6.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷
🎥#کلیپ_موشن (۳) | لزوم حفظ استقلال جمهوری اسلامی در برابر بیگانگان
🍃🌹🍃
#مکتب_خمینی | #روشنگری | #ثامن
🇮🇷
📝#یادداشت_کوتاه | ماجرای اصلی عنکبوت مقدس
🍃🌹🍃
🔻 ماجرا فراتر از خانم امیرابراهیمی است. او در حالی از صاحبان جشنواره مدال میگیرد که فیلم #عنکبوت_مقدس پایینترین امتیاز را در میان مخاطبان جشنواره کسب میکند. این تعارض یعنی ماجرا تنها هنر بازیگری نیست.
🔸ماجرا پروژه اصلی رسانههای ضدایرانی در بهرهگیری از خطای تعمیم است؛ به همین دلیل است که بیاندازه مورد تشویق ایراناینترنشنال و بیبیسی و مسیح علینژاد قرار میگیرد. چون اینبار خطشکنی در خطای تعمیم رسانهای به ساحت اعتقادات است. سیاست راهبردی رسانههای شیطانی این روزها صرفا انتشار اخبار دروغ نیست. بلکه تمرکز و تأکید و تکرار یک خبر تلخ و تعمیم آن از جزء به کل است. پروژه اصلی این است که سعید حنایی را خروجی هویت دینی مردم ایران معرفی کنند.
🔺 تا امروز امثال فرهادی تلاش کردهاند با تمرکز بر خطاها، ظلم حکومت را نتیجه بگیرند و البته هر بار هم از این مزدوری صله گرفتهاند. بعدها با این قاعده از حکومت فراتر رفته و بر مردم ایران تاختند و از وطنفروشی دکان ساختند. ولی اینبار این تعمیم را به دامن هویت حقیقی مردم کشاندند و برای لکهدار کردن اعتقادات و ایمان مردم به اهلبیت، مدال گرفتند؛ حال آنکه خاک بر چهره درخشان خورشید میپاشند.
✍ محسن مهدیان
‼️خواندن نافله ی ظهر قبل از ظهر
🔷س ۵۹۸۱: آیا نافله ظهر را میشود قبل از وقت شرعی ظهر خواند؟
✅ج: وقت نافله ظهر بعد از وقت شرعی اذان ظهر است ولی اگر بداند که نمی تواند نافله ظهر را در وقتش بجا آورد بنا بر احتیاط واجب به قصد رجاء انجام دهد، بله در روز جمعه خواندن نافله های ظهر و عصر پیش از آن که ظهر شود اشکال ندارد.
📕منبع: leader.ir
@nahademamatjomaealavijeh
💠 سیره بزرگان در زیارت کریمه اهلبیت
▫️ علامه طباطبایی(ره):
🔹 يكي از فضلا میگفت: «به مرحوم شهيد مطهری عرض كردم: شما فوقالعاده از علامه طباطبایی تجليل میكنيد و تعبير «روحی فداه» را درباره ايشان داريد. اینهمه احترام برای چيست؟ آن مرحوم فرمود: من فيلسوف و عارف بسيار ديدهام و احترام مخصوص من به ايشان نه به خاطر اين است كه ايشان يك فيلسوف است، بلكه احترام به اين جهت است كه او عاشق و دلباخته اهلبيت(علیهمالسلام) است.
🔹علامه طباطبایی در ماه رمضان روزه خود را با بوسه بر ضريح مقدس حضرت معصومه(س) افطار میكرد. ابتدا پياده به حرم مطهر مشرف میشد، ضريح مقدس را میبوسيد، سپس به خانه میرفت و غذا میخورد. اين ويژگی او است كه مرا بهشدت شيفته ايشان نموده است.»
📖 يادها و يادگارها، ص ۸۱
@nahademamatjomaealavijeh
⭕️ آغاز ثبتنام متقاضیان دریافت وام ودیعه مسکن
🔹معاونت مسکن وزارت شهرسازی از آغاز ثبتنام متقاضیان دریافت وام ودیعه مسکن از ۱۲ خرداد در سامانه جامع طرحهای حمایتی مسکن این وزارت خبر داد.
#خبرگزاری_بسیج_اصفهان
@Basijnews_isf
✨﷽✨
📚داستان حبه انگور
✍حاج اقای قرائتی نقل میکند:
روزی به مسجدی رفتیم که امام مسجد دوست پدرم بود گفت داستان بنا شدن این مسجد در این شهر قصه عجیبی دارد ، برایتان تعریف کنم:
روزی شخص ثروتمندی یک من انگور میخرد و به خدمتکار خود میگوید انگور را به خانه ببر و به همسرم بده و به سر کسب و کاری که داشته میرود ، بعدازظهر که از کارش به خانه برمیگردد به اهل و عیالش میگویدلطفا انگور را بیاور تا دور هم با بچه ها انگوربخوریم.
همسرش باخنده میگوید:
من و فرزندانت همه انگور ها را خوردیم ،خیلی هم خوش مزه و شیرین بود...
مرد با تعجب میگوید:
تمامش را خوردید...
زن لبخند دیگری میزند و میگوید بله تمامش را...
مرد ناراحت شده میگوید:
یک من(سه کیلو)انگور خریدم یه حبه ی اون رو هم برای من نگذاشته اید
الان هم داری میخندی جالب است خیلی ناراحت میشود و بعد از اندکی که به فکر فرو میرود...
ناگهان از جا برخواسته از خانه خارج میشود...
همسرش که از رفتارش شرمنده شده بوداو را صدا میزند...ولی هیچ جوابی نمی شنود.
مرد ناراحت ولی متفکر میرود سراغ کسیکه املاک خوبی در آن شهر داشته...
به او میگوید:یک قطعه زمین میخواهم در یک جای این شهر که مردمش به مسجد نیاز داشته باشند وآنرا نقدا خریداری میکند ، سپس نزد معمار ساختمانی شهر رفته ، و از او جهت ساخت و ساز دعوت بکار میکند...و میگوید:بی زحمت همراه من بیایید...او را با خود بر سر زمینی که خریده بود برده و به معمار میگوید: میخواهم مسجدی برای اهل این محل بنا کنید و همین الان هم جلو چشمانم ساخت و ساز را شروع کنید....
معمار هم وقتی عجله مرد را می بیند...تمام وسایل و کارگران را آورده و شروع کرد به کار کردن و ساخت و مسجد میکند...،
مرد ثروتمند وقتی از شروع کار مطمئن میشود به خانه برمیگردد.
همسرش به او میگوید:
کجا رفتی مرد...
چرا بی جواب چرا بی خبر؟؟؟؟
مرد در جواب همسرش میگوید..:
هیچ رفته بودم یک حبه انگور از یک من مالی که در این دنیا دارم برای سرای باقی خودم کنار بگذارم، و اگر همین الان هم بمیرم دیگر خیالم راحت است ، که حداقل یک حبه انگور ذخیره دارم.
همسرش میگوید چطور...مگه چه شده؟اگر بابت انگورها ناراحت شدید حق باشما بوده ما کم لطفی کردیم معذرت میخواهم....
مرد با ناراحتی میگوید:
شما حتی با یک دانه از یک من انگور هم بیاد من نبودید و فراموشم کردید البته این خاصیت این دنیاست و تقصیر شما نیست...جالب اینست که این اتفاق در صورتی افتاده که من هنوز بین شما زنده هستم،چگونه انتظار داشته باشم بعد از مرگم مرا بیاد بیاورید و برایم صدقه دهید؟؟؟وبعد قصه خرید زمین و ساخت مسجد را برای همسرش تعریف میکند....
امام جماعت تعریف میکرد که طبق این نقل مشهور بین مردم شهر
الان چهارصد سال است که این مسجد بنا شده،
400سال است این مسجد صدقه جاریه برای آن مرد میباشد ،چون از یک دانه انگور درس و عبرت گرفت...
ای انسان قبل از مرگ برای خود عمل خیر انجام بده و به انتظار کسی منشین که بعد از مرگت کار خیری برایت انجام دهد،
محبوب ترین مردم تو را فراموش میکنند حتی اگر فرزندانت باشند...
⏳از الان بفکر فردایمان باشیم.
🇮🇷سربازجنگ نرم🇮🇷:
༺༽#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَࢪج༼༻
⊰᯽⊱┈─╌ ⊰☫⊱ ╌─┈⊰᯽⊱
@alahomaajellevaliyekalfaraj
⊰᯽⊱┈─╌ ⊰☫⊱ ╌─┈⊰᯽⊱