~🕊
اولشبایھشباهتشࢪو؏شد،
تصویࢪڪامپیوتࢪش"شھیدࢪسولخلیلۍ" بود...
بھشگفتمچقدࢪتوخودخواهۍمحمدࢪضا
خستھشدیمازبسدیدیمت
چࢪاعڪسخودتوگذاشتۍصفحھڪامپیوتࢪت؟
گفتدید؎اشتباھگࢪفتۍ(:
اینعڪسھمننیست؛ شھیدࢪسوݪخلیلۍھ...🌿
#شهید_محمدرضا_دهقان
#پاتوق_مهدویون
@Patoghemahdaviyoon🌱
~🕊
🌴#برگیازخاطرات✨
وﻗﺘﯽ تو جبهه ﻫﺪﺍﯾﺎﯼ ﻣﺮﺩﻣﯽ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﯾﻢ ﺩﺭ ﻧﺎﯾﻠﻮﻥ ﺭﻭ ﺑﺎﺯﮐﺮﺩﻡ ﺩﯾﺪﻡ ﮐﻪ ﻭﺍﻗﻌﺎ ﯾﮏ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯿﻪ ﮐﻤﭙﻮﺗﻪ ﮐﻪ ﺩﺍﺧﻠﺶ ﯾﮏ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﺳﺖ، ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ:
ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺳﻼﻡ، ﻣﻦ ﯾﮏ ﺩﺍﻧﺶ ﺁﻣﻮﺯ ﺩﺑﺴﺘﺎﻧﯽ ﻫﺴﺘﻢ. ﺧﺎﻧﻢ ﻣﻌﻠﻢ ﮔﻔﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﻤﮏ ﺑﻪ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﺎﻥ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎﯼ ﺣﻖ ﻋﻠﯿﻪ ﺑﺎﻃﻞ ﻧﻔﺮﯼ ﯾﮏ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺪﯾﻪ ﺑﻔﺮﺳﺘﯿﻢ. ﺑﺎ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺭﻓﺘﻢ ﺍﺯ ﻣﻐﺎﺯﻩ ﺑﻘﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺑﺨﺮﻡ. ﻗﯿﻤﺖ ﻫﺮ ﮐﺪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﻫﺎ ﺭﻭ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ، ﺍﻣﺎ ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻧﻬﺎ ﺧﯿﻠﯽ ﮔﺮﺍﻥ ﺑﻮﺩ،
ﺣﺘﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﮔﻼﺑﯽ ﮐﻪ ﻗﯿﻤﺘﺶ 25 ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺍﺭﺯﺍﻥ ﺗﺮ ﺑﻮﺩ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﺨﺮﻡ.
ﺁﺧﺮ ﭘﻮﻝ ﻣﺎ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺳﯿﺮﮐﺮﺩﻥ ﺷﮑﻢ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﻢ ﻧﯿﺴﺖ. ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﮐﻨﺎﺭﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺧﺎﻟﯽ ﮐﻤﭙﻮﺕ ﺭﺍ ﺩﯾﺪﻡ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻢ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺑﺎﺭ ﺑﺎ ﺩﻗﺖ ﺍﻥ ﺭﺍ ﺷﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺗﻤﯿﺰﺗﻤﯿﺰﺷﺪ. ﺣﺎﻻﯾﮏ ﺧﻮﺍﻫﺶ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺭﺯﻣﻨﺪﻩ ﺩﺍﺭﻡ، ﻫﺮﻭﻗﺖ ﮐﻪ ﺗﺸﻨﻪ ﺷﺪﯾﺪ ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﺁﺏ ﺑﺨﻮﺭﯾﺪ ﺗﺎﻣﻦ ﻫﻢ ﺧﻮﺷﺤﺎﻝ ﺑﺸﻮﻡ ﻭ ﻓﮑﺮ ﮐﻨﻢ ﮐﻪ ﺗﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺑﻪ ﺟﺒﻬﻪ ﻫﺎ ﮐﻤﮑﯽ ﮐﻨﻢ.
ﺑﭽﻪ ﻫﺎﺗﻮ ﺳﻨﮕﺮﺑﺮﺍﯼ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﺁﺏ ﺗﻮﯼ ﺍﯾﻦ ﻗﻮﻃﯽ ﻧﻮﺑﺖ ﻣﯽﮔﺮﻓﺘﻨﺪ، ﺁﺏ ﺧﻮﺭﺩﻧﯽ ﮐﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﺭﯾﺨﺘﻦ ﭼﻨﺪ ﻗﻄﺮﻩ ﺍﺷﮏ ﺑﻮﺩ..😔🥺.
#شهيد_حسین_خرازی
#پاتوق_مهدویون
@Patoghemahdaviyoon🌱
#بیشوخی 🖐🏿'
کارفرهنگیِ مختلط نه تنها موثر نیست
بلکه مخرب هست . . .
#حواسمونباشه
#پاتوق_مهدویون
@Patoghemahdaviyoon🌱
💠 خوش به حال دل من مثل تو آقا دارد.
#پاتوق_مهدویون
@Patoghemahdaviyoon🌱
| پـٰاتـوقمهدویـون |
«🕊♥️»
هرجࢪاحتڪہدلمداشٺ،بہمرهمبِھشد
داغدوریستڪہجزوصلتودرمآنشنیست...!💔
#یاامامرضا
#پاتوق_مهـدویون
🌱|@Patoghemahdaviyoon
| پـٰاتـوقمهدویـون |
"💔🕊"
هرچہعزٺ،آبرودارمازآنِڪربلاسٺ
منبعالرزقمفقطازآستانڪربلاسٺ
مردهراجانمیدهدتڪبیرهاےمأذنہ
سوراسرافیلبخشےازاذانڪربلاسٺ..!♥️
#دلتنگڪربلا
#پاتوق_مهـدویون
🌱|@Patoghemahdaviyoon
| پـٰاتـوقمهدویـون |
باروننــمنــمبود پرقنداقمپرپرچمبـود...🚶🏿♂💔 #دِلْتَنْگــم #پیشنهاددانلود #پاتوق_مهـدویون 🌱
-💔
خـــبرداریجــــونبهلبمرســـیده!
حســــینچراکربــــلارامنمیــــده💔
شباخوابشیشگوشهرومیبینم
دلـــــمبهخـــــدادیـــــگهبریــــده..!
#یاڪربلاء
#پاتوق_مهـدویون
🌱|@Patoghemahdaviyoon
#شهیدانه
زمان تولد فرزندمان در خرداد 1363 ، در اندیمشک بودیم.
من باردار بودم، عباس لباس های رزمش را نمی آورد خانه؛ همان جا خودش می شست تا من اذیت نشوم
نزدیک وضع حمل که شد، آمد و مرا برد دزفول. در راه آدرس بیمارستان را پرسید. بنده خدایی گفت: آخر همین خیابان بیمارستان حضرت زهرا(س) است.
اسم بیمارستان را که شنید، آه عجیبی کشید، بنده دلم پاره شد. پرسیدم : عباس ؟ گفت : یا زهرا رمز زندگی من است.
در عملیات فتح المبین با رمز یا زهرا مجروح شدم، با زنی ازدواج کردم به نام زهرا، حالا هم تولد بچه ام بیمارستان حضرت زهراست.
به روایت همسر #شهیدعباسکریمی
#پاتوق_مهدویون
@Patoghemahdaviyoon🌱
| پـٰاتـوقمهدویـون |
-💔🚶🏿♂
مـنمجازآتشدم ؛ اینهمـهدوریبسنیست؟!
رحمکنیار ؛ جوازحرمـترابفرسـت ...!💔
#اللهمالرزقناحــرم
#پاتوق_مهـدویون
🌱|@Patoghemahdaviyoon