eitaa logo
سراج
107 دنبال‌کننده
2هزار عکس
672 ویدیو
0 فایل
همه دعوت هستید به این مهمانی!
مشاهده در ایتا
دانلود
راهنماهای ما هم نیستند و در تیراندازی اول فرار کردند . حاج‌عمار خیلی آرام و با صلابت گفت: الان می‌آیم بالا . فکر کردم الان با آن سی چهل نفر نیرویی که دارد می‌آید بالا تا روستا را از دست داعش بگیریم . خودش را رساند به بالای تپه . به او گفتم: چرا تنها آمدی؟ گفت: می‌زنیم و مثل مرد می‌گیریم . با خنده گفتم : تو برو جلو ما پشت سرت می‌آییم ؛ سرش را انداخت پایین و به سمت روستایی که دست داعش بود رفت👇👇👇👇👇 ما هم پشت سرش با فاصله حرکت می‌کردیم و حالت تأمینی داشتیم . وارد اولین خانه شد . خیلی دلهره داشتم که الان ممکن است شهید بشود . دومین خانه و یک دفعه دیدم داد زد : اسماعیل بیا ، بیا ، فرار کردند . خیلی برای من جالب بود که تنها رفت داخل روستا و نیروهای داعشی وحشت کرده بودند و در دره پایین روستا کمین گرفته بودند . عمار با شجاعتی که داشت به تنهایی باعث آزادی یک روستا شد😭😭😭💐 دیدم سرباز سوری رو سینش عکس حاج عمار رو چسبونده ؛ ازش پرسیدم این کیه ؟؟میشناسیش؟ گفت : این حاج عمار خدا بیامرزه ؛ گفتم : چرا عکس ی ایرانی رو روی سینت زدی ؛ گفت : حاج عمار خیلی انسان درست و فرمانده شجاعی بود ؛😭😭 براش ایرانی و سوری و عراقی فرقی نداشت . شبها توی پستهای شبانه میومد پیش ما و با ما حرف می زد و ما رو تحویل می گرفت ؛ خیلی به ما احترام می گذاشت😭😭👇👇👇👇 تو فرمانده ها مخصوصا فرمانده های سوری اصلا همچین رفتاری وجود نداره ؛ تا وقتی که اون بود هیچ کم و کسری نداشتیم ؛ یبار تو عملیات یکی از بچه ها شهید شد و کسی جرأت نداشت بره جنازه شهید رو به عقب بیاره با اینکه اصلا اون شهید ایرانی نبود خودش رو به خطر انداخت و رفت تو دل دشمن و شهید ما رو به دوش انداخت و چند صد متر به عقب آورد ؛ چند وقت بعد بچه های عراقی حرکه النجباء رو هم دیدم که عکس این شهید روسینشونه😭😭😭👇👇👇👇 روستا آزاد شده بود همه حسابی خسته بودن تیغ آفتاب ظهر هم چهره بچه ها رو میخراشید ؛هوا حسابی گرم بود و بعد ی نبرد حسابی ، حسابی همه رو تشنه کرده بود .عمار رسید پیش بچه ها با همون حال به فرمانده چهره سوختشون اعتراض کردن که آب میخوان برای نوشیدن . عمار چشمی گردوند و چاه آبی که همونجا بود رو نشون داد و گفت : آب بکشید و بخورید 💐👇👇👇👇👇. و با سر آستین عرق پیشونیش رو پاک کرد و زبونش رو تو دهن خشکش چرخوند😭 رزمنده های خسته و تشنه به گلایه به عمار گفتن آخه معلوم نیست این آب تمیز باشه !! فرمانده سطلی که کنار چاه بود رو برداشت و پرت کرد داخل چاه صدای تالاپ موج داری از ته چاه بلند شد . صبر کرد که سطل تو آب غرق بشه ؛ اونوقت طنابی که به سطل گره خورده بود رو کشید بالا با هر تکون آب از دور و بر سطل توی چاه سرنگون میشد 💐👇👇👇👇 صبر کرد که سطل تو آب غرق بشه ؛ اونوقت طنابی که به سطل گره خورده بود رو کشید بالا با هر تکون آب از دور و بر سطل توی چاه سرنگون میشد ؛ فرمانده دست دراز کرد و سطل رو برداشت ؛ بی توجه به نگاه نیروهاش سطل رو به صورتش نزدیک کرد ؛ لبش تری آب رو حس کرد ؛ جرعه ای از آب رو با گلوی خشکش آشنا کرد و برگشت رو به نیروهاش و گفت : سالمه بخورید . لبخند جای خودش رو به تعجبی که رو صورت نیروها ماسیده بود داد و صدای صلوات بلند شد😊 و لبیک یا حسینی تو فضا پیچید ؛ عمار سطل آب رو روی سر و صورتش ریخت که یه کم حرارت تنش کم بشه ؛ نیروها به طرف سطل رفتن و مشغول خوردن آب شدن ؛ نگاش کردم با نگاش گفت : فرمانده همون آبی رو باید بخوره که نیروهاش میخورن .😭😭 اصلا آب از این معدنی تر؟! اصلا فرمانده از این خاکی تر ؟! اصلا دل از این صافتر ؟! اصلا عمار ازین خدایی تراصلا ..... ؟!!😭😭😭😭😭💐 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
خب دوستان بزرگوارم، سرانجام من هم درتاریخ ۱۵آبان ماه سال ۱۳۹۴ در سوریه به آرزوم رسیده وبه رسیدم 😊😊😊🖐💐 🌸کانال شهدایی سراج🌸 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
سلام😊 من امیرحسین هستم، تنها فرزند ، زمان شهادت بابام همین قدری بودم ۱۸ ماهه ، چون بابام زیادسوریه می رفت،چندماه بیشترندیدمش😔 دلم خیلی برای بابام تنگ میشه 😔 خیلی دوستت دارم بابایی🖐💐💐💐💐 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
این جا هم مزارمه، تهران،بهشت حضرت زهرا سلام الله علیها، قطعه ی ۵۳ بهشت زهرا(ردیف ۸۷؛ شماره ۱۷»، در جوار مزارِ عموی شهیدم » 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
💠روزشمار غدیر💠 🌸امیرالمؤمنین عليه السلام: هر كه به روزى خداداده رضايت دهد، بر آن چه از دست رود، اندوه نخورَد. 🌸مَن رَضِيَ بِرِزقِ اللّهِ لَم يَحزَن عَلى ما فاتَهُ. ✅نهج البلاغه حكمت 349 برای یک روز هم که شده... دنبال چیزهایی که نداری نرو... از چیزهایی که داری لذت ببر... 🌹۵ روز تا بزرگترین عید خدا 🌹 💠═════️◇◈◇ 🕊@pouyesh_seraj 🕊 ◇◈◇═════💠
_شهدایی بدان امید دهم جان که خاک کوی تو باشم... کانال شهدایی سراج را دنبال کنید 👇 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
🌹 🌷 💠خاطره شهید حاج قاسم سلیمانی از سردار شهید حاج احمد کاظمی🌷 🔰هیچ ای، هیچ خلوتی، جلسه رسمی، جلسه دوستانه، جلسه خانوادگی، مسافرتی وجود نداشت🚫 كه او باكری و خرازی و همت و این شهدا🌷 را نكند. 🔰هیچ نمازی📿 ندیدم، كه احمد بخواند و در قنوت یا در پایان نماز گریه نكند😭 وپیوسته این ذكر:⇜«یا رب الشهدا، یا رب الحسین، یا رب المهدی » ورد زبان بود و بعد گریه می كرد. 🔰از دست دادن احمد همه را ناراحت كرد😔 اما آن چیزی كه بچه های جبهه با احمد بودند و با رفتن او غمگین شدند این بود كه، احمد رفتارهای جنگ بود✊ تداعی خلوص، صفا، پاكی، صداقت بود. 🔰وقت سخن با احمد ناخودآگاه آدم را به یاد می انداخت💭 به یاد 🌷 می انداخت حیای احمد آدم را به یاد آن انسان پر از جنگ می انداخت. 🌷 پیوستن به کانال شهدایی سراج 👇 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
🍃شرط گمنامی سکوت است. نه فریاد خوبی ها... هرگــز نـه معـطل پر پـروازند نه چشـم به‌راه فرصـت اعجازند مردان خدا، براے زیبا رفتـن هربـار مسـیر تازه‌اے می‌سازند 🍃هرجا که باشی میتونی ، به شرط اینکه ... 🕊 🌸کانال شهدایی سراج🌸 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
وصیتی تأمل برانگیز بر روی مزار یک شهیـد : ای بـرادر ؛ کجا میروی ؛ کمی درنگ کن آیا با کمی گریه و یک فاتحه شما بر مزار من و امثال من مسئولیتی را که با رفتن خود بر دوش تو گذاشته‌ایم از یاد خواهی بُرد یا نه ! ما نظاره‌گر خواهیم بود که تو با این مسئولیت سنگین چه خواهی کرد. رضا نادری کسی‌بود که در عملیات مرصاد طرح محاصره‌ منافقین در تنگه چهار زبر را مطرح کرد و اولین کسی بود که تنگه‌ی مرصاد را بست و منافقان را غافلگیر کرد و از همانجا در ۶۷/۵/۵ راهی آسمان‌ شد. ۱۲قائم ـــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
🔅امام خامنه ای: من بدون تعارف، نشستن پهلوی والدین شهدا و روی فرش آنها و زیر سقف آنها را برای خود سعادت می‌دانم... ما از شماها کسب روحیه و معنویت می‌کنیم ـــــــــــــــــ🕊🌹ــــــــــــــــ @pouyesh_seraj
خداوند وعده داده که شما اگر مقاومت کنید و حضور داشته باشید دیگر با نتیجه کاری نداشته باشید ؛ زیرا پیروزی از آن شما است . وعده دیگر خداوند این است که دشمنان شما را از احمق ترین ها آفریدیم و آنها اشتباه می کنند ؛ دشمنان به دنبال ایجاد رعب و وحشت هستند ولی نمی‌ دانند و نمی ‌فهمنند که ما برای شهادت مسابقه می‌ دهیم و وابستگی نداریم ؛ اعتقاد ما این است که از سوی خدا آمده‌ ایم و به سوی او می رویم. شما می بینید که با آمدن یک شهید موجی از روحیه جهاد و شهادت دمیده می شود... حبیب سپاه اسلام مدافع حرم و حریم آل الله ، سردار پیوستن به سراج 👇 ــــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــ 🦋 @pouyesh_seraj 🦋
مهران به روح الله گفت: این تقوا که میگن دقیقا یعنی چی؟ روح الله گفت:چیزی که من از تقوا میدونم یعنی:(ایمان مستمر،عمل مکرر) آدم با یه شب دو شب به جایی نمیرسه . باید ایمانت دائم باشه و عملت مداوم . اینکه یه شب بری هیئت و کلی گریه کنی ، بعدش انتظار داشته باشی نفس مسیحایی پیداکنی،اینجوری نیست . دوروز بعد میبینی تو منجلاب دنیا گرفتار شدی . 🌷شهید 🌷 یاد شهدا با صلوات🌷 ــــــــــــــ🕊🌹ـــــــــــــــــ @pouyesh_seraj