eitaa logo
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
943 دنبال‌کننده
6.9هزار عکس
2.2هزار ویدیو
84 فایل
❏بِسـم‌ِرَب‌ِّنآمَــت‌ْڪِھ‌اِعجٰآزمیڪُنَد•• ❍چِہ‌میشَۅدبـٰاآمَدَنت‌این‌ پـٰآییزرابَھـٰارکُنۍآقـٰاۍقَلبَم +شرط؟! _اگربرای‌خداست‌چراشرط...؟:)🔗🌿 @alaahasan_na !.....آیدی‌جهت‌تبادلات
مشاهده در ایتا
دانلود
@Maddahionlinمداحی آنلاین - خریدنی نشدیم و ز قیمت افتادیم - حاج منصور ارضی.mp3
زمان: حجم: 3.63M
با (عج) 🎤حاج 🎤 🍃خریدنی نشدیم و ز قیمت افتادیم 🍃از آن به بعد چقدر از خجالت افتادیم 🌹 ↯ بهترین های روز کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے 👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─♥️〰🥀〰♥️─╮ @shahidesarboland ╰─♥️〰🥀〰♥️─╯
🎵🎶🎵🎶🌘 🎶🎵🎶🌘 🎵🎶🌘 🎶🌘 🌘 و 🍁🌚 و راز و نیاز با تنها جهان هستی، آن هم در دل ، برای « » لذّتی فوق العاده و غیر قابل وصف دارد!.😇 ❣️آنان که زنده‌داری نصیبشان می‌شود و قطره‌ای از پروردگار بر جانشان رسیده است، تمام دنیا و آنچه در آن است، در نظرشان کوچک و حقیر است.💛 🌻سیّد السّاجدین امام (ع) در با حضرت ، عرضه می‌دارد: 🍃✍🏻«ای معبود من! کیست که شیرینی را چشیده باشد و آنگاه از تو رویگردان گشته و دیگری را به جای تو مقصد و محبوب خود قرار دهد؟!....** __و که با تو گشته باشد و آنگاه آرزوی دل به دیگری بستن و به غیر تو پیوستن را به سّر ضمیر خویشتن راه دهد
@Maddahionlinمداحی آنلاین - برگرد انتظار دل هفت آسمان - محمود کریمی.mp3
زمان: حجم: 4.43M
با (عج) 🍃برگرد انتظار دل هفت آسمان 🍃عجل علی ظهورک یا صاحب الزمان 🎤حاج 👌بسیار دلنشین 💔 🌷 ↯ بهترین های روز کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے 👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─♥️〰🥀〰♥️─╮ @shahidesarboland ╰─♥️〰🥀〰♥️─╯
حاج منصور ارضی4_6037379341225035751.mp3
زمان: حجم: 7.66M
🔊 🏴سبک 🏴 مناجات با 🎤 حاج ◼️ایام شهادت ↯ بهترین های روز کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے 👇🏻 •🍂• #ʝøɪɴ ↷ ╭─🏴〰◼️🥀◼️〰🏴─╮ @shahidesarboland ╰─🏴〰◼️🥀◼️〰🏴─╯
اگہ‌بدم‌چࢪاهۅامۅداࢪے؟!🙃😭 ╭─♥️〰🥀〰♥️─╮ @shahidesarboland ╰─♥️〰🥀〰♥️─╯
@Maddahionlinمداحی آنلاین - تموم جـاده ها بازن - مهدی رسولی.mp3
زمان: حجم: 3.43M
🍃شبا دلتنگ تو میشم برای گریه شب خوبه 🍃برای توبه کردن هم میگن خوبه 🎤حاج 👌بسیار دلنشین 🌷 🌷 ↯ بهترین های روز کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے 👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─♥️〰🥀〰♥️─╮ @shahidesarboland ╰─♥️〰🥀〰♥️─╯
حاج‌محمود کریمیحاج‌محمود کریمی - خدایا ببخش.mp3
زمان: حجم: 12.67M
🔊 📌 تنظیم 📝 خدایا ببخش 👤 حاج‌محمود ▪️ 🌙 👌 ↯ بهترین های روز کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے 👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─♥️〰🥀〰♥️─╮ @shahidesarboland ╰─♥️〰🥀〰♥️─╯
حاج‌منصور‌ ارضیb0631c32983bd4c4d76d8bf1b88c4b1732338860-480p_320kbps.mp3
زمان: حجم: 5M
حاج منصور ارضی ↯ بهترین های روز کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے 👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─♥️〰🥀〰♥️─╮ @shahidesarboland ╰─♥️〰🥀〰♥️─╯
حاج‌محمود کریمیحاج‌محمود کریمی - خدایا ببخش.mp3
زمان: حجم: 12.67M
خدایا ببخش......جان آقام ابوفاضل چقدر مهربونی تو.....‌ حاج ↯ بهترین های روز کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے 👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─♥️〰🥀〰♥️─╮ @shahidesarboland ╰─♥️〰🥀〰♥️─╯
@Ostad_Shojae سلام ای قرار دل بی قرار.mp3
زمان: حجم: 2.83M
🇮🇷🇦🇫 🌱 "عجل الله فرجه" 🌱 حاج ↯ بهترین های روز کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے 👇🏻 •🍃• #ʝøɪɴ ↷ ╭─♥️〰🥀〰♥️─╮ @shahidesarboland ╰─♥️〰🥀〰♥️─╯
~🕊 🍂 🍁خُدایا را نَصیبم‌ ڪُن دِلم ‌بَراے پَر میڪِشد دِلم‌ براے پَرمیڪِشد 🍁دُنیا را رَها ڪُنید را وِل‌ ڪنید هَمه چیز را دَر پیدا ڪُنید و رِضاے خُدا را بر رِضاے مَخلوق‌ ارجَحیٺ‌ دَهید... ♥️🕊 کـــــانال شهیـــــــد بــے سر را دنبال کنید↯ شهــــید محســـــن حججے  👇🏻   •🏴• #ʝøɪɴ ↷ ╭─🖤〰️🥀〰️🖤─╮ @shahidesarboland ╰─🖤〰️🥀〰️🖤─╯
قائـم'🌿|🇮🇷 𝐐𝐀𝐄𝐌 🇵🇸
✍ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_شانزدهم 💠 قدمی عقب رفتم و تیزی نگاه هیزش داشت جانم را می‌گرفت که صدای بسمه
✍️ 💠 گنبد روشن در تاریکی چشمانم می‌درخشید و از زیر روبنده از چشمان بسمه شرارت می‌بارید که با صدایی آهسته خبر داد :«ما تنها نیستیم، برادرامون اینجان!» و خط نگاهش را کشید تا آن سوی خیابان که چند مرد نگاه‌مان می‌کردند و من تازه فهمیدم ابوجعده نه فقط به هوای من که به قصد همراه‌مان آمده است. بسمه روبنده‌اش را پایین کشید و رو به من تذکر داد :«تو هم بردار، اینطوری ممکنه شک کنن و نذارن وارد حرم بشیم!» با دستی که به لرزه افتاده بود، روبنده را بالا زدم، چشمانم بی‌اختیار به سمت حرم پرید و بسمه خبر نداشت خیالم زیر و رو شده که با سنگینی صدایش روی سرم خراب شد :«کل داریا همین چند تا خونواده‌ایه که امشب اینجا جمع شدن! فقط کافیه همین چند نفر رو بفرستیم جهنم!» 💠 باورم نمی‌شد برای آدم‌کشی به حرم آمده و در دلش از قتل عام این قند آب می‌شد که نیشخندی نشانم داد و ذوق کرد :«همه این برادرها اسلحه دارن، فقط کافیه ما حرم رو به‌هم بریزیم، دیگه بقیه‌اش با ایناس!» نگاهم در حدقه چشمانم از می‌لرزید و می‌دیدم وحشیانه به سمت حرم قُشون‌کشی کرده‌اند که قلبم از تپش افتاد. ابوجعده کمی عقب‌تر آماده ایستاده و با نگاهش همه را می‌پایید که بسمه دوباره دستم را به سمت حرم کشید و زیر لب رجز می‌خواند :«امشب انتقام فرحان رو می‌گیرم!» 💠 دلم در سینه دست و پا می‌زد و او می‌خواست شیرم کند که برایم اراجیف می‌بافت :«سه سال پیش شوهرم تو تیکه تیکه شد تا چندتا رافضی رو به جهنم بفرسته، امشب با خون این مرتدها انتقامش رو می‌گیرم! تو هم امشب می‌تونی انتقام رفتن شوهرت رو بگیری!» از حرف‌هایش می‌فهمیدم شوهرش در عملیات کشته شده و می‌ترسیدم برای انتحاری دیگری مرا طعمه کرده باشد که مقابل حرم قدم‌هایم به زمین قفل شد و او به سرعت به سمتم چرخید :«چته؟ دوباره ترسیدی؟» 💠 دلی که سال‌ها کافر شده بود حالا برای حرم می‌تپید، تنم از ترس تصمیم بسمه می‌لرزید و او کمر به قتل شیعیان حاضر در حرم بسته بود که با نگاهش به چشمانم فرو رفت و فرمان داد :«فقط کافیه چارتا پاره بشه تا تحریک‌شون کنیم به سمت مون حمله کنن، اونوقت مردها از بیرون وارد میشن و همه‌شون رو میفرستن به درک!» چشمانش شبیه دو چاه از آتش شعله می‌کشید و نافرمانی نگاهم را می‌دید که کمی به سمت ابوجعده چرخید و بی‌رحمانه کرد :«می‌خوای برگرد خونه! همین امشب دستور ذبح شوهرت تو راه رو میده و عقدت می‌کنه!» 💠 نغمه از حرم به گوشم می‌رسید و چشمان ابوجعده دست از سرِ صورتم بر نمی‌داشت که مظلومانه زمزمه کردم :«باشه...» و به اندازه همین یک کلمه نفسم یاری کرد و بسمه همین طعمه برایش کافی بود که دوباره دستم را سمت حرم کشید. باورم نمی‌شد به پیشواز کشتن اینهمه انسان، یاد باشد که مرتب لبانش می‌جنبید و می‌خواند. پس از سال‌ها جدایی از عشق و عقیده کودکی و نوجوانی‌ام اینبار نه به نیت زیارت که به قصد جنایت می‌خواستم وارد حرم دختر (علیه‌السلام) شوم که قدم‌هایم می‌لرزید. 💠 عده‌ای زن و کودک در حرم نشسته بودند، صدای از سمت مردان به گوشم می‌رسید و عطر خنک و خوش رایحه حرم مستم کرده بود که نعره بسمه پرده پریشانی‌ام را پاره کرد. پرچم عزای (علیه‌السلام) را با یک دست از دیوار پایین کشید و بی‌شرمانه صدایش را بلند کرد :«جمع کنید این بساط و شرک رو!» صدای مداح کمی آهسته‌تر شد، زن‌ها همه به سمت بسمه چرخیدند و من متحیر مانده بودم که به طرف قفسه ادعیه هلم داد و وحشیانه جیغ کشید :«شماها به جای قرآن مفاتیح می‌خونید! این کتابا همه شرکه!» 💠 می‌فهمیدم اسم رمز عملیات را می‌گوید که با آتش نگاهش دستور می‌داد تا مفاتیحی را پاره کنم و من با این ادعیه قد کشیده بودم که تمام تنم می‌لرزید و زن‌ها همه مبهوتم شده بودند. با قدم‌هایی که در زمین فرو می‌رفت به سمتم آمد و ظاهراً من باید این معرکه می‌شدم که مفاتیحی را در دستم کوبید و با همان صدای زنانه عربده کشید :«این نسخه‌های کفر و شرک رو بسوزونید!» 💠 دیگر صدای ساکت شده بود، جمعیت زنان به سمت‌مان آمدند و بسمه فهمیده بود نمی‌تواند این جسد متحرک را طعمه تحریک کند که در شلوغی جمعیت با قدرت به پهلویم کوبید، طوری‌که ناله‌ام در حرم پیچید و با پهلوی دیگر به زمین خوردم. روی فرش سبز حرم از درد پهلو به خودم می‌پیچیدم و صدای بسمه را می‌شنیدم که با ضجه ظاهرسازی می‌کرد :«مسلمونا به دادم برسید! این کافرها خواهرم رو کشتن!» و بلافاصله صدای ، خلوت صحن و حرم را شکست... ✍️نویسنده: