📜نظر استاد مصباح درباره کم متصل(۱)
برگرفته از
آموزش فلسفه درس ۴۷, ۴۸
دروس فلسفه ص ۲۳۰
شرح الهیات شفاء ج۱ ص ۱۱۷ و ج۲ ص ۳۳۷، ۳۳۸
شرح نهایه الحکمه ج۳ ص ۳۸۳
تعلیقه نهایه ص۱۸۶
عبارت مرحوم علامه مصباح رحمهالله در آموزش فلسفه مبهم است و تصریح ندارد که آیا «کمیت های متصل» ماهوی هستند یا فلسفی :
«اما كميتهاي متصل در ضمن بحث از مكان و زمان، روشن شد كه آنها از چهرههاي وجود اجسام هستند و وجودي جداگانه از وجود جسم ندارند و به اصطلاح، جعل تأليفي و ايجاد مستقلي به آنها تعلق نميگيرد، هرچند ذهن ميتواند آنها را بهعنوان ماهيات مستقلي در نظر بگيرد. با در نظر گرفتن اين نكته، ميتوان آنها را به يك معنا از «اعراض اجسام» بهحساب آورد، اما اعراضي كه وجود آنها عين وجود جسم است و همه ماهيات آنها با يك وجود موجود ميشوند، و به ديگر سخن وجود اينگونه اعراض، از شئون وجود جوهر ميباشد.»
«درميان مفاهيمي كه بهنام مقولات عرضي ناميده شدهاند، كيف نفساني و كيف محسوس را ميتوان از قبيل مفاهيم ماهوي و داراي مابازاي عيني- دانست، و كميت متصل را كه شامل مقادير هندسي و زمان ميشود، بايد از اعراض تحليليه و حاكي از ابعاد وجود اجسام بهشمـار آورد.»
«اعراض تحليلي مانند كميات متصل و كيفيات آنها، وجودي منحاز از وجود موضوعاتشان ندارند و تنها اينگونه اعراض را بايد از شئون وجود جوهر بهحساب آورد كه با موضوع خودشان متعلق يك جعل بسيط هستند. اما اعراض خارجي مانند كيفيات نفساني، وجود عرضي ويژهاي دارند و جعل آنها تأليفي است.»
در تعلیقه نهایه نیز می فرمایند:
«الجسم التعلیمی أو الحجم ینتزع من حدود الجسم الطبیعی و السطح ینتزع من حد الحجم ، کما أن الخط هو طرف السطح و النقطه طرف الخط . و الحدود و الأطراف أمور عدمیة لا یصح عدها من المهیات الحقیقیة»
🔰لیکن ایشان در برخی آثار تصریح می کنند که کمیت های متصل از معقولات ثانیه فلسفی هستند ایشان در دروس فلسفه می فرمایند:
«همه انواع کمیت متصل ، نحوه وجود موجود جسمانی هستند که ذهن هر یک از جهات را بخصوصها مورد توجه قرار می دهد و مفهومی می گیرد ، که این مفهوم به نظر ما از معقولات ثانیه فلسفی است.»
نیز در شرح الهیات شفاء می فرمایند:
«صدرالمتألهين بر آن است كه مقادير و كميّت ها نه از قبيل اعراض اند و نه از قبيل جواهر، بلكه از «عوارض تحليليه» به شمار مى آيند و نسبت به ماهيّت شىء، عَرَضى هستند يعنى جزء ماهيّت آن نيستند.
البته، باز گشت اين مطلب به همان نظرى است كه ما در بحثها بر آن تأكيد ورزيده ايم؛ و كميّت را از معقولات ثانيه فلسفى دانسته ايم. اينكه كميّت از معقولات ثانيه فلسفى و از عوارض تحليلى وجود باشد بدان معنا است كه مراتب وجود جوهر و از شئون وجود جوهر قرار گيرد.»
در ادامه نیز در بیان نظرات می فرمایند :
«۳ـ عوارض تحليليه»بودن مقادير و كميته؛ اين نظر، مختار صدرالمتألهين است و به نظر مى رسد كه از ساير اقوالْ بيشتر قابل دفاع و توجيه باشد»
در شرح نهایه نیز تاکید می کنند که نظر صدرا را در این زمینه پذیرفته اند:
«با دقت در آنچه درباره موجودیت کمیات در خارج گفته اند، می توان دریافت که آنچه درباره کمیات پذیرفتنی است این است که اتصاف اشیاء به آنها خارجی است نه اینکه عروض آنها بر اشیاء نیز خارجی باشد تا در زمره اعراض قرار گیرند. بنابراین همان گونه صدرالمتألهین گفته است ، همه کمیات را باید از اعراض تحلیلی به شمار آورد نه اعراض خارجی.»
ایشان در تبیین معنای اعراض به خارجی و تحلیلی می فرمایند:
عرض خارجی
« در خارج، امورى وجود دارند كه ذوات عينىاند مثل انسان، معدن و عنصر.
اين ذواتْ صفاتى دارند كه در خارجْ عارض اين ذوات مىشوند (= اعراض خارجى) مثل رنگ، حرارت و زبرى. اين دسته از صفات و اعراضْ خودشان در خارجْ ما بازاء عينى دارند يعنى مثلا كاغذ سفيد، هم كاغذ بودنش و هم سفيد بودنش ما بازاء خارجى دارند و از همديگر قابل تفكيك مىباشند. دليلش اينكه اگر كاغذ سفيد، در اثر عاملى سياه شد سفيدىاش از بين رفته است ولى كاغذ بودنش باقى است و سياهى جديد كه بر كاغذ عارض شده، حيثيتى غير از حيثيت كاغذ بودن دارد ولى امرى عينى و داراى ما بازاء است. چنين صفات و اعراضى را «عرض خارجى» مىنامند.
عرض تحليلى :
دسته ديگرى از صفات و اعراض هستند كه در خارجْ وجودى جداگانه و زائد بر ذات موصوف ندارند بلكه در خارجْ عين موصوف مىباشند ولى ذهن در ظرف تحليل خودش مىتواند اينگونه صفات را از موصوف جدا سازد. اين گروه از صفات ما بازاء عينى ندارند و در اصطلاح به عوارض تحليلى شهرت يافتهاند. مثلا وحدت همانند سفيدى يا گرمى نيست تا بتوان گفت: اين جسم است و اين هم وحدت آن است. وحدت امرى زائد بر ذات موصوف نيست. بدون شك وحدت ذات نيست. ولى صفت بودنش هم مثل صفت بودن صفات خارجى نيست»
#فلسفه_اسلامی
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah
نظرات فلسفی آیت الله مصباح رحمه الله
📜نقش ذهن در پیدایش معقولات برگرفته از : شرح نهایه ج ۲ص ۸۳ هم اندیشی معرفت شناسی ج۱ ص ۳۳۷ حضرت علا
📜معقولات ثانیه فلسفی از راه کندوکاو ذهنی و مقایسهٔ به دست می آیند (۲)
آموزش فلسفه درس ۸,۱۵
دروس فلسفه ص ۴۳
ایدئولوژی تطبیقی ص۹۳
چکیده ی چند بحث فلسفی ص ۲۶
پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک ص۲۰
یکی از مسائلی مشهوری که به مرحوم علامه مصباح رحمه نسبت داده می شود این است که معقولات ثانیه فلسفی از راه مقایسه به دست می آیند .
«ويژگي مفاهيم فلسفي اين است که بدون مقايسات و تحليلهاي عقلي بهدست نميآيند»
🔰برخی تصور کرده اند که
اولا:« مقایسه کردن» ویژگی منحصر به فرد معقولات ثانیه فلسفی از منظر ایشان است .
ثانیا : «تحلیل و کندوکاو ذهنی» و «مقایسه» یک چیز هستند .
در حالی که ایشان
اولا این ویژگی را مختص معقولات ثانی فلسفی نمی دانند بلکه مفاهیم منطقی را نیز دارای ویژگی می دانند. ایشان در دروس فلسفه می فرمایند:
« معقولات ثانیه(فلسفی - منطقی) ، متوقف بر ملاحظات و مقایساتی است که تا آنها انجام نگیرد معقولات ثانیه انتزاع نمی شود .....
هنگامی مفهوم کلی را از انسان می گیریم که ملاحظه کنیم مفهوم انسان قابلیت صدق بر مصادیق بی شماری را دارد ولی تصور جزئی انسان معینی جز حکایت از همان فرد خاص را ندارد، در این صورت است که مفهوم «کلی» را به انسان و مفهوم «جزئی» را به شخص خاص نسبت می دهیم .»
ثانیا به منظر می رسد «تحلیل و کندوکاو ذهنی از منظر ایشان مساوی با مقایسه کردن نیست بلکه تحلیل ذهنی در معقولات معمولا به وسیله مقایسه کردن صورت می پذیرد .
ایشان در ایدوئولوژی تطبیقی می فرمایند:
«حصول مفاهیم فلسفی ....محتاج به تحلیل ذهنی خاصی است که معمولا در اثر مقایسه دو معلوم حضوری یا دو نحو وجود عینی با یکدیگر ، انجام می گیرد.»
در چکیده چند بحث فلسفی نیز صرفا به روی قید « تحلیل ذهن » تکیه شده است :
« معقول ثانی فلسفی از تجزیه و تحلیل ذهن درباره وجود خارجی و شئون آن حاصل شده و قابل انطباق بر حقایق عینی می باشد »
در پاورقی پاسداری از سنگرهای ایدئولوژیک نیز به ذکر همین قید اکتفا کرده اند:
«مفاهیمی که با نوعی تحلیل ذهنی به دست می آید مانند : ضرورت ، امکان ، و علیت .»
همچنان که در برخی عبارات آموزش فلسفه نیز همین طور است :
«قضایای فلسفه اولی .... از معقولات ثانیه فلسفی تشکیل یافته، یعنی مفاهیمی که با کندوکاوهای ذهنی و تحلیلات عقلی، امکان پذیر است »
🔵در پایان این نکته شایان به ذکر است که شاید بتوان گفت تحلیل ذهنی همان فعالیت ذهن هست که قبلاً آن را از ویژگی های معقولات ثانیه برشمردیم .
#معرفت_شناسی
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah
📜نظر شیخ اشراق در باب اصالت ماهیت در واجب تعالی
برگرفته از
آموزش فلسفه ج۱ درس ۲۷
هم اندیشی معرفت شناسی ج ۲ ص ۴۴۷ و ۴۸۴_۴۸۵
اسفار ج ۱ ص ۴۳
شرح جلد ۱ اسفار جزء اول ص ۱۵۱،۱۶۵
مجموعه مصنفات شیخ اشراق ج ۱ ص ۱۸۶،۱۸۷
حکمت اشراق ج ۱ ص۳۲۳_۳۲۵
علامه مصباح یزدی رحمه الله در آموزش فلسفه می فرمایند:
«دليل ديگري بر اصالت وجود نيز ميتوان اقامه کرد مبني بر آنچه مورد قبول فلاسفه است که ذات مقدس الهي، منزه از حدودي است که با مفاهيم ماهوي از آنها حکايت شود؛ يعني ماهيت به معناي مورد بحث ندارد؛ درصورتيکه اصيلترين واقعيتها و واقعيتبخش به هر موجودي است، و اگر واقعيت خارجي مصداق ذاتي ماهيت بود، بايستي واقعيت ذات الهي هم مصداق ماهيتي از ماهيات باشد.
البته اين دليل مبتني بر مقدمهاي است که بايد در بخش خداشناسي اثبات شود، ولي چون مورد قبول طرفداران اصالت ماهيت نيز هست، در اينجا هم ميتوان از آن استفاده کرد و دستکم بهعنوان جدال به احسن با ايشان احتجاج نمود.»
همان طور که در هم اندیشی معرفت شناسی نیز در مورد شیخ اشراق می فرمایند :
«اگر شیخ اشراق واقعا وجود را اعتباری می داند و منظورش از اعتبار این است که واقعیتی در خارج ندارد پس چرا در مورد واجب الوجود چیزی بر خلاف اعتقادش کی گوید؟»
«وی معتقد است مجردات اصلا ماهیت ندارند. شیخ اشراق معتقد است مجردات از صقع ربوبی هستند و به همین دلیل فاقد ماهیتاند.»
🔰شاید بتوان گفت ریشه این مطلب که «منزه بودن واجب تعالی از ماهیت مورد قبول طرفداران اصالت ماهیت نیز هست »در کلام مرحوم ملاصدرا است
«كذا ما أدى إليه نظر الشيخ الإلهي في آخر التلويحات من أن النفس و ما فوقها من المفارقات إنيات صرفة و وجودات محضة و لست أدري كيف يسمع له مع ذلك نفي كون الوجود أمرا واقعيا عينيا و هل هذا إلا تناقض في الكلام.»
علامه مصباح نیز در شرح اسفار نیز به این به مطلب اشاره کردهاند :
صفحه ۱۵۱« شیخ اشراق واجب تعالی را ماهیت نمی داند بلکه آن را وجود خاص و عین عینیت می داند حتی در مورد مجردات می گوید که ماهیت ندارند : انیات محضه و وجودات صرفه لا ماهیة لها»
صفحه ۱۶۵« جالب اینجا است که شیخ اشراق با آنکه بر اعتباری بودن وجود دلیل آورده ولی خود در کتاب تلویحات تصریح می کند که نفس و مجردات عالی تر (مثل عقل و واجب تعالی ) همگی انیت صرف و وجود محض هستند . چگونه ممکن است کسی از یک طرف بعضی حقایق را وجود محض بداند و از سوی دیگر معتقد باشد که وجود در خارج تحققی ندارد زیرا تحقق آن. در خارج مستلزم تسلسل است؟»
🔹نکته
برخی از اشراق پژوهان معاصر بیان می کنند که شیخ اشراق نیز همچون صدرا و ابن سینا گرچه در آغاز مباحث بر طریق مشهور حرکت کرده اند لیکن کم کم از این نظریه فاصله و نظریه خویش را مطرح می کند. در بحث فعلی نیز امر به همین منوال است:
«شیخ اشراق در کتب بحثی خود، مانند مطارحات و مقاومات ، هنگام بحث از هویت واجب الوجود ، نخست بنا بر نظر مشهور ، مبنی بر وجود بحت و انیت صرف بودن واجب ، مطالب را سامان می دهد ولی اندک اندک از این نظریه فاصله می گیرد و نظر اشراقی خود را بیان می کند»
ایشان در ادامه بیان می کنند که:
« شیخ اشراق در نظر نهایی خود ، نه تنها استدلال مشائیان مبنی بر صرف وجود بودن واجب را نمی پذیرد، بلکه مطلقا اعتقادی به این اصل ندارد و وجود را چه در واجب و چه در ممکن ، امری اعتباری می داند و در واجب نیز همچون ممکنات، به اصالت ماهیت معتقد است.»
«ثمّ اذا عرف انّ النفس لا تتركّب بل ماهيّتها بسيطة درّاكة فيجب ان يكون فاعلها مدركا و هو ابسط و افضل حتى ينتهى الى اقصىاسبابها، فيكون ذلك لا ثانى له....امّا انّه نفس الوجود فلا يتأتّى تصحيحه لانّه اعتبارىّ، و مفهوم الحياة غيرمفهوم الوجود....
سؤال أما قلتم انّه نفس الوجود البحت؟
جواب انما اردنا«الموجود عند نفسه» و هو«الحىّ»
#فلسفه_اسلامی
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah
📜معنای این که «معقولات ثانیه فلسفی مابإزاء عینی ندارد »چیست؟
برگرفته از
آموزش فلسفه ج۱ درس ۱۵،۱۷ ص ۱۹۳،ص۲۱۹
شرح نهایه ج ۲ ص ۸۳،۸۴،۸۶
اسفار ج ۱ جز ۲ ص ۲۰۷
علامه مصباح در آموزش فلسفه در مورد معقولات ثانیه فلسفی می فرمایند که این گونه مفاهیم مابإزاء عینی و خارجی ندارد.
« ویژگی مفاهیم فلسفی این است که بدون مقایسات و تحلیلهای عقلی بهدست نمیآیند و هنگامی که بر موجودات حمل میگردند، از انحاء وجود آنها (نه حدود ماهوی آنها) حکایت میکنند؛ مثلاً مفهوم علت که بر آتش اطلاق میگردد، هیچگاه ماهیت خاص آن را مشخص نمیسازد، بلکه از نحوهٔ رابطه آن با حرارت که رابطه تأثیر است حکایت میکند؛ رابطهای که بین اشیاء دیگر هم وجود دارد. گاهی از این ویژگی به این صورت تعبیر میشود که مفاهیم فلسفی «ما بازاء عینی» ندارند»، یا عروضشان ذهنی است.»
«این مفاهیم «ما بازاء عینی» ندارند، در عین حالی که اتصافشان خارجی است.»
🔰حال مراد از مابإزاء نداشتن چیست ؟
آیا این مفاهیم صرفا ذهنی هستند؟
سابقا مطرح کردیم واقعیت های خارجی وجود دارند که مفاهیم فلسفی بر آن حکایت می کنند نه این که این مفاهیم صرفا ساخته ذهن باشد.
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
https://eitaa.com/PhilosophyofAyatollahMesbah/66
🔹با این حال در اینجا می افزاییم که مراد ایشان از نداشتن مابإزاء این نیست که این مفاهیم مطلقا مابإزاء ندارد بلکه مراد ایشان این است که این مفاهیم مابإزاء مستقل ندارد.
ایشان در شرح اسفار می فرمایند:
« گاهی مفاهیم به گونه ای هستند که هر چند در ذهن و مفهوم متعدد هستند ولی در خارج به یک وجود موجودند مثل مفهوم علم و قدرت و حیات که در خداوند متعال به یک وجود موجودند و بساطت ذات او را خدشه دار نمی سازند.»
ایشان در شرح نهایه نیز می فرمایند
«معقولات اولى مابازاى خارجى دارند اما معقولات ثانیه ندارند. توضیح اینکه هر یک از معقولات اولى در خارج از ذهن وجود و واقعیتى خاص به خود دارد؛ یعنى، هر کدام وجودى علىحده و سواى از وجود سایر معقولات اولى دارد؛ به عبارت دیگر، ما به تعداد معقولات اولى واقعیت خارجى داریم و نمىتوان دو معقول اوّل پیدا کرد که با یک وجود موجود باشند. اگر ما دو مفهوم کلى انسان و سفیدى را دو معقول اوّل دانستیم، به این معناست که انسان وجودى دارد براى خود و سفیدى نیز وجود دیگرى، پس به ازاى هر یک از معقولات اولى یک واقعیت خارجى هست، غایت امر اینکه بعضى از این واقعیات متکى به بعضى دیگرند، مثل اینکه وجود سفیدى متکى به وجود انسان یا چیزهاى دیگر است و یا وجود بو متکى به وجود عطر است ولى در هر حال دو واقعیت و دو وجودند. این ویژگى را گاه با این تعبیر نیز بیان مىکنند که عروض معقولات اولى خارجى است. در مقابلْ معقولات ثانیه، چه منطقى و چه فلسفى، مابازاى خارجى ندارند؛ عروض هیچیک خارجى نیست. هیچکدام از آنها از خود وجود و واقعیتى ندارند، بلکه واقعیت معقولات ثانیه فلسفى عین واقعیت خارجى معقولات اولى است و نیز واقعیت معقولات ثانیه منطقى عین واقعیت ذهنى معقولات اولى است.»
ایشان در جای دیگر از این کتاب مراد خودشان را تصریح می کنند:
« در خارج يك وجود و واقعيت بسيط است كه مصداق انسان است و همين واقعيت بسيط بعينه مصداق واحد و حادث و ممكن و جوهر و بالفعل و معلول نيز هست. منظور از اينكه معقولات ثانيه فلسفى مابازاى خارجى ندارند يا اينكه معقولات ثانيه فلسفى وجود و واقعيتى در عرض ساير اشيا ندارند همين است.»
📃یادآوری این نکته از این حیث قابل اهمیت است که در برخی نوشته ها به آن توجه نمی شود.
#معرفت_شناسی
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah
هدایت شده از روابط عمومی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی ره
🔔 #اعلام_برنامه | دومین سالگرد ارتحال مرحوم آیت الله محمدتقی مصباح یزدی قدس سره
👤 سخنران: حضرت آیت الله مدرسی یزدی
🕌 حرم مطهر حضرت معصومه (سلام الله علیها)، شبستان امام خمینی (ره)
🗓 پنجشنبه ۸ دی ۱۴۰۱ بعد از نماز مغرب و عشاء
🕯 #بزرگداشت_علامه_مصباح
💠 کانال و سایت مؤسسه امام خمینی(ره)
🔰 https://eitaa.com/iki_ac_ir
🔰 https://iki.ac.ir
☎️ 02532113627
📜کنگره بینالمللی استاد فکر
⚪️ برنامه کمیسیونهای یکشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
🔰نشست های فلسفی🔰
مکان موسسه امام خمینی رحمه الله
🕑ساعت ۱۴ الی ۱۷:۳۰
🔸طبقه سوم اتاق ۳
✳️حضور برای عموم آزاد است
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah
کنگره بینالمللی استاد فکر
⚪️ برنامه کمیسیونهای یکشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
موضوع : ارجاع اولیات به علم حضوری و نقش آن در علوم انسانی
🕑ساعت : ۱۴:۳۰ الی ۱۵:۰۰
👤حجت الاسلام و المسلمین مهدی احمد خان بیگی
✳️حضور برای عموم آزاد است
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah
کنگره بینالمللی استاد فکر
⚪️ برنامه کمیسیونهای یکشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
موضوع : روش شناسی مواجهه با شبهات و افکار انحرافی
🕑ساعت : ۱۵:۰۰
👤حجت الاسلام و المسلمین عبدالله محمدی
✳️حضور برای عموم آزاد است
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah
کنگره بینالمللی استاد فکر
⚪️ برنامه کمیسیونهای یکشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
موضوع : آیت الله مصباح یزدی رحمه الله قله رفیع فلسفه اسلامی معاصر
🕑ساعت : ۱۵:۱۵ الی ۱۵:۳۵
👤دکتر محمد فنائی اشکوری
✳️حضور برای عموم آزاد است
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah
کنگره بینالمللی استاد فکر
⚪️ برنامه کمیسیونهای یکشنبه ۱۴۰۱/۱۰/۱۱
موضوع : مبانی معرفت شناسی علوم انسانی اسلامی از دیدگاه آیت الله مصباح یزدی رحمه الله
👤حجت الاسلام و المسلمین احمد ابوترابی
🕑ساعت : ۱۶ الی ۱۶:۲۰
✳️حضور برای عموم آزاد است
🔹نظرات فلسفی آیت الله مصباح
@PhilosophyofAyatollahMesbah