eitaa logo
پله پله تا خدا
144 دنبال‌کننده
327 عکس
239 ویدیو
7 فایل
یٰا قَریٖبِ لٰا یُبعدُ عَن القُلُوبْ ... حرف‌های نگفته‌ام را از سکوتم بخوان! یک جای دنج برای اهل #دل❤️
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🍃بسم الله الرحمن الرحیم🌺🍃 چونکه صبح آمد چشمم باز شد خلقـتم با خالقم همـراز شد غرق رحمت میشود آنروز که صبحش با نام *"تو"* آغـاز شد سلام صبحتون به زیبایی *نام خدا* با صلوات بر بهترین *بنده ی خدا* 💜💥اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى 💚⭐️مُحَمَّدٍوآلِ مُحَمَّدٍ ♥️🌙وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ششماهه 🖤شهید کربلا را صلوات ▪️قنداقه 🖤گلگون ز جفـا را صلوات ▪️بر کودکِ 🖤شیرخوارِ عطشان حسین ▪️آن تشنه 🖤گلوی نینوا را صلوات 💚اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ💚 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ می‌گویند چرا این یک سال را به خاطر کرونا تحمل نکردید و طاقت نیاوردید که مجالس عزای سیدالشهدا(ع) را برپا نکنید 💔 دم شیخ حسین انصاریان گرم، ببینید امسال که مراسم سخنرانی‌اش را از حسینیه هدایت به داخل ورزشگاه سعیدی آورده در پاسخ چه می‌گوید 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤من و شش گوشه تان ✨صبح قراری داریم 🖤دلبری کردن از او، ✨ناز کشیدن از من 🖤اَلسلامُ علی الحُسین ✨وعلی علی بن الحُسین 🖤وَعلی اُولاد الـحسین ✨وعَلی اصحاب الحسین 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
امام صادق(ع): 🌸🍃اگر مریضی از مومنین، حق امام حسین (ع) و حرمت و ولایت او را بشناسد ، از تربت امام حسین (ع) بگیرد، به اندازه سر انگشت برای او دارو خواهد بود. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️لبها معطر است 🖤سلام علی الحسین ▪️ساعات آخر است 🖤سلام علی الحسین ▪️روز دهم رسیده ▪️و از سیب سرخ عشق 🖤عالم معطر است سلام علی الحسین 🏴 💔 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🕋🕋🕋 🏴 امام رضا علیه السلام:🏴 ‌ ▪️▪️ منْ کَانَ یَوْمُ عَاشُورَاءَ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُکَائِهِ جَعَلَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ یَوْمَ الْقِیَامَهِ یَوْمَ فَرَحِهِ وَ سُرُورِهِ. ‌ ▪️ هرکه روز عاشورا، روز سوگواری و اندوه و گریه‌اش باشد، خداوند روز قیامت را برای او روز شادی و سرور قرار می دهد. ‌ 📚بحارالانوار، ج 44، ص 284. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🖤🍃 یعنی ... عاشورا يعني قطرات اشكي كه حسين براي فرداي اهل بيت خويش ريخت 🖤🍃 عاشورا يعني جمع كردن خارهاي بيابان در شب تاريك🖤🍃 يعني سيراب كردن كودك شيرخواره با سرانگشتان پيكاني تيز🖤🍃 عاشورا يعني ضجه‌هاي كودكاني غريب درصحرايي سوزان 🖤🍃 يعني فرو رفتن خارهاي بيابان در پاهاي كودكانه‌اي كه به دنبال عشق نداي لبيك سرداده بودند 🖤🍃 يعني اوج مردانگي و ايستادگي🖤🍃 يعني تجسم تمام غيرت‌هايی كه در چشم‌هاي نجيب عباس سو سو ميزد🖤🍃 عاشورا يعني دلدادگي به سرچشمه پاكي‌ها 🖤🍃 عاشورا يعني صداي گريه‌هايي كه از سر تشنگي در گلو خفه ميشد🖤🍃 يعني پر كردن مشك آب در عين عطش 🖤🍃 يعني پرپر شدن و دم بر نياوردن ، يعني به آسمان پرتاب كردن خون گلوي شش ماهه‌اي كه از تشنگي به چشمان پدر خيره شده بود، يعني دفن كردن تمام احساس خويش در پشت خيمه‌ها ، عاشورا يعني وادع آخرين خواهري خسته با برادري از جنس نور🖤🍃 يعني عين صداقتي كه در آسمانها نظير نداشت🖤🍃 عاشورای حسینی به شما تسلیت🖤🍃 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
حاج اسماعیل #دولابی(ره) ✨غصه های دنیارا به کسی نگو با بزرگان بنشین،غصه ات از بین میرود. در مجلس عزای امام حسین(ع) بنشین،غصه ات زایل میشود. قیمت انسان به سکون اوست،به خودت کمک کن چراهی به این درو آن در میزنی و به این و آن می گویی؟ یک عیب ندارد به خودت بگو، بگواینکه چیزی نیست.با همین حرف همه آن غصه ها و ترس ها باطل میشود. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 🆔 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪سلامٌ علی قلب زینب الصّبور و لسانها الشّکور، سلامٌ علی من تظافرت علیها المصائب والکروب و ذاقت من النّوائب ما تذوب منها القلوب ▪ الهی بحق زینب کبری _س در روزگار ، اسیر گرفتاری درلحظه ها، اسیرغم درشیرینی عمر، اسیر مریضی ودر زندگی، اسیرچه کنم چه کنم نشوید ▪التماس دعا 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خورشید خاڪبوس حرمخانۀ شماسٺ💖🍃 ای صاحب اجازۀ خورشیـد 💖🍃 امروز هم به رخصتتان میڪشم نَفَس ای بی نهایت و جاوید 💖🍃 السلام علیک یا اباعبدالله الحسین 🌹🍃 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
✨﷽✨ ✨ ✨🌸✍🏻از یڪدیگر غیبت نڪنید آیا یڪی از شما دوست دارد ڪه گوشت برادر مرده اش را بخورد؟! بی تردید نفرت دارید؟✨🌸 📚 سوره حجرات۱۲ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهار دستور قرآنی برای سعادت دنیا و آخرت 💜🌟💜 🔹 را ترک مکن که از زیادی و افزونی محروم خواهی شد . 🌸" لئن شكرتم لأزيدنكم " اگر شکر گویید بیشتر به شما می بخشم . 🔹 خدا را ترک مکن چون از نگاه پروردگارت محروم می مانی . 🌸" فاذكروني أذكركم " مرا به یاد آورد تا شما را به یاد آورم . 🔹 را ترک مکن چرا که از استجابت محروم می مانی . 🌸 " ادعوني أستجب لكم " از من بخواهید تا اجابت کنم . 🔹 را ترک مکن چرا که از نجات محروم می مانی . 🌸" وما كان الله معذبهم وهم يستغفرون " چرا که تا زمانی که استغفار گویید هرگز عذابتان نخواهم داد. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
ﺍﺯ ﺗﻞ ﺯﯾﻨﺒﯿﻪ کﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺣﻀﺮﺕ ﺳﯿﺪﺍﻟﺸﻬﺪﺍء علیه‌السلام ﻣﯽﺷﻮﯼ ﺍﻭﻝ ﺑﺎﯾﺪ ﻗﺒﺮ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺠﺎﺏ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﮐﻨﯽ ﺍﻣﺎ ﮐﻴﺴﺖ!؟ ﻣﯽﮔﻮﯾﻨﺪ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﭘﺪﺭ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﯼ ﺩﺍﺷﺖ ﭘﯿﺮ ﻭ ﻓﺮﺗﻮﺕ، ﻫﺮ ﻫﻔﺘﻪ شب‌های ﺟﻤﻌﻪ ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ‏ﺑﻪ ﻧﻮﺑﺖ‏ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه‌ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻣﯽﺑﺮﺩ ﺍﮔﺮ ﭼﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺭﺍﻩ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﺫﯾﺖ ﻣﯽﺷﺪ ﯾﮏ ﺷﺐ ﺟﻤﻌﻪ که ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺑﺮﺩ ﺩﺭ ﺑﺎﺯﮔﺸﺖ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺖ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﭘﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﺍﺕ ﺷﺪﻩ که ﻫﻔﺘﻪ ﺩﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺑﻮﺩ ﺑﯿﺎ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻦ ﻫﻔﺘﻪ ﺑﻪ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﻣﻮﻻ ﻭ ﺁﻗﺎﻳﻢ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه‌ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺑﺒﺮ ﻭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ که ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ ﮐﻤﺮ ﺭﻧﺞ می‌برد ﺑﻪ ﺭﺳﻢ ﺍﺩﺏ ﻣﺎﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺭﺍﻫﯽ ﺣﺮﻡ می‌شود ﻭ ﺩﺭ ﻣﺴﯿﺮ ﺍﺯ ﺷﺪﺕ ﺩﺭﺩ ﺑﻪ ﻧﺠﻮﺍﯼ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﺸﻐﻮﻝ می‌شود که ﺁﻗﺎ ﺁﯾﺎ ﺍﯾﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻗﺒﻮﻝ ﻣﯿﮑﻨﯽ!؟ ﺁﯾﺎ ﺍﻳﻦ ﺧﺪﻣﺖ ﺟﺒﺮﺍﻥ ﮔﻮشه‌ﺍﯼ ﺍﺯ ﺯﺣﻤﺎﺕ ﻣﺎﺩﺭﻡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ؟ ﺁﯾﺎ ...!!!؟؟ ﻭ ﻣﺎﺩﺭﺵ ﻧﯿﺰ ﺁﺭﺍﻡ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻭ ﺩﺭ ﺑﯿﺦ ﮔﻮﺵ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺍﯾﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺑﺎ ﺧﺪﺍﯼ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍﺯ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ که ﺍﻟﻬﯽ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﯾﻦ ﺯﺣﻤﺖ ﻭ ﺧﻮﺑﯽ ﺗﻮ ﺭﺍ ﺑﺪﻫﺪ ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻣﻀﺠﻊ ﺷﺮﯾﻒ ﻋﺰﯾﺰ ﺩﻝ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺳﻼﻡ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﯿﻬﻤﺎ ﻣﯽﮔﻮید: 💚 ﺍﻣﺎ همهٔ ﺁﻧﻬﺎﯾﯽ که ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﺑﻪ ﮔﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﻣﯽﺷﻨﻮﻧﺪ که ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﺿﺮﯾﺢ ﻣﻄﻬﺮ ﺻﺪﺍﯾﯽ ﺑﺲ ﺩلﻧﻮﺍﺯ ﭘﺎﺳﺦ ﻣﯽﮔﻮﯾﺪ: ✨ﻭ ﻋﻠﯿﮏ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﯾﺎ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ✨ ﺍﺯ ﺁﻥ ﭘﺲ ﺑﺮﺧﯽ ﻋﻠﻤﺎء ﻭ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﻭ ﻣﺮﺩﻡ ﺩﺭ ﺣﺮﻡ ﺑﻪ ﺍﻧﺘﻈﺎﺭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﻣﯽﻧﺸﺴﺘﻨﺪ ﺗﺎ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺳﻼﻡ ﺩﻫﺪ ﻭ ﺟﻮﺍﺏ ﺍﻣﺎﻡ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﻧﺪ ↫◄ ﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﯿﻦ ﺩﻟﯿﻞ ﺍﻭ ﺭﺍ ﯾﻌﻨﯽ ﺍﺟﺎﺑﺖ ﺷﺪﻩ ﺍﺯ ﺳﻮﯼ آﻗﺎ ﻧﺎﻣﻴﺪند سال‌ها ﺑﻌﺪ ﻫﻢ که ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎ ﺭﻓﺖ بہ ﻫﺪﺍﯾﺖ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﯿﻦ علیه‌ﺍﻟﺴﻼﻡ ﺩﺭ ﻣﺤﻞ ﻓﻌﻠﯽ بہ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻩ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻳﻨﮏ ﻫﺮ ﮐﺲ ﺍﺯ ﺗﻞ ﺯﯾﻨﺒﯿﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺣﺮﻡ ﺷﻮﺩ، ﻻﺟﺮﻡ دوﺑﺎﺭ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻢ ﺭﺍ ﺯﯾﺎﺭﺕ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﮐﺮﺩ. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸صبح آمده،بر خیز وبگو: بِسْمِ اللَّہِ سرشار زنعمتی تو ماشاءالله! بسپار به دوست، هرچه را میخواهی لاحولَ‌ ولا قوَّةَ‌ اِ‌لا‌ بِاِ‌لله سلام دوستان صبحتون الهی و شاد باد.🌸🍃 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 روزی در جايی می‌خواندم كه شيطان، حضرت مسيح را به بالای برج اورشليم برد و گفت: اگر تو وابسته و عزيز خدايی، از اين بالا بپر تا خدای تو، تو را نجات دهد! 🌸 حضرت مسيح علیه السلام آرام آرام شروع به پايين آمدن از برج كرد. شيطان پرسيد، چه شد؟ به خدايت اعتماد نداری؟! 🌸 حضرت مسيح پاسخ گفت: مكتوب است كه تا زمانی که ميتواني از طريق عقلت عاقبت کاری را بفهمی، خدايت را امتحان نكن! 🔸هميشه اين حكايت برای من يادآور بیداری در زندگی روزمره بوده است و هيچوقت خوف نكردم. تا آنجا كه می‌توانم برای هر كاری سر به آسمان نگيرم و استمداد نطلبم چون او بزرگترين یاری‌اش را كه عقلانيت است، قبلا هديه داده است. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
این داستان را از دست ندهید بانوی مؤمنی در یکی از خاطرات خود می‌گوید: با جوانی بسیار متدین ازدواج کردم با پدر و مادر همسرم زندگی می‎کردیم همسرم نسبت به پدر و مادرش بسیار مهربان و خوش اخلاق بود خداوند پس از یک سال دختری به ما عطا کرد که اسم او را اسماء نهادیم مسئولیت همسرم به غرب عربستان انتقال یافت و یک هفته در اداره کار می‎کرد و یک هفته استراحت در حالی که دخترم پا در چهار سالگی نهاده بود همسرم هنگام بازگشت به خانه در ریاض در یک سانحه رانندگی به کما رفت و پس از مدتی پزشکان مغز و اعصاب ابراز کردند که ۹۵% از مغزش از کار افتاده است برخی از نزدیکان پس از پنج سال از گذشت این حادثه سخت به من پیشنهاد کردند که می‎توانی از شوهرت جدا شوی! اما من این پیشنهاد را نپذیرفتم و مرتب به شوهرم در بیمارستان سر می‎زدم و جویای احوال او می‎شدم به تربیت و پرورش دخترم بسیار اهتمام می‎ورزیدم، بنابراین او را در دارالتحفظ ثبت نام کردم و در سن ۱۰ سالگی تمام قرآن را حفظ کرد دخترم نوزده سالش شده بود و پانزده سال پس از سانحه‌ای که برای پدرش پیش آمده بود، زمانی که به اتفاق به ملاقات پدرش رفتیم اصرار می‎ورزید که شب نزد پدرش بماند و پس از اصرار زیاد او و مخالفت من سرانجام به پیشنهاد او تن دادم دخترم برای من نقل کرد که در کنار پدرم سوره‎ بقره را از حفظ خواندم، سپس خواب من را فرا گرفت و خود را در خواب بسیار خوشحال و مسرور دیدم سپس برخاستم و تا توانستم نماز شب خواندم و پس از مدتی به خواب فرو رفتم کسی در خواب به من می‎گفت: چطور می‎خوابی در حالی که خدا بیدار است؟ برخیز! اکنون وقت قبول شدن دعاست پس دعا کن، خداوند دعاهایت را می‎پذیرد با عجله رفتم وضو گرفتم با چشمانی پر از اشک به صورت پدرم می‎نگریستم و این چنین با خدا به راز و نیاز پرداختم یا حی یا قیوم، یا جبار یا عظیم یا رحمان یا رحیم این پدر من و بنده‎ای از بندگان توست که چنین گرفتار شده است و ما نیز در مقابل این مصیبت آرام گرفته و به قضا و قدر تو راضی شده‎ایم خداوندا! پدرم اکنون در سایه رحمت و خواست توست خداوندا! همانگونه که ایوب را شفا دادی همانگونه که موسی را به آغوش مادرش برگرداندی همانگونه که یونس را در شکم نهنگ و ابراهیم را در کورهٔ آتش نجات دادی پدرم را نیز شفا ده خداوندا! پزشکان ابراز داشته‎اند که هیچ امیدی به بازگشت او وجود ندارد، اما امیدواریم که تو او را به میان ما باز گردانی قبل از اینکه سپیدهٔ صبح بدمد خواب بر چشمانم چیره شد و باز در خواب فرو رفتم همین که چشمانم گرم شدند، شنیدم که صدای ضعیفی من را صدا می‎زد و می‎گفت: تو کی هستی؟ اینجا چکار می‎کنی؟ این صدا من را بیدار کرد و به طرف راست و چپ نگاه کردم آنچه که من را در بهت و حیرت فرو برد این بود که صدای پدرم بود! با عجله و شور و شوق و گریه و زاری او را در آغوش گرفتم او من را پس زد و گفت: دختر تو مَحرم من نیستی، مگر نمی‎دانی در آغوش گرفتن نامحرم حرام است؟ گفتم: من اسماء، دخترت هستم و با عجله و شکر و شور و شوق پزشک و پرستاران را باخبر کردم همه آمدند و چون پدرم را باهوش دیدند شگفت‎زده شدند و همه می‎گفتند: سبحان‌الله این کار خداوند است که مرده را زنده می‎گرداند پدر اسماء پس از ۱۵ سال کما به هوش آمد، درباره آن رویداد تنها این را به یاد می‎آورد که قبل از سانحه خواستم توقف کنم و نماز چاشتگاه را بجا آورم و نمی‎دانم نماز چاشتگاه را خواندم یا نه! بدین صورت همسرم پس از ۱۵ سال کما و از دست دادن ۹۵% از مغزش به آغوش خانواده ما بازگشت و خداوند پسری به ما عطا کرد و زندگی به روال عادی خود بازگشت. پس هرگز از ناامید نشوید هر کاری نزد خدا آسان است. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖🍃بسم الله الرحمن الرحیم 🔸به نام آن که خالق جهان است 🔸امید بی پناه و بی کسان است 🌹🍃به نام آن که 🌹🍃یادآوردن او تسلی بخش قلب عاشقان است. روزتون خوش، همراه با سلامتی و تندرستی😊 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌹 امروز سه شنبه صلواتی ختم کنیم به نیت 👇👇 💖🍃سلامتی آقا امام زمان (عج) و سلامتی امام خامنه ای (مد ظله العالی) 🌹🍃رفع گرفتاری گرفتاران و حاجت مندان 🌹🍃شفای تمامی بیماران 🌹🍃وآرامش برای همه مردم سرزمینمان ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ🌼 اللهم صل علی محمد وآل محمد ﷺ🌼ﷺ🌼ﷺ🌼 اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیکَ الْفَرَج 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
داستان عبرت آموز👌 "دلت را به خدا بسپار"💚 ساعت سازی بود ڪه ساعت تعمیر می‌ڪرد... روزی مردی با ساعت خرابی وارد مغازه شد. گفت:«ساعتم خراب شده فڪر می‌ڪنید ڪه می‌توانید درستش ڪنید؟» ساعت ساز جواب داد: «خوب؛ البته سعی خودم را می‌ڪنم.» مرد گفت: «متشڪرم اما این ساعت برای من خیلی ارزشمند است» و ساعتش را برداشت و رفت. بعد از او مرد دیگری وارد مغازه شد و گفت: «ساعتم ڪار نمی‌ڪند اما اگر این چیز ڪوچڪ را اینجا بگذاری و آن یڪی را هم اینجا، مطمئنم مثل روز اولش ڪار می‌ڪند.» ساعت ساز چیزی نگفت... ساعت را گرفت و همان ڪاری را ڪرد ڪه مرد گفته بود. ظهر نشده بود ڪه مرد دیگری وارد مغازه شد. ساعتش را گذاشت و گفت: «یڪ ساعت دیگر بر می‌گردم تا ببرمش.» این را گفت و مغازه را ترڪ ڪرد. قبل از اینڪه مغازه تعطیل شود؛ چهارمین مرد وارد مغازه شد. گفت: «قربان ساعتم ڪار نمی‌ڪند، من هم چیزی راجع به تعمیر ساعت نمی‌دانم لطفا هر وقت آماده شد خبرم ڪنید.» به نظر شما از میان چهار مرد ڪه به مغازه آمدند؛ ڪدام یڪ ساعتشان تعمیر شد؟؟ ما اغلب مشڪلاتمان را نزد خدا می‌بریم و در بازگشت آنها را باخود بر می‌گردانیم. گاهی برای خدا تعیین می‌ڪنیم ڪه چگونه گره از ڪار ما بگشاید! برای خدا زمان تعیین می‌ڪنیم ڪه تا چه زمانی باید دعای ما را برآورده سازد. درست مثل مردانی ڪه به ساعت سازی آمدند. باید مشڪل را به خدا واگذار ڪنیم...🙏 او خود پس از حل آن ما را خبر می‌ڪند. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
🌷صبحِ خندان 🌼هديه آوردم ، بخيرش را بگو 🌷الهی 🌼سهم امروزتون شادی 🌷سهم زندگیتون عشق 🌼سهم قلبتون مهربانی 🌷سهم چشمتون زیبایی و 🌼سهم عمرتون عزت باشه 🌷سلام دوستان صبحتون بخیر 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
تلنگر👌 👈 خروجی زبان ما ، نشان‌دهنده‌ی میزان ظرفیت قلب ماست! انسان‌هایی که توانایی سکوت، در برابر مجادله‌ها، غیبت‌ها، سخن‌چینی‌ها، و... را دارند و زبان خویش را آلوده نمی‌کنند؛💚 ← در نهایت قلب و روح سالم‌تری داشته؛ و ظرف ایمان‌شان بزرگتر و پاک‌تر است.💚🙏 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
animation.gif
1.44M
🦋بازار بورس که سبز و قرمز میشه کلی آدم، باهش رنگ عوض میکنن خیلی ها تمام زندگیشونو گذاشتن واسه همین نمیخوان هیچ وقت ضرر کنن قصه ما آدما هم همینه قرار بود وارد تالار بورس دنیا بشیم و با سرمایه ای که از مهر و ایمان و انسانیت جمع میکنیم وارد دنیایی بی نهایت زیباتر و پیشرفته تر بشیم. اما یهو همه چیز و فراموش کردیم یادمون رفت کی هستیم؟ کجا هستیم؟ قراره کجا بریم؟ ✅همین شد عامل درگیری ها، افسردگی ها، استرس ها و عصبانیت هامون 🦋اگه بازار دنیا رو باور کنی دیگه سر هر چیزی کم نمیاری، بهم نمیریزی میدونی با هر سختی، با هر صبر، سهامت پیش خدا بالاتر میره❤️ 🦋ما عِندَكُمْ يَنفَدُ وَمَا عِندَ اللَّهِ بَاقٍ وَلَنَجْزِيَنَّ الَّذِينَ صَبَرُوا أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ 🌺🌿ﺁﻧﭽﻪ [ ﺍﺯ ﺛﺮﻭﺕ ﻭ ﻣﺎﻝ ] ﻧﺰﺩ ﺷﻤﺎﺳﺖ ، ﻓﺎﻧﻲ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ ﻭ ﺁﻧﭽﻪ [ ﺍﺯ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭ ﺛﻮﺍﺏ ]ﻧﺰﺩ ﺧﺪﺍﺳﺖ ، ﺑﺎﻗﻲ ﻣﻰ ﻣﺎﻧﺪ ، ﻭ ﻗﻄﻌﺎً ﺁﻧﺎﻥ ﻛﻪ [ ﺑﺮﺍﻱ ﺩﻳﻨﺸﺎﻥ ] ﺷﻜﻴﺒﺎﻳﻲ ﻭﺭﺯﻳﺪﻧﺪ ، ﭘﺎﺩﺍﺷﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻋﻤﻠﻲ ﻛﻪ ﻫﻤﻮﺍﺭﻩ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻰ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﻧﺪ ، ﻣﻰ ﺩﻫﻴﻢ . سوره نحل (٩٦) 🌿 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
یکی از نمایندگان حضرت آیت الله خوئی رحمت الله علیه می‌گوید: یک سالی در ایام محرم و صفر در نجف اشرف خدمت ایشان رسیدم و در آن گرمای شدید ایشان را در حالی دیدم که از سر تا پایشان سیاه‌پوش بود، حتی لباس‌های زیر و جوراب‌های ایشان نیز سیاه بود من در حالی که تعجب کرده بودم و نگران حال ایشان بودم از آقا سؤال کردم که آیا فکر نمی‌کنید با این وضعیت سرتاپا سیاه پوش در این هوا ممکن است مریض و یا گرمازده شوید؟! ایشان در پاسخ فرمودند: فلانی من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپا برای حضرت سیدالشهداء علیه‌السلام دارم. پرسیدم: چطور؟؟ فرمود: بنشین تا برایت تعریف کنم سپس این گونه برایم تعریف نمود: پدر من مرحوم حاج سید علی‌اکبر خوئی از وعاظ و منبری‌های معروف زمان خود بود همسرش که مادر من باشد هر چه از ایشان باردار می‌شد پس از دو سه ماه بارداری بچه‌اش سقط می‌شد و خلاصه بچه‌دار نمی‌شدند روزی پدرم بالای منبر این جمله را به مردم می‌گوید که ایها الناس دستتان را از دست امام حسین و اهلبیت علیهم السلام رها نکنید که اینها خاندان کرامت و بخشش اند و هر حاجت یا مشکل بزرگی که دارید جز درب خانه ایشان جای دیگری نروید که این خانواده حلال مشکلاتند پس از آنکه پدرم از منبر پائین می‌آید زنی به او می‌گوید آسید علی‌اکبر شما که به ما سفارش می‌کنید تا برای حل مشکلات و گرفتن حوائجمان درب خانه اهلبیت و امام حسین علیهم السلام برویم چرا خودت از امام حسین علیه‌السلام نمی‌خواهی تا به تو فرزندی عنایت فرماید؟؟!! ایشان در حالیکه به شدت ناراحت می‌شوند به خانه می‌رود همسرشان (مادربنده) می‌پرسد: آقا چرا اینقدر ناراحتید؟ و ایشان قضیه منبر و صحبت آن زن را بازگو می‌کنند مادرم می‌گوید خب راست گفته، چرا خودت چیزی نذر امام حسین علیه‌السلام نمی‌کنی تا حضرت عنایتی فرموده و ما نیز بچه‌دار شویم؟ پدرم می‌گوید: ما که چیزی نداریم تا نذر کنیم! مادرم در جواب می‌گوید حتماً لازم نیست چیزی داشته باشیم تا نذر کنیم، اصلاً شما نذر کن که امسال تمام دو ماه محرم و صفر را برای امام حسین علیه‌السلام از سر تا پا، حتی جوراب و کفشتان هم سیاه باشد و سیاه بپوشید در آن سال پدرم به این نذر عمل کرد و از اول محرم تا پایان ماه صفر سرتاپا سیاه‌پوش شد در همان سال هم مادرم باردار می‌شود و 7ماه نیز از بارداری‌اش می‌گذرد و بچه‌اش سقط نمی‌شود یک شبی یکی از طلبه‌ها که از شاگردان پدرم بوده در آخر شب درب منزل ایشان می‌آید وقتی پدرم درب را باز می‌کند پس از سلام و احوال پرسی عرض می‌کند که من یک سؤال دارم پدرم که گمان می‌کند سؤال او یک مسئله علمی و یا فقهی باشد می‌گوید بپرس اما در کمال ناباوری آن طلبه می‌پرسد آیا همسر شما باردار است؟ ایشان با تعجب می‌گوید بله، تو از کجا می‌دانی؟کسی از این قضیه اطلاع ندارد باز می‌پرسد ایشان 7ماهه باردارند؟ پدرم با تعجب بیشتری پاسخ مثبت می‌دهد ناگهان آن طلبه شروع به گریه کردن می‌کند و می‌گوید: آسیدعلی‌اکبر من الان خواب بودم در خواب وجود مبارک پیامبراکرم ﷺ را زیارت کردم حضرت فرمودند: برو و به آسیدعلی‌اکبرخوئی بگو که بخاطر آن نذری که برای فرزندم حسین کردی و دو ماه از سرتاپا سیاه پوشیدی این بچه‌ای را که 7 ماه است همسرت در رحم دارد را ما حفظ می‌کنیم و او سالم می‌ماند و ما او را بزرگ می‌کنیم و او را فقیه و عالم در دین می‌گردانیم و به او شهرت می‌دهیم و او را به نام من "ابوالقاسم" نام بگذار حالا فهمیدی که من هر چه دارم از سیاه‌پوشی سرتاپایی دارم!!؟ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتما بخونید 👌 یکی از صالحان دعا میکرد: پروردگارا در روزی ام برکت ده » کسی پرسید:چرا نمیگویی روزی ام ده؟ ڱفت روزی را خدا برای همه ضمانت کرده است... اما من برکت را در رزق طلب میکنم چیزی‌ست که خدا به هرکس بخواهد میدهد (نه به همگان) اگر در مال بیاید ، زیادش میکند . اگر درفرزند بیاید ،صالحش میکند . اگر درجسم بیاید، قوی وسالمش میکند . و اگر درقلب بیاید،خوشبختش می کند. 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
💠🔹امام سجاد علیه‌السلام: مردى با خانواده خود سوار كشتى شد و در دریا به حركت درآمد، كشتى شكست و از سرنشینان آن جز همسر آن مرد كسى نجات نیافت زن بر تخته پاره‌اى قرار گرفت و موج دریا او را به یكى از جزیره‌هاى میان آب برد در آن جزیره مرد راهزنى زندگى مى‌كرد كه هر عمل حرامى را مرتكب شده بود و به هر فعل قبیحى دامن آلوده داشت ناگهان آن زن را بالاى سر خود دید به او گفت: آدمیزادى یا پرى؟ زن گفت: آدمم دیگر سخنى نگفت برخاست و قصد كرد که عمل حرامی را با زن انجام دهد! زن به خود لرزید راهزن سبب را پرسید زن با دست اشاره كرد از خدا مى‌ترسم راهزن گفت: تاكنون چنین عملى مرتكب شده‌اى؟ زن پاسخ داد به عزّتش سوگند نه مرد راهزن گفت: با اینكه تو مرتكب چنین خلافى نشده‌اى از خدا مى‌ترسى! درحالیكه من این كار را به زور به تو تحمیل مى‌كنم به خدا قسم من براى ترس از حق سزاوارتر از توام! راهزن پس از این جرقه بیدار كننده برخاست و در حالیكه همتى به جز توبه نداشت به نزد خاندان خود روان شد در راه به عابدی برخورد و به عنوان رفیق راه با او همراه گشت، آفتاب هر دوى آنان را آزار داد عابد به راهزن جوان گفت: دعا كن تا خدا به وسیله ابرى بر ما سایه افكند، وگرنه آفتاب هر دوى ما را از پاى خواهد انداخت! جوان گفت: من در پیشگاه خدا براى خود حسنه‌اى نمى‌بینم تا جرأت كرده از حضرتش طلب عنایت كنیم عابد گفت: پس من دعا مى‌كنم تو آمین بگو جوان پذیرفت عابد دعا كرد جوان آمین گفت ابرى بر آنان سایه انداخت در سایه آن بسیارى از راه را رفتند تا به جایى رسیدند كه باید از هم جدا مى‌شدند به ناگاه ابر بالاى سر جوان به حركت آمد عابد گفت: تو از من بهترى زیرا دعا به خاطر تو به اجابت رسید داستانت را به من بگو جوان برخورد خود را با آن زن تعریف کرد عابد به او گفت: بخاطر ترسى كه از خدا به دل راه دادى تمام گناهانت بخشیده شد، باید بنگرى كه در آینده نسبت به خداوند چگونه خواهى بود 📗عرفان اسلامی، شرح جامع مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه، جلد۱ شیخ حسین انصاریان برای سلامتی شون دعا بفرمایید .🙏🙏 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨🍃خواهی که در 🌸🍃پناه کرامات سرمدی ✨🍃ایمن شوی ز فتنه و 🌸🍃ایمن زِ هر بدی ✨🍃لبریز کن زِ عطر گل 🌸🍃نور سینه را  ✨🍃با ذکر یک صلوات 🌸🍃بر نبی وآل نبی 🌸🍃اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸🍃 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بارالها 🙏🍃 🔸مرا به حال خود فرو مگذار ای یگانه خالق هستی و مهر 🔹که تو تنها پناه امن منی چنان که زمین است درپناه سپهر 🔸آمیـــن یا رَبَّ 🙏 ✨🍃باور داشته باش 💖🍃خدایی را که نا امید نمی کند ✨🍃ورحتمش بی انتهاست ✨🍃در آغوش اَمـن الله باشید 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
♻️حضرت قدس‌سره: رضاخان پهلوی در آن زمان [که] صدراعظم ایران بود، [انگلیسی‌ها] به او گفتند: مطیع ما باش! و به او وعده دادند که قاجار را از بین می‌بریم و تو را بر مسند امور می‌نشانیم و شاه ایران می‌کنیم! و او هم برای ریاست و سلطنت کرد. در حقیقت این دولت انگلیس بود که حکومت می‌کرد. 📚 در محضر بهجت، ج٣، ص٢٨۴ 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa
از یه متخصص ارتوپد سوال شد چطوری رو شناختی؟ گفت: کنار دریا، مرغابی را دیدم که پایش شکسته بود. اومد پایش را داخل گل های رس مالید بعد به پشت خوابید، پایش را سمت نور خورشید گرفت تا خشک شد. اینطوری پای خود را گچ گرفت! فهمیدم خدایی هست که به او آموزش داده... به خودت نگاه کنی خداشناس میشوی... مغرور نشوید! وقتی پرنده ای زنده است مورچه را میخورد، وقتی میمیرد مورچه او را میخورد. شرایط به مرور زمان تغییر میکند، هیچوقت کسی را تحقیر نکنید. شاید امروز قدرتمند باشید اما زمان از شما قدرتمندتر است. یک درخت، هزاران چوب کبریت را میسازد اما وقتی زمانش برسد یک چوب کبریت میتواند هزاران درخت را بسوزاند! پس خوب باشیم و خوبی کنیم 🌺🍃پله پله تا خدا 👇 @Pelle_Pelle_ta_Khodaa