eitaa logo
پـــــــوده دیارڪهـــــــن
2.1هزار دنبال‌کننده
9.3هزار عکس
6هزار ویدیو
102 فایل
با کانال پوده دیار کهن از اخبار پوده و شهرستان و مسائل فرهنگی مذهبی و سیاسی کشور و جهان مطلع شوید و از محتوای آموزشی،تبلیغاتی و طنز استفاده نمائید پل ارتباطی ما: مدیر کانال @daei_m_a
مشاهده در ایتا
دانلود
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❌ هشدار @ هشدار این روزا خیلی باید مواظب عطاری ها باشیم این کلیپ را نگاه کنید و برای آگاهی همه دوستان در تمامی گروه‌هایی که عضو هستید ارسال کنید https://t.me/ali_abad_city کانال علی اباد سیتی
یک شرکت بزرگ تولیدی، واقع در شهرک صنعتی سه راهی در خصوص توسعه و تکمیل سرمایه انسانی خود اقدام به جذب نیرو می نماید: 1- کارگر تولید 20 نفر 2- کارشناس کنترل کیفیت 2 نفر 3- کارشناس حسابداری 2 نفر 4- کارشناس تولید 4 نفر 5- انباردار 2 نفر 6- راننده لیفتراک 2 نفر شرایط عمومی: - کارت پایان خدمت و یا معافیت دائم غیر پزشکی - حداقل 18 سال حداکثر ۴۰ سال حقوق، مزایا: ۱, حقوق طبق قانون اداره کار💵 ۲, ناهار، عصرانه🍲 ۳, بیمه تکمیلی📝 ۴, وام و تسهیلات🏦 ۵, هدایای مناسبتی🎁 ۶, سرویس ایاب و ذهاب (شهرستان مبارکه، بهارستان، سپاهان شهر، فلاورجان، فولاد شهر، زرین شهر)🚌 ۷, پاداش تولید💰 ۸, برگزاری مسابقات و برنامه های فرهنگی🏆 علاقمندان جهت کسب اطلاعات بیشتر در ساعات اداری (۸الی۱۶) با تلفن: 09135428623📱 تماس حاصل نمایید. ❤️⃝⃡🇮🇷https://t.me/ali_abad_city
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
این کلیپ رو دست به دست کنید... 💪💪💪 ‌┏━━ °•🍃🌸🍃•°━━┓
علیرضا صادق زاده پوده فصل دوم (قسمت ۳) شب بود، نمیدونم ساعت چند، فضا خیلی سرد وساکت بود. فقط می‌تونستم این را متوجه بشم که شب از نیمه گذشته و من زخمی ومجروح داخل یک زمین خاکی محصور افتاده بودم. سرمای هوا به سرعت بیشتر میشد، آخه شب پنجم دی ماه بود. هیچ اسیر سالمی اطرافم نبود، همه را برده بودند ، آن حیاط خاکی خالی خالی بود. فقط چند تا مجروح بی هوش و چند جنازه بی جان با لباس غواصی کنارم افتاده بودند ، از آنها هیچ صدایی بلند نمیشد. نمیدونم چه مدت بیهوش بودم ولی با لگدی بهوش آمدم ، آن لگد در آن زمان حکم معاینه ای را داشت برای تشخیص زنده بودن یک اسیر مجروح. چشم باز کردم نگهبانی را دیدم که یکی یکی به جنازهای اطرافم لگد میزند ، او از کنارم دور شد. (هنوز نفهمیدم چرا او نیمه شب به بدنهای نیمه جان لگد میزد !!) خون زیادی ازم رفته بود ، دیگه رمقی نداشتم .مدتی گذشت تا به‌ خود آمدم ، سرم را چرخاندم روبروی صورتم کمی دورتر، دله آتش روشنی را دیدم که دوتا نگهبان کنارش گرم میشدند ، یکی ایستاده پشت به من و دومی نشسته رو به من بود ،ای کاش میشد دستای منم روی آن آتش گرم میشد. آنها شکسته چوبهای صندوق مهماتی را برای سوزاندن داخل دله ای سیاه می‌ریختند. چوبهای خشک داخل آن دله سیاه زبانه میکشید و حکایت از داغی شعله ها را میکرد. جرقه هایی که از آن شعله ها به هوا میرفت گرمای دلچسبی را به نظر میرسوند. تمام وجودم یخ کرده بود. صدای پارس سگهای بصره را از دور میشنیدم. تشنه بودم و ضعف داشتم . دو شبی بود که مجروح ، با خونریزی زیاد، در لباس غواصی در دست دشمن اسیر بودم. نه آبی، نه غذایی، دریغ از یک قرص مسکن که دردم را آرام کند. احساس تشنگی شدیدی داشتم با ته نفسی که برایم مانده بود و انهم شبیه ناله به نظر میرسید ، نگهبان کنار دله آتیش را صدا کردم. آن دو سرباز دشمن گرم صحبت بودند و صدای ضعیف مرا نمیشنیدند. ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد. در دام مانده باشد، صیاد رفته باشد. با ضعف ولی اینار کمی بلندتر دوباره آنها را صدا کردم و گفتم؛ اخی، اخی ، خیلی تشنمه، ان عطشان... یکی از نگهبانان سرش را بالا اورد و به عربی گفت اگر آب بخوری از خون ریزی میمری... من که دو شب و یک روزی بود، آبی نخورده بودم و به شدت تشنه، باز هم اصرار کردم. نگهبان دوم رو کرد به اولی و گفت؛ این تا صبح زنده نمیمونه، بهش آب بده تا زودتر بمیره... آن شب آب هم حکم تیر خلاص را داشت.... سرباز اولی بلند شد با یک دست پشت شلوارش را تکاند ، با دست دیگر صلاحش را محکم گرفت و بطرفم آمد. آرام آرام از کنار صورتم گذشت و پشت سرم داخل یک اتاقک رفت ، او بعد از مدتی یک پارچ زرد رنگ پر از آب سرد را اورد و کنارم گذاشت و دوباره رفت کنار آتش داغ و مشغول گفتگو شد.. علی‌رقم اینکه من از شب قبل چند گلوله خورده بودم ، خونریزی زیاد داشتم ، باز هم بی آب و غذا و درمان هنوز نفس میکشیدم و زنده بودم، غافل از اینکه چه مدت باید این روال را تحمل کنم. آنجا هیچ امکانات اولیه برای زنده ماندن یک حیوان نبود چه رسد به انسان. آنان اسیران مجروح بدحال را در خط مقدم با تیر خلاص میکشتند یا بعد از اسارت و انتقال به پشت جبهه با ندادن آب و غذا و درمان کشته و با همان دستان بسته در زیر خاک دفن میکردند. باضعف زیاد نیم خیز روی آرنج دستم تکیه بر زمین دادم ، سرم را بالا اوردم ، پارچ اب را بلند کردم . دستام میلرزید ، قدرت بلندکردن پارچ آب را نداشت، لبهام خشک شده بود. به زحمت آب را به دهانم نزدیک کردم از شدت لرزش دستام ، مقداری از آب پارچ روی زمین ریخت و با ولع زیاد آب را بلعیدم. اب میخوردم ولی رفع تشنگیم نمیشد... نفسم نیمه نیمه بالا می امد. روز سختی را گذرانده بودم ترسم از این بود که به تحرکات دشمن واکنش نشون ندم ، آنها به خیال اینکه مرده ام، بدنم را در خواب دفن کنند، به هر زحمتی بود نمی‌خوابیدم . آخه آنجا هر اسیر خواب یا بیهوشی که به لگدهای دشمن واکنش نشان نمی‌داد حکم مرده را داشت، دفنش میشد. نمیدانم چه مدت ولی بعد از نماز عشا بود که از بی رمقی بی هوش شدم. ماشین تویوتا باری که جنازهای همرزمانم را حمل میکرد، کنار حیاط خاموش بود. آن ماشین حکم تابوتم را داشت. چند جنازه عقب ماشین افتاده بود ولی به نظر می‌رسید که هنوز جای من را دارد. بعد از خوردن آب آرام روی پتوی کهنه ی پوسیده و روغنی که روی خاکهای نمدار ، زیر بدنم پهن بود دراز کشیدم و سرم را روی زمین گذاشتم و رو به آسمان آماده رفتن شدم. چشمانم به آسمان خیره ماند. آسمان پر ستاره آن شب خیلی شفاف مرا به داخل خود میکشید. چشمان خسته و بی رمقم بسته شد واز دنیا خداحافظی کردم و از هوش رفتم ... ادامه دارد... https://eitaa.com/sadeghzadehpoodeh نظرات شخصی خود را جهت بهینه شدن بنوبسید @kargahearamesh
پـــــــوده دیارڪهـــــــن
علیرضا صادق زاده پوده فصل دوم (قسمت ۳) شب بود، نمیدونم ساعت چند، فضا خیلی سرد وساکت بود. فقط می‌تو
این مجموعه خاطرات مربوط به آزاده سرافراز علیرضا صادقزاده است و به درخواست نامبرده به صورت قسمتهای نامنظم بارگذاری میشود
🔻پیام تبریک نماینده شهرضا و دهاقان به مناسبت 15 مهر، روز ملی روستا و عشایر 🔹متن کامل پیام دکتر حبیب قاسمی نماینده شهرضا و دهاقان به شرح زیر است: 🔹روستا مظهر تجلی اراده پولادین سخت کوش ترین انسان هاست که با فداکاری و از خودگذشتگی روح واقعی زیستن و جریان زندگی را با کار و تلاش بی وقفه خویش جاری ساختند. 🔹با توجه به شعار سال ۱۴۰۳ مبنی بر«جهش تولید با مشارکت مردم»، آنچه امروز می تواند روستاها را با توجه به توانمندی های موجود، به درجه قابل قبولی از ارتقاء و توسعه برساند، ایجاد درآمد پایدار با مشارکت مردم در جهت توانمندسازی وپیشرفت روستاییان می باشد. 🔹اینجانب ضمن قدردانی از تلاش همه دستگاه های خدمات رسان به روستا، 15 مهرماه، روز ملی روستا و عشایر را به همه روستائیان شریف و فداکار و عشایر غیور تبریک عرض نموده و ضمن قدردانی از بخشداران، اعضای شورای اسلامی روستاها، دهیاران، امیدوارم با برنامه ریزی بهتر و خدمات شایسته به این قشر نجیب و بی ادعا و اجرای برنامه های دولت شاهد روستاهای آباد، سرزنده و شاداب باشیم. ان شاءالله تعالی... ________________________________ 🆔️ @dr_habibghasemi 🔵پايگاه اطلاع رسانى دكتر حبيب قاسمى نماينده مردم شهرضا و دهاقان در مجلس شوراى اسلامى
12.48M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 ویدئوی جدید ✌️ 👈 این قسمت: جهنگوی کجایی؟ دقیقا کجایی ...؟ 🖥عضو کانال "" بشید 👇 https://eitaa.com/joinchat/3052077319Cc23b92694b
7.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 سوال چالشی مهمان برنامه از تحلیلگر اسرائیلی بی‌بی‌سی؛ چرا اسرائیل سخنگوی فارسی زبان دارد! 🔶 احمدرضا دانش، فعال رسانه‌ای خطاب به تحلیلگر اسرائیلی: تنها کسی می‌تواند بگوید که مردم ایران با حکومت مخالف هستند که کشتار چهل هزار نفر در غزه را منکر می‌شود؛ شما اگر جمعه این هفته چشم‌هایتان را باز می‌کردید، مردم ایران را می‌دیدید. 🛑‍@Armane_14
باسلام یک قطعه زمین تجاری به مساحت حدود 40 متر روبروی درمانگاه پوده بفروش می رسد. 09132219682 حقیقی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺 صوت لورفتۀ نتانیاهو؛ باید به ایران پاسخ سطحی بدهیم و آن را بزرگ‌نمایی کنیم 🔹به‌تازگی یک فایل صوتی از سخنان نتانیاهو در یک جلسه خصوصی با اعضای نظامی و اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در کانال‌های عبری منتشر شده است. 🔹نتانیاهو در این جلسه می‌گوید: حملات ایران باعث شده که ابهت و بازدارندگیِ ما از بین برود. ناچاریم به ایران پاسخ بدهیم. اگر نتوانیم به حملهٔ ایران جواب بدهیم، حجم ترس در داخل اسرائیل بیشتر می‌شود و این خطرناک است. ما نمی‌خواهیم داخل اسرائیل از این نابه‌سامان‌تر بشود و وضع از این بدتر شود. 🔹ما برای پاسخ به ایران ۲ مسئله را باید در نظر بگیریم؛ اول اینکه پاسخ باید سطحی باشد تا ایران حملهٔ دوباره نکند. فقط باید حمله اتفاق بیفتد؛ حالا این حمله می تواند به‌صورت سطحی باشد. دوم اینکه این حمله باید در رسانه بزرگنمایی شود و بزرگ جلوه کند تا تأثیر رسانه‌ای داشته باشد. 🔹مهم‌تر از این‌ها کار رسانه‌‌ای است؛ باید قبل‌از عملیات ما علیه ایران، ترس در ایران حاکم شود؛ مثل کاری که ایران با ما کرد و باعث شد فروشگاه‌ها خالی شود و مردم ما نگران از وضعیت شدند. این اتفاق باید در ایران بیفتد و نگرانی در ایران حاکم شود. 📌 «اخبار جامع و فوری‌ با پروندهٔ ویژه» @parvande_vije
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی ترامپ در واکنش به عملیات وعده صادق ۲ این هوش مصنوعی چه کارها که نمی کنه 😂😂 # طنز حتما عضو شویــــــــــــد 🇮🇷🌸پــــــــــــــوده دیار ڪهـــــــــــــــن👇 @Podehdiyarekuhan
🔻پیام تبریک نماینده شهرضا و دهاقان به مناسبت 15 مهر، روز ملی روستا و عشایر 🔹متن کامل پیام دکتر حبیب قاسمی نماینده شهرضا و دهاقان به شرح زیر است: 🔹روستا مظهر تجلی اراده پولادین سخت کوش ترین انسان هاست که با فداکاری و از خودگذشتگی روح واقعی زیستن و جریان زندگی را با کار و تلاش بی وقفه خویش جاری ساختند. 🔹با توجه به شعار سال ۱۴۰۳ مبنی بر«جهش تولید با مشارکت مردم»، آنچه امروز می تواند روستاها را با توجه به توانمندی های موجود، به درجه قابل قبولی از ارتقاء و توسعه برساند، ایجاد درآمد پایدار با مشارکت مردم در جهت توانمندسازی وپیشرفت روستاییان می باشد. 🔹اینجانب ضمن قدردانی از تلاش همه دستگاه های خدمات رسان به روستا، 15 مهرماه، روز ملی روستا و عشایر را به همه روستائیان شریف و فداکار و عشایر غیور تبریک عرض نموده و ضمن قدردانی از بخشداران، اعضای شورای اسلامی روستاها، دهیاران، امیدوارم با برنامه ریزی بهتر و خدمات شایسته به این قشر نجیب و بی ادعا و اجرای برنامه های دولت شاهد روستاهای آباد، سرزنده و شاداب باشیم. ان شاءالله تعالی... ________________________________ 🆔️ @dr_habibghasemi 🔵پايگاه اطلاع رسانى دكتر حبيب قاسمى نماينده مردم شهرضا و دهاقان در مجلس شوراى اسلامى