#پبشنهاد_شهدایی🌷
🌹 #همسران_زینبی
همسران دلتنگ اما صبور #شهدا، اگر در میدان رزم با دشمنان نیستند، در زندگی و هنگام رضایت و راهی کردن همسر خود به عرصه دفاع از اسلام و اهل بیت علیهم السلام و آرام کردن دل کوچک و شکسته فرزندان خود جهاد اکبر میکنند. شهدا هم به قدری به زندگی و همسر خود عشق و علاقه داشتهاند که بدون رضایت آنها در این راه قدم برنداشتهاند. همان کسی که روزی وقتی عبدالله باقری وارد تیم حفاظت شد، مدام دعایش این بود که مسئولین لیاقت جانفشانی همسرش را داشته باشند، بعد از چند سال او را راهی میدان سوریه میکند و راضی به رضای خداوند میشود. هرچند دوری از همسرش، او را مردد کرده بوده و نمیتوانست بگوید برو یا نرو اما عشق به حضرت زینب سلام الله علیها و اهل بیت، او را در این نبرد عشق و وابستگی دنیایی پیروز میکند و همسر را راهی دفاع از حریم عقیله بنیهاشم سلام الله علیها میکند.
#شهید_عبدالله_باقری
#شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات 🌹
┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
@Pishnhadevijeh1400
╰━━━◍⊰🇮🇷❤️⊱◍━━━╯
#پیشنهاد_قرار_عاشقی
از خیابان #شهدا آرام آرام در حال گذر بودم!.
🌷اولین کوچه به نام شهید همت؛
محمد ابراهیم با صدایی آرام و لحنی دلنشین...
نامم را صدا زد!
گفت: توصیه ام #اخلاص بود!
چه کردی؟...
جوابی نداشتم؛ سر به زیر انداخته و گذشتم...
🌷دومین کوچه شهید عبدالحسین برونسی؛
پرچم سبز #یا_زهرا سلام الله علیها بر سر این کوچه حال و هوای عجیبی رقم زده بود!
انگار #مادر همین جا بود...
عبدالحسین آمد!
صدایم زد!
گفت: سفارشم توسل بود به حضرت زهرا و رعایت #حدود خدا...
چه کردی؟
جوابی نداشتم و از #شرم از کوچه گذشتم...
به سومین کوچه رسیدم!
🌷شهید محمد حسین علم الهدی...
به صدایی ملایم،اما محکم مرا خواند!
گفت: #قرآن و #نهج_البلاغه در کجای زندگی ات قرار دارد؟
چیزی نتوانستم جواب دهم!
با چشمانی که گوشه اش نمناک شد!
سر به گریبان؛ گذشتم...
به چهارمین کوچه!
🌷شهید عبدالحمید دیالمه...
آقا وحید بر خلاف ظاهر جدی اش در تصاویر و عکس ها!
بسیار مهربان و آرام دستم را گرفت؛
گفت: چقدر برای روشن کردن مردم!
#مطالعه کردی؟!
برای #بصیرت خودت چه کردی؟!
برای دفاع از #ولایت!؟!
همچنان که دستانم در دستان شهید بود!
از او جدا شدم و حرفی برای گفتن نداشتم...
🌷به پنجمین کوچه و شهید مصطفی چمران...
صدای نجوا و #مناجات شهید می آمد!
صدای #اشک و ناله در درگاه پروردگار...
حضورم را متوجه اش نکردم!
#شرمنده شدم، از رابطه ام با پروردگار...
از حال معنوی ام...
گذشتم...
🌷ششمین کوچه و شهید عباس بابایی...
هیبت خاصی داشت...
مشغول تدریس بود!
مبارزه با #هوای_نفس، نگهبانی #دل...
کم آوردم...
گذشتم...
🌷هفتمین کوچه انگار #کانال بود!
بله؛
شهید ابراهیم هادی...
انگار مرکز کنترل دل ها بود!!
هم #مدارس !
هم #دانشگاه !
هم #فضای_مجازی!
مراقب دل های دختران و پسرانی بود که در #دنیا خطر لغزش و #غفلت تهدیدشان میکرد!
#ایثارش را دیدم...
از کم کاری ام شرمنده شدم و گذشتم...
🌷هشتمین کوچه؛
رسیدم به شهید محمودوند...
انگار #شهید پازوکی هم کنارش بود!
پرونده های دوست داران شهدا را #تفحص میکردند!
آنها که اهل #عمل به وصیت شهدا بودند...
شهید محمودوند پرونده شان را به شهید پازوکی می سپرد!
برای ارسال نزد #ارباب...
پرونده های باقیمانده روی زمین!
دیدم #شهدای_گمنام وساطت میکردند،برایشان...
اسم من هم بود!
وساطت فایده نداشت...
از #حرف تا #عمل!
فاصله زیاد بود...
دیگر پاهایم رمق نداشت!
افتادم...
خودم دیدم که با #حالم چه کردم!
تمام شد...
#تمام
از کوچه پس کوچه های دنیا!
بی شهدا، نمی توان گذشت...
🌷🌿🌷🌿🌷🌿
┄┄┅┅❅.🌹.❅┅┅┅┄
@Pishnahadatevijeh1401
╰━━━◍⊰.🌹.⊱◍━━━╯
#رزق_شبانه
وقتی گره های بزرگ به کارتون افتاد، از خانم #فاطمه_زهرا سلام الله علیها کمک بخواید،
گره های کوچیک رو هم از #شهدا بخواید، براتون باز میکنند...
#شهید_حسین_همدانی🌹
┄┄┅┅❅.🌹.❅┅┅┅┄
@Pishnahadatevijeh1401
#پیشنهاد_شهدایی
✍ شهید حجت الله رحیمی
🌷 نیازی نیست، بری جمکران، آقا رو ببینی، آقا میاد پیشت. اگر نمیتونیم اینطوری باشیم، حداقل بیایم سفیرهای خوبی برای امام زمان (عج اللّه تعالی فرجه الشریف) باشیم. ماها امام زمانمون رو قدّ رفیقمونم دوست نداریم، خیلی بدیم!!!
🌷 اگر دوستت بهت بگه به خاطر من فلان کار و نکن، یا نزدیک ترین کست بگه مثلا زنت. زودی میخوایم خودمونو تو دلش جا کنیم، میخوایم شیرین کنیم، جلوه کنیم، زودی میگم به خاطر تو این کار رو نمیکنم!!!...
بیاید جان ابالفضل علیه السّلام، سفیرهای خوب و با وفایی برای امام زمانمون باشیم .
هر چند کار پسندیده ای است از جانب ما، امّا آقا بیشتر با این کارهامون دلش میسوزه و میگیره. شاید بگه آخه تو که آنقدر ما رو دوست داری حیف نیست ...
#شهدا
#امام_زمان
┄┄┅┅❅.🌼.❅┅┅┅┄
@Pishnahadatevijeh1401
🌷۲۱ فروردین سالروز شهادت
شهید امیر سپهبد علی صیاد شیرازی
#شهدا
┄┄┅┅❅.🌸.❅┅┅┅┄
@Pishnahadatevijeh1402
#رزق_شبانه
🌷به دخترش میگفت:
وقتی گره های بزرگ
به کارتون افتاد
از خانم #فاطِمهزهرا(سلام الله علیها)
کمک بخواید؛
گرههای کوچیک رو هم
از #شهدا بخواید براتون باز کنند ..
🌷شهید حسین همدانی
#یا_حق
┄┄┅┅❅.💠.❅┅┅┅┄
@Pishnahadatevijeh1402
💔ماسینه زدیم، بیصداباریدند
ازهرچه که دم زدیم آنها دیدند
مامدعیان صف اول بودیم
از آخرمجلس شهداراچیدند
#شهدا