⭕️ منطق آجری فتنه گران!
🔹 خرداد 88 ، با موتور به همراه رفقیم خیابان قدس کنار دانشگاه تهران را به سمت بلوار کشاورز بالا می رفتیم. جمعیتی سر تقاطع قدس و بلوار جمع بودند! ابتدا خیال کردیم که مردم عادی هستند اما همین که نزدیک شدیم دیدیم که عده ای تابلوهای راهنمایی و رانندگی را کنده و شعار بر علیه نظام می دادند.
نه راه پس داشتیم و نه راه پیش؛ یکهو یک نفر آجر به دست نزدیکمان شد و سئوال کرد شما حزب اللهی هستید؟
🔹 رفیقم بهش گفت: آره مشکلی هست؟! ما حزب اللهی هستیم شما کدام حزبی؟!
طرف رو کرد به جمعیت داد زد: اینها حزب اللهی هستند!
🔹 گفتیم: برای چی داد می زنی منطقت داد و فریاد است؟!
گفت: شما خفه شید، منطق ما کلام است و صداقت!
🔹 به دستش اشاره کردیم، منطقی که آجر ابزار باشد، معلوم است خروجیش چیه!
👈 نگاه ها به طرفمان چرخید،... شروع کردند به شعار دادند که مرگ بر دیکتاتور!
👈 با بی اعتنایی به حرکت خودمان ادامه دادیم! یکی هل مان داد اما موتور را کنترل کردیم ، یه کم که فاصله گرفتیم یهو همان طرفی که اول جلوی ما را گرفت آجری که دستش بود به سمتمان پرتاب کرد و درست به کمرم خورد، نفسم قطع شد... یه کم جلوتر رفقای همین جماعت به ما و جماعتی دیگر حمله کردند و دست آخر موتورمان را آتش زدند.
🔹 فهمیدیم منطق جماعت فتنه گر در سطح سران و ستادش ؛ دورغ و فریب است ؛ و در سطح میانه و کف میدان، زبان آن منطق، آجر و آتش و تخریب اموال عمومی و مردم و جسارت به مقدسات و ارزشهاست.
👈 خروجی این منطق: آزادی اراذل و اوباش و گرفتاری ملت است.
#علی_صالحی_زاده