eitaa logo
پاتوق معرفی کتاب
2.2هزار دنبال‌کننده
911 عکس
193 ویدیو
78 فایل
📚 معرفی کتب خوب 🔊ترویج فرهنگ کتابخوانی 🌐 اخبار کتاب 📊ارائه برنامه های پیشنهادی و کاربردی ترویج کتاب 💬انتقاد، نظر، پیشنهاد: @admin_book 📚پاتوق کتاب کودک و نوجوان👇 @PMKetab_koodak
مشاهده در ایتا
دانلود
پاتوق معرفی کتاب
⏰ #دقایقی_با_کتاب 📚 📃صفحاتی از کتاب «امیرکبیر: قهرمان مبارزه با استعمار» را باهم ورق می زنیم🌀 🚀تشو
📚 📃صفحاتی از کتاب «امیرکبیر: قهرمان مبارزه با استعمار»، ✏(اثر مرحوم هاشمی رفسنجانی) را باهم ورق می زنیم🌀 🚀تشویق صنعت و تکثیر ثروت💰 (۳) 👐✂3-حمایت از صنایع دستی(1): مطلب جالب توجه این است که امیرکبیر درک کرد: به مقتضای طبع سرمایه داری جدید و صنعت ماشینی که ابتکار آن به دست دولت های استعمارگر بود، استعمارگران برای رواج بازار مصنوعات و محصولات صنعتی خویش و تضعیف بنیه مالی اکثریت ملت های عقب افتاده، صنعتی دستی و ملی این کشورها را نابود خواهند کرد، لذا در عین اینکه کشور ایران را به راه صنعت ماشینی هدایت می کرد، مساعی(تلاش) فراوانی هم برای توسعه و تکمیل صنایع دستی مبذول می داشت. مثلا قبلا از امیر، لباس سربازها را از ماهوت های انگلیسی تهیه می کردند، امیرکبیر برای رشد و توسعه صنایع داخلی دستور داد که لباس نظامیان از شال چوخای پشمین مازندرانی تهیه شود و این اقدام سبب شد که شال های مازندرانی توسعه و تکامل بی سابقه ای پیدا کند. شال های دستی کرمانی در زمان امیرکبیر و به تشویق او به قدری عالی بافته می شد که با شال های کشمیری رقابت می کرد و به همین دلیل معروف به شال امیری شد. قبل از امیر، سردوشی نظامیان را از اتریش می آوردند. یک روز یک سردوشی قشنگ و جالب که توسط خانمی به نام بانو خورشید دوخته شده بود، به نظر امیر رسید، آن را پسندید و زن را بسیار تشویق کرد. دستور داد که امتیاز تهیه ی سردوشی را برای مدت پنج سال به او واگذار کنند و برایش کارگاه و ابزار کار ایجاد شود و شاگردان زیاد در خدمت او بگمارند تا تعداد سردوشی مورد احتیاج ارتش را تهیه کند. امیر معتقد بود این خیانت به ملت و کشور است که چیزهایی که ممکن است در داخل کشور ساخته شود، از خارج وارد گردد و روی همین عقیده اجازه نمی داد برای صنعتی شدن کشور، حتی یک روز هم سهل انگاری شود. به راستی اگر این سیاست صد درصد ملی، چند سال بعد از امیر ادامه یافته بود، اکنون کشور ما بازار محصولات و مصنوعات بنجل کشورهای دیگر نبود و ثروت ما سیل وار به طرف خارج نمی رفت. 📒ص ۹۹،۹۸ کتاب«امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» ⬅ادامه دارد... 📚کانال«پاتوق معرفی کتاب»📖 @book_room
پاتوق معرفی کتاب
⏰ #دقایقی_با_کتاب 📚 📃صفحاتی از کتاب «امیرکبیر: قهرمان مبارزه با استعمار»، ✏(اثر مرحوم هاشمی رفسنجا
📚 📃صفحاتی از کتاب «امیرکبیر: قهرمان مبارزه با استعمار»، ✏(اثر مرحوم هاشمی رفسنجانی) را باهم ورق می زنیم🌀 🚀تشویق صنعت و تکثیر ثروت💰 (۴) 👐✂3-حمایت از صنایع دستی(2): امیر حمایت از صنایع ملی را در مقابل حمله و هجوم صنایع غرب به جایی رساند که مورد انتقاد و خرده گیری بعضی از نویسندگان غربی واقع شد، مثلا بی نینگ مورخ مشهور انگلیسی در این باره با بغض و ناراحتی نوشت: «امیرکبیر علاقه ی مخصوص دارد که با تشویق صنایع ملی، تمام صنایع خارجی را از ایران بیرون کند، این سیاست ناشی از کوته بینی، به هیچ وجه کمک به پیشرفت تجارت و مدنیت نمی کند.» باید به این مورخ غربی گفت: اگر منظور شما این است که امیر با تشویق صنایع ملی می خواسته محصولات و مصنوعاتی که از دنیای خارج به قیمت گزاف وارد ایران می شده، بیرون کند، صحیح است. ولی این، کوته بینی نیست، بلکه عین بلندهمتی و استقلال طلبی است و اگر نظر شما این است که امیر نمی خواسته کشور ایران صنعت جدید غرب را اقتباس کند و کشور ایران را دارای صنعت نو کند، این اشتباه و یا غرض ورزی است، زیرا طبق مدارکی که در یکی دو صفحه قبل نشان دادیم، امیرکبیر با حرص و ولعی خارج از حد و باعجله و شتابی بیرون از اندازه برای اقتباس صنعت غرب تلاش می کرده. لابد تقصیر امیر در پیشگاه طرفداران استعمار غرب، این بوده که او نمی خواسته صنایع ملی ایران مثل صنایع دستی هندوستان دچار ورشکستگی و نابودی شود و به دنبال آن قشر وسیعی از مردم از هستی ساقط شوند. 📒ص ۹۹ کتاب«امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» ⬅ادامه دارد... 📚کانال«پاتوق معرفی کتاب»📖 @book_room
پاتوق معرفی کتاب
⏰ #دقایقی_با_کتاب 📚 📃صفحاتی از کتاب «امیرکبیر: قهرمان مبارزه با استعمار»، ✏(اثر مرحوم هاشمی رفسنجا
📚 📃صفحاتی از کتاب «امیرکبیر: قهرمان مبارزه با استعمار»، ✏(اثر مرحوم هاشمی رفسنجانی) را باهم ورق می زنیم🌀 🚀تشویق صنعت و تکثیر ثروت💰 (۵) 👐✂3-حمایت از صنایع دستی(3): داستان زیر را به عنوان شاهد مثال برای تشویق امیرکبیر از صنعت و صنعتگر، از کتاب زندگانی میرزا تقی خان امیرکبیر صفحه 97 نقل می کنیم: سالها پس از سقوط امیرکبیر جمعی در باغ چهل ستون اصفهان نشسته بودند، سائلی آمد و پس از آنکه از هریک چیزی گرفت اجازه خواست سرگذشت خود را نقل کند، پس از تحصیل اجازه چنین گفت: «چندین سال قبل، فرماندار اصفهان جمعی از استادان دواتگر را احضار کرد و گفت بهترین استاد را از میان خودتان انتخاب کنید. تمام استادان بالاتفاق مرا انتخاب کردند، فرماندار اصفهان به من گفت: امیرکبیر شما را از تهران خواسته است، مخارج سفر مرا داد و من با عجله خود را به تهران رساندم و به حضور امیرکبیر رفتم. امیر سماوری را که تازه از خارج آورده بودند به من نشان داد و پرسید: می توانی چنین سماوری بسازی؟ پس از اندکی فکر جواب دادم: آری. گفت: این سماور را بردار ببر و از روی آن سماوری بساز و بیاور. رفتم مثل همان سماور را در یکی از دکان های سماورسازی که معرفی کرده بود، ساختم و به خدمت امیرکبیر آوردم، کار مرا پسندید و سوال کرد: این سماور چند از کار درآمده است؟ جواب دادم: روی هم رفته پانزده ریال. امیر با قیافه ای خوشحال و متبسم، به منشی خود دستور داد که امتیاز انحصاری ساختن آن نوع سماور را به مدت شانزده سال به نام من صادر کند و قیمت هر سماور را بیست وپنج ریال معلوم کرد و به من فرمود: برگرد به اصفهان، به حاکم اصفهان دستور می دهم وسایل کار شما را فراهم کند. به محض اینکه به اصفهان رسیدم حاکم شهر مرا خواست و گفت: برو کارگاهت را مرتب کن هرچه مخارج آن بشود از خزانه ی دولت به تو می دهم. من رفتم و کارگاه را کاملا مرتب کردم و تمام مخارج آن دویست تومان شد، بدبختانه هنوز کاملا مشغول نشده بودم که یک نفر فراش حکومتی مثل اجل معلق حاضر شد و مرا مانند دزدان، نزد حاکم برد، حاکم با ارعاب و تهدید به من گفت: امیرکبیر را در تهران گرفته اند و آن پول را که به تو داده اند مال دولت است آنها را پس بده. آن پول را من خرج کارگاه کرده بودم، مجبور شدم تمام اسباب زندگیم را فروختم و بالاخره سی تومان کسر آوردم و نتوانستم تهیه کنم، به خاطر همان سی تومان مرا به بازار آوردند و در انظار مردم، آنقدر چوب زدند که بدنم ناقص شد و بینایی چشم خود را تقریبا از دست دادم و به کلی از کار عاجز شدم. در کشورهای اسیر استعمار سرنوشت افرادی که به نحوی از انحاء برخلاف منافع و مصالح استعمار قدم بردارند، بهتر از این نیست و بسیارند کسانی که به خاطر علمی، یا عملی، یا ابتکاری، یا اختراعی، یا نوشته ای که در راه مصالح ملت و علیه منافع استعمارگران و عاملین آنها انجام داده اند، از هستی ساقط شده اند، چنین است راه و رسم استعمار. 📒ص ۱۰۱،۱۰۰ کتاب«امیرکبیر، قهرمان مبارزه با استعمار» ⬅ادامه دارد... 📚کانال«پاتوق معرفی کتاب»📖 @book_room