جنبش ضد سفیانی
.
دیر راهب نام محلّی در سرزمین شام است، که اسیران اهل بیت از آن گذشتند. در این سفر، که اسرا به همراه نیروهای یزید بن معاویه به شام برده میشدند، سرهای شهدا نیز همراه قافله بود. در یکی از منزلگاههای راه، به محلّی رسیدند به نام «قنّسیرین» که راهبی در دیری به عبادت مشغول بود.این دیر، هم اکنون در منطقه راه سوریه به لبنان موجود است و بر یک بلندی مشرف به جاده قرار دارد. در ماجرای اسیران اهل بیت از کوفه تا شام، حاملان سر امام حسین علیه السلام هنگامیکه به دیر راهب رسیدند سر را داخل دیر قرار دادند، راهب در آن شب دید نوری به سوی آسمان بلند است، وقتی به سوی آنان رفته و از هویت آنان و صاحب سر آگاه شد پس از شماتت آنان، مقداری پول داده و از آنان خواست تا یک شب سر را در اختیار وی بگذارند. راهب در آن شب سر را بر روی سینه گذاشته و صبح گریه میکرد
راهب به سر مقدس عرض کرد:ای سر سروران عالم! و ای بهترین خلائق! گمان دارم تو از کسانی باشی که خداوند در تورات و انجیل وصف آنان کرده، و فضیلت تأویل به تو عطا فرموده، و بزرگان سادات بنی آدم در دنیا و آخرت بر تو گریه و ندبه می کنند، می خواهم تو را به اسم و وصف بشناسم.
آن سر بزرگوار به سخن آمد و فرمود:«انا المظلوم، انا المهموم، اناالمغموم، انا الذی بسیف العدوان و الظلم قتلت، انا الذی بحرب اهل البغی ظلمت، انا الذی علی غیر جرم نهبت، انا الذی من الماء منعت، انا الذی عن الاهل و الاوطان بعدت»، آن نصرانی گفت: به خدا قسم ای سر! خود را بیشتر معرفی کن.
آن سر فرمود:«انا ابن محمد المصطفی، انا ابن علی المرتضی، انا ابن فاطمة الزهراء، انا ابن خدیجة الکبری، انا ابن العروة الوثقی، انا شهید کربلا، انا قتیل کربلا، انا مظلوم کربلا، انا عطشان کربلا...»،
راهب به برکت آن سر مسلمان شد.
ماموران پس از مراجعت از آنجا به سراغ سکهها رفته اما دیدند همه سکهها به خاک ریزه تبدیل شدهاست.
https://t.me/AntiSofyani/16823
#راهب #دیر #سر #امام_حسین #کربلا #اربعین
.
دیر راهب نام محلّی در سرزمین شام است، که اسیران اهل بیت از آن گذشتند. در این سفر، که اسرا به همراه نیروهای یزید بن معاویه به شام برده میشدند، سرهای شهدا نیز همراه قافله بود. در یکی از منزلگاههای راه، به محلّی رسیدند به نام «قنّسیرین» که راهبی در دیری به عبادت مشغول بود.این دیر، هم اکنون در منطقه راه سوریه به لبنان موجود است و بر یک بلندی مشرف به جاده قرار دارد. در ماجرای اسیران اهل بیت از کوفه تا شام، حاملان سر امام حسین علیه السلام هنگامیکه به دیر راهب رسیدند سر را داخل دیر قرار دادند، راهب در آن شب دید نوری به سوی آسمان بلند است، وقتی به سوی آنان رفته و از هویت آنان و صاحب سر آگاه شد پس از شماتت آنان، مقداری پول داده و از آنان خواست تا یک شب سر را در اختیار وی بگذارند. راهب در آن شب سر را بر روی سینه گذاشته و صبح گریه میکرد
راهب به سر مقدس عرض کرد:ای سر سروران عالم! و ای بهترین خلائق! گمان دارم تو از کسانی باشی که خداوند در تورات و انجیل وصف آنان کرده، و فضیلت تأویل به تو عطا فرموده، و بزرگان سادات بنی آدم در دنیا و آخرت بر تو گریه و ندبه می کنند، می خواهم تو را به اسم و وصف بشناسم.
آن سر بزرگوار به سخن آمد و فرمود:«انا المظلوم، انا المهموم، اناالمغموم، انا الذی بسیف العدوان و الظلم قتلت، انا الذی بحرب اهل البغی ظلمت، انا الذی علی غیر جرم نهبت، انا الذی من الماء منعت، انا الذی عن الاهل و الاوطان بعدت»، آن نصرانی گفت: به خدا قسم ای سر! خود را بیشتر معرفی کن.
آن سر فرمود:«انا ابن محمد المصطفی، انا ابن علی المرتضی، انا ابن فاطمة الزهراء، انا ابن خدیجة الکبری، انا ابن العروة الوثقی، انا شهید کربلا، انا قتیل کربلا، انا مظلوم کربلا، انا عطشان کربلا...»،
راهب به برکت آن سر مسلمان شد.
ماموران پس از مراجعت از آنجا به سراغ سکهها رفته اما دیدند همه سکهها به خاک ریزه تبدیل شدهاست.
https://t.me/AntiSofyani/16823
#راهب #دیر #سر #امام_حسین #کربلا #اربعین