▪️استاد ریاضی گفت: بچه ها به جای #روزه گرفتن ، دلی را به دست آورید ، #گرسنه ای را سیر کنید!
✖️گفتم استاد: اگر ما به جای معادله #ریاضی در برگه امتحانی برای تو #شعر زیبایی بنویسیم به ما نمره قبولی می دهی؟
این دیالوگ، یکی از #مغالطه های مشهور در جامعه ماست
👈این به جای اون.. اون به جای این..
نوعی بهانه جویی برای کتمان دو امر مطلوب
#مغالطه ای برای کنار زدن امر خدا
🌐 @Peirovir
هدایت شده از سُلَّمْ | کـاوه
🔘 چند بیتی از احوال قدیم
🔺 منم گرفتار دورن طوفانی
🔻 شبی چو گیسوی خودِ پریشانی
🔺 چه موج زیبایی زِ خون به پا شده است
🔻 منم که میدانم تو که نمیدانی
🔺 همیشه درگیرم میان این دو نفر
🔻 خودی که زندان است و خود که زندانی
#️⃣ #سلم #شعر #حسین_کاوه
🌐 @Sollam
💠 جدیدترین سرودۀ علیرضا قزوه دربارۀ مسلمانان مظلوم هند
🔘 دوستان این شعر محشره / یک روایت ناب از این روزها . . .
این روزها حس می کنم حالم پریشان است
از صبح تا شب در دلم یکریز باران است
در چشم من ترکیببند محتشم جاریست
سوز دلم مثل دوبیتیهای عریان است
حالم شبیه حال مجنون در غم لیلاست
داغم مضاعف گشته و دردم دوچندان است
گاهی دلم مثل مصلّی غرق تنهایی است
چشمم قم است و قلب دلتنگم خراسان است
یا حضرت معصومه(س)، قم تنهاست این شبها
شمس الشموس! من ببین! حالم پریشان است
در خانهها و کوچهها دردی ست پنهانی
هرلحظه بهتی تازه در چشم خیابان است
دندان قروچه میرود مرگ است این آیا؟
گاهی نفسهای من و تو زیر دندان است
از کوچهی آیینهها آرامتر بگذر!
در شهر ما در هرقدم آیینه پنهان است
تابوتها و دوش تنهایان! چه میبینم؟
آیا خیابانها خیابانهای تهران است؟
در ما حسینِ تشنهای را سر بریدند آه
حس میکنم این روزها شام غریبان است
ما با حسین(ع)ایم و علی(ع)، با هادی(ع) و مهدی(عج)
دنیا پر از آلزیاد و آلمروان است
این روزها مردان مرد از بین ما رفتند
این روزها مردن خدای من! چه آسان است
هر روز میمیریم و هر شب زندهتر هستیم
هر روز ما را میکشند و عید قربان است
کاری کنید آه ای مسلمانان مسلمانان
دنیای ما در دست مشتی نامسلمان است
اخباریان نامسلمان بی خبر از عشق
اخبار می گوید که دنیا کافرستان است
گندم نمی کارد کسی، شبدر نمیروید
امروز هر دهقان و دهقانزادهای خان است
فردا دوباره موسم کاویدن و شخم است
صد گنج در هر کوه و دشت و درّه پنهان است
شد زندگی ماشینی و ماشین گرانتر شد
دیدی که تنها قیمتِ جان تو ارزان است
جان را چه آسان دست نفس خیرهسر دادی
کفراننعمت کردهای، این کار کفران است
هرچند تنها این فتور و سستی از ما نیست
وهنی اگر نازل شده ست از شهر "ووهان" است
با او مدارا کن، خودش از خانه خواهد رفت
احساس کن درد است و در جان تو مهمان است
شمشیر را بردار و در میدان بگو یاهو
آرام تر چرخش بده، این تیغ برّان است
هندوی افراطی به جان مُسلم افتاده ست
این کید ابلیس است و فکر و مَکرِ شیطان است
حکمت نمیداند، به عبرت دل نمیبندد
این بچه فیل بیخِرَد، گاو دوکوهان است
بازیخور شیطان اکبر! وقت جولان نیست
بسیار فتنه پشت این شمشیر پنهان است
تیغ از غلاف فتنه بیرون کردهای، هیهات...
آهستهتر! آرامتر! این بازیِ جان است
شیطانِ اکبر، سامری گوساله را ماند
نطقی اگر قی میکند وسواس شیطان است
دنبال غصب عقل و عشق ماست اسرائیل
حس می کند دنیا بلندیهای جولان است
ما هفتخان را در خطر طی کردهایم، امّا
این هشتمین خان است آری هشتمین خان است
سهراب من! گردآفرید من ! سپر بردار
رستم کجایی؟ هان! تهمتن روز میدان است
وا میشود قفل لجوج هر چه دشواری
وقتی کلید کارها دست کریمان است
قاسم نمیمیرد، سلیمانی نمیمیرد
در جان ابراهیم آتشها گلستان است
ای اف به آنانی که از عکس تو میترسند
ای اف به دنیایی که از نامت هراسان است
مانند ابراهیم ادهم تشنه خواهم ماند
زمزم نخواهم خورد تا از دلوِ سلطان است
بشکن شب خاموش دل را نازنین! بشکن
دل را چراغان کن، نترس این شب، چراغان است
بیرون بیا از خانه با لبخند و با امید
بی چتر و بارانی بیا در کوچه باران است
سر در گریبانی چرا؟ بشکن زمستان را
لبخندهامان شیشهی عمرِ زمستان است
اسپند و کندر دود کن! عودی بسوزان باز
هرچند از داغ عزیزان سینه بریان است
بر دف بکوب و نی بزن! تنبور را بردار
رقصی بکن، ای دل که سرها در گریبان است
باید بچرخی نازنین! با چرخش گردون
تا ماه در چرخ است و تا خورشید گردان است
باید بکوبیم و بسوزیم و بسوزانیم
هرگز نبینم قلعهی خورشید ویران است
این خاک خاک حافظ و سعدی و فردوسیست
این ملک ملک بیزوال، این ملک ایران است
روز پریشانی نماند و شام دلتنگی
شام نکوکاریست این یا روز احسان است
در کوچهها آلوچهها گل میکنند از نو
در کوچه لبخند و گل و باران فراوان است
شکر خدا سجادههای عاشقان پهن است
شکر خدا در سفرههای عاشقی نان است
طوفان میافتد عاقبت آرام خواهد شد
بیدی که گیسویش پریش از دست طوفان است
قصد عبور از نیل و طوفان کن خدا با ماست
این ناخدا نوح است یا موسیابنعمران است
با ما خلیل است و مسیح و صالح و یوسف
با ما شعیب و احمد و با ما سلیمان است
آیین ما درد است و ایثار و خردورزی
میراث ما عشق است و ایمان است و قرآن است
مولای من! شعری بخوان، از حافظ و صائب
حرفی بزن! چیزی بگو! جانم به فرمان است
پایان غمهامان همین نوروز خواهد بود
آغاز شادیهایمان در بیت پایان است
👤 علیرضا قزوه / 13 اسفندماه 1398
♦️ دوستان خود را به کانال پیرو دعوت بفرمایید
#️⃣ #پیرو #شعر #علیرضا_قزوه #مسلمانان_هند
🌐 @Peirovir
هدایت شده از سُلَّمْ | کـاوه
🔘 شعری ناب از شاعری عجیب...
♦️ ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها و روز پرستار گرامی باد 🌹
سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود
زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا میماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها میماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوار و بی لگام
در بیابانها رها میماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود
👤 قادر طهماسبی (فريد) ✍️
#️⃣ #سلم #ولادت_حضرت_زینب #روز_پرستار #قادر_طهماسبی #شعر
🆔 eitaa.com/joinchat/728039441C2e847df137
هدایت شده از سُلَّمْ | کـاوه
🏴 وفات شهادت گونه حضرت زینب کبری سلام الله علیها تسلیت باد 🏴
🔘 شعری ناب در رثای ام المصائب
سر نی در نینوا میماند اگر زینب نبود
کربلا در کربلا میماند اگر زینب نبود
چهره سرخ حقیقت بعد از آن توفان رنگ
پشت ابری از ریا میماند اگر زینب نبود
چشمه فریاد مظلومیت لب تشنگان
در کویر تفته جا میماند اگر زینب نبود
زخمه زخمی ترین فریاد در چنگ سکوت
از طراز نغمه وا میماند اگر زینب نبود
در طلوع داغ اصغر استخوان اشک سرخ
در گلوی چشمها میماند اگر زینب نبود
ذوالجناح دادخواهی بی سوار و بی لگام
در بیابانها رها میماند اگر زینب نبود
در عبور بستر تاریخ، سیل انقلاب
پشت کوه فتنه جا میماند اگر زینب نبود
👤 قادر طهماسبی (فريد) ✍️
#️⃣ #سلم #حضرت_زینب #شعر
🆔 eitaa.com/joinchat/728039441C2e847df137
هدایت شده از سُلَّمْ | کـاوه
🔘 محتوا + فـــــرم = شعر فـاخـر
روزه دارم من و افطارم از آن لعل لب است
آری! افطار رطب در رمضان مستحب است
روز ماه رمضان، زلف میفشان که فقیه
بخورد روزهٔ خود را به گمانش که شب است
زیر لب، وقت نوشتن همه کس نقطه نهد
این عجب! نقطه خال تو به بالای لب است
یا رب! این نقطهٔ لب را که به بالا بنهاد؟
نقطه هر جا غلط افتاد، مکیدن ادب است
شحنه اندر عقب است و، من از آن میترسم
که لب لعل تو، آلوده به ماء العنب است
پسر مریم اگر نیست چه باک است ز مرگ
که دمادم لب من بر لب بنت العنب است
منعم از عشق کند زاهد و، آگه نبود
شهرت عشق من از ملک عجم تا عرب است
گفتمش ای بت من، بوسه بده جان بستان
گفت: رو کاین سخن تو، نه بشرط ادب است
عشق آنست که از روی حقیقت باشد
هر که را عشق مجازیست حمال الحطب است
گر صبوحی به وصال رخ جانان جان داد
سودن چهره به خاک سر کویش سبب است
👤 شاعر ✍️ شاطرعباس صبوحی
#️⃣ #شعر #روزه #هنر #عشق
🆔 @SOLLAM 👈 عضو شوید ✌️
هدایت شده از سُلَّمْ | کـاوه
عید سعید غدیر خم، عید ولایت و امامت
بر آزادگان و محبین و پیروان مبارک باد🌹
🔻 خدا در آستانه سفارش بر علی کرد
🔺 نبی با هر بهانه سفارش بر علی کرد
🔻 دفاع از این ولایت کند زهرای اطهر
🔺 اذان در هر کرانه سفارش بر علی کرد
👤 شاعر: حسین کاوه(بخشی از یک غزل)
#️⃣ #غدیر #ولایت #امامت #شعر
🆔 @SOLLAM 👈 عضو شوید ✌️