eitaa logo
یادخدا آرامش قلبها
10.5هزار دنبال‌کننده
10.3هزار عکس
10.8هزار ویدیو
109 فایل
برای کارخیر نیاز به بخشش مال نیست گاهی نشر مطالب مفید سبب خیر میشود ان شاءالله تبلیغ وتبادل👇 https://eitaa.com/joinchat/2836856857C847106613b 🤝 #ترک_کانال
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃 *💌* *توی ذهـنت باشد که یکی دارد* *مرا می‌بیند،* *دست از پا خطانکنم،* *مهدی فاطمه (س) خجالت* *بکشد...* *فـردای قیامت جلوی* *حضرت زهرا سلام الله علیها چه* *جوابی می خواهیم بدهیم؟😓* *🦋* 💔* 👇 🇯‌🇴‌🇮‌🇳 👇 @PiroVANmahdi
گام‌برداشتن‌در‌جاده‌عشق‌ هزینه‌میخواهد! هزینه‌هایی‌ڪه‌انسان‌راعاشق‌ و‌بعدشهید‌میڪند ‹
ࢪفت... جنگیـد... شهیـد شـد... گمنام شـــــد... به امیـد اینڪه من و شما راهشو ادامہ بدیم(: ڪجاے ڪارامون با ادامہ دادن راه شهـدا جوࢪ دࢪ میاد؟؟🙂💔 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عنایت (ع) به شهید حسن طهرانی مقدم حسن می گفت: رفته بودیم روسیه یک موشک فوق پیشرفته ای را از روس ها تحویل بگیریم. به افسر روسی گفتم: «فناوری ساخت این موشک را هم در اختیارمان بگذارید». به من خندید و گفت: «این امکان ندارد. این تکنولوزی فقط در اختیار روسیه است». ولی بهش گفتم ما بالاخره این را می سازیم. باز هم خندید. وقتی برگشتیم ایران، هر چه در توان داشتیم گذاشتیم؛ اما به در بسته خوردیم. دست به دامن امام رضا (ع) شدم. سه روز در حرم برای پیدا کردن راهی، متوسل حضرتش شدم تا اینکه روز سوم در حرم طرحی در ذهنم جرقه زد. سریع آن را در دفتر نقاشی دخترم کشیدم. وقتی برگشتم عملیاتی اش کردیم. شد موشکی بهتر از موشک های روسی. 🔻کانال ياد خدا آرامش قلبها 🔻 🆔 @PiroVANmahdi
┄═🌿🌹🌿═┄ 💌 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌عنایت (ع) به شهید حسن طهرانی مقدم حسن می گفت: رفته بودیم روسیه یک موشک فوق پیشرفته ای را از روس ها تحویل بگیریم. به افسر روسی گفتم: «فناوری ساخت این موشک را هم در اختیارمان بگذارید». به من خندید و گفت: «این امکان ندارد. این تکنولوزی فقط در اختیار روسیه است». ولی بهش گفتم ما بالاخره این را می سازیم. باز هم خندید. وقتی برگشتیم ایران، هر چه در توان داشتیم گذاشتیم؛ اما به در بسته خوردیم. دست به دامن امام رضا (ع) شدم. سه روز در حرم برای پیدا کردن راهی، متوسل حضرتش شدم تا اینکه روز سوم در حرم طرحی در ذهنم جرقه زد. سریع آن را در دفتر نقاشی دخترم کشیدم. وقتی برگشتم عملیاتی اش کردیم. شد موشکی بهتر از موشک های روسی. 🔻کانال ياد خدا آرامش قلبها 🔻 🆔 @PiroVANmahdi
🖤 ✋یه دستش قطع شده بود اما دست بردار جبهه نبود. بهش گفتند: «با یک دست که نمی تونی بجنگی برو عقب.» می گفت: «مگه حضرت ابوالفضل با یک دست نجنگید؟ 🔻عملیات والفجر ۴ مسئول محور بود. حمید باکری بهش مأموریت داده بود گردان حضرت ابوالفضل رو از محاصره دشمن نجات بده با عده ای از نیروهاش رفت به سمت منطقه مأموریت. لحظه های آخر که قمقمه را آوردن نزدیک لبای خشکش گفته بود:« مگه مولایم امام حسین عليه السلام در لحظه شهادت آب آشامید که من بیاشامم.» شهید که شد هم تشنه لب بود هم بی دست. 🌹 📙برگرفته از کتاب راهیان علقمه 🔻کانال ياد خدا آرامش قلبها 🔻 🆔 @PiroVANmahdi
🔮⃟ ⃟💜 داشت‌شهید‌میشد . . نفساۍ‌آخرش‌بود . . بہش‌گفتم‌حاجۍبیا‌یکم‌آب‌بخور . . (: گفت‌میخواۍمنو‌شرمنده‌آقا‌کنۍ؟💔 آب‌و‌بزار‌واسه‌مجروحین! - بچه‌ها‌شہدا‌اینطوری‌بودنا!🚶🏻‍♂ یه‌گردان‌با‌یه‌قمقمه‌آب‌سر‌میکردنヅ ¦↫ ¦↫ 🔻کانال ياد خدا آرامش قلبها 🔻 🆔 @PiroVANmahdi