سلاااااااام 🤚😊 یادمه، یکبار که پسرم بیمارستان بستری شده بود😒 و من مراقبش بودم، کتاب "کهکشان نیستی" رو با خودم برده بودم که در اوقات‌ بیکاری بخونم. در حال خواندن کتاب بودم که پرستار برای چک کردن تب پسرم آمد، کتاب را که دستم دید، گفت: _من خیلی وقته این کتاب رو خریدم؛ اما هنوز نخوندمش، آخه خیلی حجیم و قطوره😮 کتاب خوبیه؟ گفتم: "کهکشان نیستی" مجموعه حکایت هست، شما حتی اگر یک حکایت کتاب رو بخونید، بهره‌ی خودتون رو بردید.😳 ⭐️کتاب را باز کنید و بگویید: فقط می‌خواهم یک حکایت از آن را بخوانم⭐️ ✔️ "تکنیک برش کالباس" #کهکشان_نیستی #خاطره_کتاب 🛍 #خرید_کتاب : @admin_book 🔰 با ما کتاب بخوانید👇 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @PMKetab

بسم‌الله خواهرزاده‌ام پشت کنکوری بود. یکبار که به خانه‌شان رفته بودم، کتاب"سناره‌ها چیدنی نیستند" را دستش دیدم. با تعجب پرسیدم:چی شده که این کتاب رو می‌خونی؟😮 گفت:همکلاسی‌های دبیرستانم رو دیدم، همشون رفتند دانشگاه، خیلی تغییر کردند(از نظر نوع پوشش و حیا)😞 ترسیدم، من نمی‌خوام تغییر کنم، این کتاب‌رو خوندم که پشتوانه‌ی محکمی برای حجابم پیدا کنم 📖 دغدغه‌اش برام قابل تحسین بود. ⭐️ اینکه ترس از تغییر منفی، تو را وادار کند که یک کناب ۳۰۰_۴۰۰ صفحه‌ایی را بخوانی، پسندیده است👍💪 #ستاره_ها_چیدنی_نیستند #خاطره_کتاب 🛍 #خرید_کتاب : @admin_book 🔰 با ما کتاب بخوانید👇 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @PMKetab

سلام😊🤚 یادمه سال آخر دانشجویی‌ام که از اردوی راهیان نور برمی‌گشتیم یک خانم اهوازی همسفر ما در کوپه‌ی قطار شد،🚋 همسر جانباز اعصاب و روان بود، از خانواده‌های مرفه‌ایی که ناخواسته در جریان جنگ قرار می‌گیرند، اما همسرش، پسرعمویش بود که تحصیل در خارج را رها می‌کند و برای دفاع به کشورش برمی‌گردد. برای ما از سختی‌های زندگی‌اش گفت از گریه‌ها و بی‌طاقتی‌هایش🥲😣 من اون روز حرف‌هاش رو نفهمیدم و اصلا نتونستم درکش کنم. ؛اما وقتی فصل‌های پایانی کتاب"جنگ فرخنده " رو می‌خوندم، ناخودآگاه یاد آن خانم اهوازی افتادم ⭐️زندگی با جانبازان اعصاب و روان، خود، جهادی دیگر است⭐️ ... و من این را بعد از ۱۰ سال فهمیده‌بودم.😱😱😱 #جنگ_فرخنده #خاطره_کتاب 🔰 با ما کتاب بخوانید👇 📚پاتوق معرفی کتاب📖 @PMKetab