهران و در نهایت به عضویت تیم جوانان ایران در سن 17 سالگی درآید.
او به همراه تیم فوتبال جوانان ایران ، حضور در مسابقات قهرمانی جوانان آسیا در نپال و جام قهرمانی آسیا در بنگلادش را تجربه کرد, مهدی برای آنکه بتواند دین خود را به کشور ادا کند با شرکت در عملیات والفجر مقدماتی و والفجر یک ، حضور خود در جبهه های جنگ را اعلام کرد .
عضویت مهدی رضایی مجد در تیم فوتبال تهران جوان در سال 65 را باید آخرین فعالیت ورزشی اش دانست چون او بار دیگر در اواخر بهمن ماه سال عازم جبهه های نبرد شد. حضور در عملیات تکمیلی کربلای پنج در منطقه شلمچه در تاریخ دهم اسفند ماه سال ، نقطه رهایی این شهید ورزشکار از بند این دنیا بود , مهدی دهم اسفند ماه به دنیا آمد و دهم اسفند ماه هم به سوی معبود خود شتافت.
#شهدا #زندگینامه #دفاع_مقدس
__________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Osveh_Zinab
خوشا بحال آنان ...
ڪہ در ڪلاس انتــظار
حتی یک جمعه هم غیبت ندارند ...
#نوجوانان_دفاع_مقدس
#شهدا
#دفاع_مقدس
_________________________
عضویت در کانال زینب(س)👇🏻
🆔 @Osveh_Zinab