eitaa logo
|°پر پرواز°|
96 دنبال‌کننده
487 عکس
276 ویدیو
51 فایل
-وأنتَ‌المَفزَعُ‌فِي‌المُلِمّات و تو پناهي در هر پیشامدِ بد!🤍🌱 🌱🎈خادم: @sadat7894 @M_7898
مشاهده در ایتا
دانلود
|°پر پرواز°|
#طلوع_حلال 🌱 #بیستمین_سحر😔🌈 #خدایا_شکــرت❤️🤲🏻 @StudentCircle
۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۰
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۰
🌸 سحر‌بیست‌و‌سوم ..... ✍️ از لحظه ای که سیاهی، زمین را خلوت کرده است، اذن "دعای فرج"... بر همه اهل زمین، وارد گشته است.. ❄️ لیلةالقدری که برترین اعمالش، دستان منتــ🙏ـظرِ رو به آسمان، است؛ تمام باطن قدر را رو می کند. و این یعـــــنی ؛ تـــ👈ـو؛ رازِ همه تقدیرهای عظیم، در لیلةالقدری؛ یوسف نشسته ام اینجــا در لابلاي جمعیتی که، امتداد نگاهشان، به آغوش تو می رسد، جمعیتی که قرآن بر سر می گذارند، تا شاید، باطن قرآن را، در میان خود، حاضر ببینند، جمعیتی که بعد از علی، دلخوش به نفس های آخرین دردانه اش هستند، که جایی، همین حوالی، فضای زمین را معطر کرده است. 💢سالهاست که، بیست و سومین سحر رمضان را، گوش به زنگ نشانه ای از تـــو، چشم انتظاری می کنیم. امــــا... گویی هنوز دلهای زنگار گرفته مان، برای دریافت اجابت آماده نشده اند. خستــــه ايم؛ از آمد و رفتِ رمضان هايي که به ملاقات چشمانِ دلکش تو، ختم نمی شوند. خستـــــه ايم؛ از رمضان هايي که نماز عيدش، همچنان بی حضور تو اقامه می شوند. خستــــه ايم؛ از شلوغی های دنیایی که خالی از خواستن های صادقانه توست. ❄️برای جانهای خسته از گناه مان، امن یجیب بخوان...یوسف دعای تـــو، حتما راه اجابت را باز خواهد کرد. ❣️دعا کن؛ دعاهاي بی رمق مان، تا آسمان بالا روند. دعـــــا کن شایـــد اجابــــت شویـــم؛ یوسف
۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۰
♥️🌙♥️🌙♥️ 🌄 سحر‌بیست‌و‌چهارم ... ✍ به خط پایان، که نزدیک می شویم؛ تعارضی عظیـم،قلبمان را گرفتار می کنـــد؛ "شــوقِ" تجربه قنوت هايي که هر کدامشان سفری بلند، به آسمان تو را رقم می زنــــد، یـــــا.... "غــــمِ" از دست دادن سحرهايي که، بی_نظیرترين فرصتهای هم آغوشی با تـو بوده اند... دلــم برایت تنــگ می شود.... خدا برای لحظه هايي که هیـــچ_صدایی، جز نجوای دعای سحر، از خانه های اهل_زمین، بالا نمی رفت. برای لحظه هايي که چراغ_های روشن خانه های همسایه، شوق بیدارماندن را در دلم، بیشتر می کرد. برای لحظه هايي که، با هر کدام ازنامهای تو، قنوت می گرفتم و با تکرار مکررشان، بوسه های مداوم تو را احساس می کردم. دلم برایت تنگ می شود خدا... تـــو، همان لذت شیرین لحظه افطارم بوده ای، که در اولین جرعه_آب، تجربه اش می کردم. تـــو... همان احساس خالی شدنم، در لابلاي العفوهای شبانه ام بودی...که تمام جان_مرا، با آرامشی عظیم، احاطه می کردی. دلـــم برایت تنگ می شود... خدا نميدانم تا رمضان دیگر... چه برایم مقدر کرده ای؟ امــــا... بگــذار، سهم من از این رمضان، همین سجاده_خیسی باشد، که در همه طول سال، نمناک باقی بماند. بگذار...تمام اِرثیه_ام از سحر هایش، همین قنوت هایی باشد، که تا رمضان دیگـــر، حتی یک سحر نیز، از ادراکــش، جا نمانم. بگـــذار...خالی شدنم را تارمضان_دیگر، به کوله باری سیاه تبدیل نکنم. تصور جمع شدنِ سفره_ات، دلم را می لرزاند. رمضان_میرود ... و....مــــن می مانم... و یک دنیای_شلوغ. می ترسم... دوباره دستان_تو_را در شلوغ_بازار دنیا گم کنم. وای....دلــم برایت تنگ می شود؛خـدا میشود در میان دلم، چنان لانه_کنی، که ترس نداشتنت، پشتم را نلرزاند ؟ میشود؛همیشه_بمــــانی؛ خـــدا ؟ @StudentCircle 🌙♥️🌙♥️🌙
۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۰
سحر‌بیست‌و‌پنجم .... ✍️ فقط چهار روز مانده، تا جامه مهمانی مان را، از تن بدر کنیم. یادم هست؛ زیباترین سحر این مهمانی، بنام نامی تو رقم خورده بود؛ مـ💝ـادر ❄️حضور شما، در لابلاي مناجات های روزانه، چقدر پررنگ بود. چقدر گریستن بر دامانت، روزها مرا روشن می کرد. چقدر دور شما گشتن مرا آرام می کرد. چقدر چادرت را بو کشیدن، در سلولهای قلب من، معجزه هايي عظیم، را رقم می زد. ❄️مادر... سفره داری رمضان، رو به پایان است. دلم برایت تنگ می شود، برای دستان مهربان و خسته ات.... برای چشمان معصوم و عاشقت... کاش، اذن قنوت همه روزهای رمضانم، به نام نامی تو، صادر می شد؛ تا هیــچ گاه، تو را در لابلاي سجاده ام، گم نکنم. ❣️تو کلیدِ همه درهای آسمانی! چه دارد، آنکس که تو را در آغوش ندارد؟ مادر.... تمام هستی ام به قربان ناز یک لبخندت چه کنـــم، بیشتر، دوست بداری ام؟ چه کنـــم، بیشتر، عاشقانه ببوسی ام؟ من یقین دارم؛ راز محبت تــ👈ـو، عزیز_دردانه آخر توست. که هر چه بیشتر زلیخایش شوم، بیشتر، در پیش چشمان تو، خواهم درخشید! ❄️دعایــم کـن؛ مــــادر دستانـت را بالا بگیر، و برایم، عشــق بخواه. عشقی که مــرا از نشستن، باز دارد! عشقی که مرا از دم فرو بستن، باز دارد! عشقی که همه عالم، آنرا از نگاهم، بخوانند. دعـا کـن... عاشقــ❤️ـت بمانم مــادر. @StudentCircle
۱۸ اردیبهشت ۱۴۰۰
|°پر پرواز°|
#طلوع_حلال #سحر_بیست_و_هفتم💫🌈 #خدایا_هزاران_شکــرت❤️🤲🏻 @StudentCircle
‍ ‌ ᪥࿐࿇🌺✶﷽✶🌺࿇࿐᪥ ‌ سحر‌بیست‌و‌هفتم .... ✍ و ایــــن؛ آخرین لیلةالقدری است که خدا آنرا برای جاماندگانی چو من، ذخیره کرده است. رمضان گذشت... و من حتی یک نگاهِ ویژه، مهمان صاحب الامرِ زمین، نشده ام. دویدن های صبح و شبم ، نیز، آنقدر آلوده است، که راهِ آسمان را برایم، باز نمی کند! ❄️اما دلخوشم، به این سحـــر! شاید، امشب برایم راهی باز شد. شاید من هم، با اهل آسمان محرم شدم. شاید گوشه ای، مرا نیــز، پذیرفتند. امشب شاید به سوی خانه عزیز مصر که نه، به سوى خانه عزیز اهل زمین، کوچه ای را پیدا کنم. ❄️آی اهل آسمان؛ امشب کاش، نگاهم کنید. کاش، قبولم کنید، کاش نامِ مرا هم، در گوشه ای از سفره آخرین منجی زمین، بنویسید. به جان عزيزش قسم، فقط گدای یک نگاه ویژه اویم...همـــین ❄️گذشت.... همه رمضان گذشت.... و مــن، دور آخرین سفره های سحرم، همچنان، به دنبالش، می گردم. اما گاه فراموش میکنم، او همیــن جاست..... و این منم، که سفره دار زمین را، گم کرده ام. خدا کند، پیدا شوم، خدا کندکه.... پيدايم کند! ❣پيدايم کن؛ پادشاه تنهاي زمین من، در مهمانی رمضان هم پيدايت نکرده
۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۰