🍃🌸⊰🇮🇷⊱🌼🍃🌸⊰🇮🇷⊱🌼🍃
🍃 #درد_نوشته...🍃
محسن محسن!
محسن محســ❤ـن!
برادر شهیدم ،صدامو داری؟؟؟
نگران حیا و عفتیم توی کوچه و بازار!😰
برادر شهیدم!
دشمن بصیرت عده ایو گرفته...
صدامو داری؟!
اینجا زیر بمبـ💥ــاران جنگ نرمیم...
زیر ترکش های جنگ #فرهنگی...
چند تا از دوستام از دست #رفتن...😔😔
اینجا محاصره #جنگ_نرمه...
#تَوَکُلِمــون به خداست...
تو هم برامون #دعا کن...
محسن محسن!
رفیق شهیدم ،صدامو داری؟
#برادرم
#راهت_ادامه_دارد_...
🌹 @shahidesarboland🌹
ڪانال شهید سربلند
شهید محسن حججی:
اقا #محسن علاقه زیادی به کار #فرهنگی داشت👌 و انجام می داد ما که دم از رفاقت با #شهید میزنیم چقدر این کارو انجام میدهیم⁉️
#التماس_تفکر⚠️
@shahidesarboland
⚫️امام حسن عسکری یا عسگری؟🤔
عسکری درست است... ✅
عسگری نادرست... ❌
"عسگر" یعنی عقیم و بیدانه
یعنی امام حسن عسکری(ع) عقیم بوده و فرزندی به نام امام زمان(ع) ندارد...😞
و
اینکه در فرهنگ عرب حرف (گ) موجود نیست....❗️
✔️ و #عسکر محلهای بوده در شهر سامرا که لشکرگاه و محل توقف سپاه خلفای عباسی در آنجا قرار داشت...
◼️خلفای عباسی برای زیر نظر داشتن فعالیتهای #فرهنگی #علمی و #سیاسی امام هادی (ع) آن حضرت را در سال 236 ه.ق از مدینه به سامرا انتقال و در محله #عسکر سکونت دادند.
چون امام حسن (ع) و پدر بزرگوارش امام هادی (ع) در محله عسکر زندگی میکردند و به #عسکری لقب یافتند...
دسیسه های دشمن رو خنثی کنیم...💪
پس☝️
تاریخ گواه است که «عسکری» از مشهورترین القاب حضرت است...
شهادت #امام_حسن_عسکری(ع) تسلیت باد
#نشر_حداکثری🔹
•🍃• #ʝøɪɴ ↷
╭─🖤〰️🥀〰️🖤─╮
@shahidesarboland
╰─🖤〰️🥀〰️🖤─╯
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
💥 #قسمت_هفتم و #قسمت_هشتم💥 💢خاطراتی از شهید حججی💢 خانه اش #طبقه ی_چهارم بود توی یک مجتمع مسکونی. آس
💝زندگینامه #شهید_محسن_حججی 💝
💥#قسمت_نهم💥
#شغل دولتی و رسمی را دوست نداشت. خوشش نمی آمد.
بهم میگفت: "زهرا، اونجور حس میکنم برا کارهای #فرهنگی، دست و بالم بسته میشه. "😉
با این وجود، یکبار پیشنهاد #سپاه رو بهش دادم. گفتم: "محسن من دلم نمیخواد برا یه لحظه هم ازم دور باشی. اما اگه به دنبال #شهادت میگردی، من مطمئنم شهادت تو توی سپاه رقم میخوره."😌
این را که شنید خیلی رفت توی فکر. قبول کرد.
افتاد دنبال کارهای پذیرش سپاه. 😍
در به در دنبال #شهادت بود.😇💚
.
°°°°°°°°°
سپاه قبولش نمی کرد.😢
بهانه می آورد که: "رشته ات برق است و به کار ما نمی آید و برو به سلامت."😐
برای حل این مساله خیلی دوندگی کرد.😮
خیلی این طرف و آن طرف رفت.
آخرش هر جور بود درستش کرد.😍💪🏻
این بار آمدند و گفتند: "دندون هات هم مشکل دارن. باید عصب کشی بشن"😩
آهی در بساط نداشت. رفت و با بدبختی پولی را قرض کرد و دندان هایش را درست کرد.🤗
آخر سر قبولش کردند.😇🤗
خودش میگفت :"اگه قبولم کردن، اگه من رو پذیرفتن،دلیل داشت.😇 رفته بودم #گلزارشهدا سر قبر حاج احمد. رو انداخته بودم به حاجی."😍😎
.
::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::::
برای گذراندن دوره ای از طرف سپاه رفته بودیم #مشهد. تا دم ظهر کلاس بودیم.
بعد از ظهر که میشد، دیگر محسن رو نمی دیدم. بر میداشت و میرفت حرم تا فرداش.😳😮
یکبار بهش گفتم: "محسن. اینهمه ساعت توی حرم چیکار میکنی؟ شامت چی؟ استراحتت چی؟"🤨
#بغض راه گلویش را گرفت. گفت: "وقتی برگشتیم حسرت این روزها رو میخوریم. روزهایی که پیش علی بن موسی الرضا علیه السلام بودیم و خوب #گدایی نکردیم. "😢
فرداش قبل نماز صبح رفتم حرم. توی یکی از رواق ها یکدفعه چشمم بهش افتاد.🤔
گوشه ای برای خودش نشسته بود و با گردنی کج داشت زیارت میخواند. 😇
ایستادم و نگاهش کردم. چند دقیقه بعد بلند شد و مشغول شد به #نمازشب. مثل باران توی قنوت نماز شبش #اشک می ریخت.😭😢
آنروز وقتی برگشتم محل اسکان، رفتم پیشش نشستم. سر صحبت زیارت و امام رضا علیه السلام را باهاش باز کردم.🙄
#حال_معنوی عجیبی داشت. بهم گفت: "از امام رضا فقط یه چیزی رو خواستم. اونهم اینکه تو راه امام حسین علیه السلام و مثل امام حسین علیه السلام شهید بشم."😌
بهش گفتم: "محسن خیلی سخته آدم مثل امام حسین علیه السلام شهید بشه. خیلی زجر آوره!"
گفت: " به خود امام رضا علیه السلام قسم که من حاضرم. خیلی لذت آوره!"😍👌🏻🤗
#حجت_خدا
#لبیک_یا_زینب
✍🌼🍃🌼🍃🌼
🍃ادامه دارد...
✍لطفا فقط با ذکر #لینک_کانال کپی شود
↘ ┅°•°•°•°═📚═°•°•°•°┅↙
🖋https://eitaa.com/joinchat/2166358030Cf45cc55346
↗ ┅ °•°•°•°═📚═°•°•°•°┅↖