بشارتے بہ من از ڪاروان بیار اے عشق
همیشہ رفتن و رفتن ز آمدن چہ خبر؟
#حسین_منزوے
عشقت آموخت به من رمز پريشانی را
چون نسيم از غم تو بیسر و سامانی را
بوی پيراهنی ای باد بياور ، ور نه
غم يوسف بكُشد، عاشق كنعانی را
#حسین_منزوی
@Patoghedoostanha
دلم
مى خواست مى شد
ديدنت را هر شب و هر شب •••
#حسین_منزوی
@Patoghedoostanha
من راه تو را بسته ، تو راه مرا بسته
امید رهایی نیست ، وقتی همه دیواریم ..
#حسین_منزوی
@Patoghedoostanha
سکوت میکنم و عشق در دلم جاریست
که این شگفتترین نوع خویشتن داریست
#حسین_منزوی
هرچند خط کشـیده بر آیینهات، زمـان
در چشمم از تمامیِ خوبان، سری هنوز
#حسین_منزوی
@Patoghedoostanha
هرآنچه دوست داشتم
برای من نماند و رفــت
امــید آخرین اگر تویی،
برای من بمان
#حسین_منزوی
@Patoghedoostanha
••°
می شـوم بیدار و می بینـم کنارم نیستی
حسرتت سر می گذارد بی تو بر بالین من
#حسین_منزوی♥️
"دلم گرفته برايت"
زبان سادهی عشق است
سليس و ساده بگويم:
دلم گرفته برايت
| #حسین_منزوی |
میروے و دل اگر زنده بمانم
با توست....
ور نمانم، همهجا روح و روانم
با توست...
چون چراغے ڪه فرا راه تو
سوزد همه شب...
بهسلامت برو اے دوست ڪه
جانم با توست•••
#حسین_منزوی
ای کوچهٔ قدیمی دیدار ما سلام
دیوارهای خشت به خشت آشنا سلام
ای بوی دوست در تو وزان تا همیشگان
دالان گلفشان نسیم صبا سلام
ای ثبت بر جریدهٔ دیوارهای تو
از او و من، بریدهٔ تصویرها سلام
ای شیشههای پنجره ای قاب عکسها
آیینههای کوچک معجز نما سلام
#حسین_منزوی
#میلاد_امام_باقر_علیه_السلام
اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم
وآیینه دار طلعت خورشید پنجمم
چون کشتی سپرده به توفان عنان خویش
ازموج موج جذبه ی تو در تلاطمم
آن شمع کوچکم که بیفروزیم اگر
فخر است با چراغ قبولت به انجمم
از آفتاب بیشترم با ولای تو
آیینه ام، فروغ تو را در تجسمم
#حسین_منزوی
#حلول_ماه_رجب
گاهی همین که دل به کسی بستهای، بس است
بغضت ترکترک شد و نشکستهای، بس است
گاهی فقط همین که به امّیدِ دیگری
از خود غریبهتر شدی و خستهای، بس است
#حسین_منزوی
اینسان که با هوای تو
در خویش رفتهام
گویی بهار در نفسِ مهربانِ توست
#حسین_منزوی
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
❤️@Patoghedoostanha❤️
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
کانال پاتوق
در کاسه ی وصل تو اگر زهر دهندم
خوش تر که به پیمانه ی هجران تو ، قندم...
#حسین_منزوی
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
❤️@Patoghedoostanha❤️
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
کانال پاتوق
شود تا ظلمتم از بازی چشمت چراغانی
مرا دریاب ، ای خورشید در چشم تو زندانی!
یقیین دارم که در وصف شکرخندت فرو ماند
سخن ها بر لب "سعدی" ، قلم ها در کف "مانی"
#حسین_منزوی
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
❤️@Patoghedoostanha❤️
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
کانال پاتوق
.
آتش عشقت به خاكستر بدل كرد آخرم
گر نداری باور از دنيای ويرانم بپرس
پرده در پرده همه خنيانگر عشق توام
شور و شوقم را از آوازی كه می خوانم بپرس
در تب عشق تو می سوزد چراغ هستی ام
سوزشم را اينك از اشعار سوزانم بپرس
#حسين_منزوی
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
❤️@Patoghedoostanha❤️
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
کانال پاتوق
تنهاییام امشب که پر است از غم غربت
آن قدر بزرگ است که در خانه نگنجد
بیرون زدهام تا بدرم پردهی شب را
کاین نعرهی دیوانه به کاشانه نگنجد
#حسین_منزوی
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
❤️@Patoghedoostanha❤️
•••┈✾~❀♥️❀~✾┈•••
کانال پاتوق
و من چگونه بی تو نگیرد دلم؟
اینجا که ساعت و آیینه و هوا
به تو معتادند!
#حسین_منزوی
دل بیمش ازین نیست که در بند #تُ افتاد
#حسین_منزوی
┅┄✶........❤........✶┄┅
💞.............ℒℴνℯ...........💞
🌱🍂🌱🕊🌱🌸
🍂🌿🍃🌿🍂
🌱🍃🌼
🕊🌿
🌱🍂
🌸
هزار درد مرا، عاشقانه درمان باش
هزار راه مرا، ای یگانه پایان باش
برای آنکه نگویند، جستهایم و نبود
تو آنکه جسته و پیداش کردهام، آن باش
دوباره زنده کن این خستهی خزان زده را
حلول کن به تنم جان ببخش و جانان باش
کویر تشنهی عشقم، تداوم عطشم
دگر بس است، ز باران مگوی، باران باش
دوباره سبز کن این شاخهی خزان زده را
دوباره در تن من روح نوبهاران باش
بدین صدای حزین، وین نوای آهنگین
به باغ خستهی عشقم، هزاردستان باش
#حسین_منزوی
🌹
گزیدم از میان مرگ ها این گونه مردن را
تورا چون جان فشردن در بر آن گه جان سپردن را
#حسین_منزوی
🌑
همواره عشق بی خبر از راه می رسد
چونان مسافری که به ناگاه می رسد
وا می نهم به اشک و به مژگان، تدارکش
چون وقت آب و جاروی این راه می رسد
#حسين_منزوى
توان کشمکشم نيست بی تو با ايام
برونم آور از اين ماجرا که میميرم
#حسین_منزوی
🖤🖤
هر آنچه ...
دوست داشتم..
برای من نماند و رفت...
امید آخرین اگر تویی برای من بمان ...
#حسین_منزوی
به سینه میزندم سر، دلی که کرده هوایت
دلی که کرده هوای کرشمههای صدایت
نه یوسفم، نه سیاوش، به نفس کشتن و پرهیز
که آورد دلم ای دوست! تاب وسوسههایت
تو را ز جرگهی انبوه خاطرات قدیمی
برون کشیدهام و دل نهادهام به صفایت
تو سخت و دیر به دست آمدی مرا و عجب نیست
نمیکنم اگر ای دوست! سهل و زود، رهایت
گره به کار من افتاده است از غم غربت
کجاست چابکی دستهای عقدهگشایت؟
به کبر شعر مَبینم کــه تکیه داده به افلاک
به خاکساری دل بین که سر نهاده به پایت
"دلم گرفته برایت" زبان سادهی عشق است
سلیس و ساده بگویم: دلم گرفته برایت...
#حسین_منزوی
به قول #حسین_منزوی:
از تو، دمى اجازه ى صحبت گرفته ام
وین صید، با کمند محبّت گرفته ام
تا روزهـاى آخر پاییز زنده ام
از مرگ تا زمستـان، مهلت گرفته ام
@Patoghedoostanha