فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فداااااات😂😂
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
هدایت شده از الماس
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غم 😔
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داداش پاشو، اشتباه کردم😞😂
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چیزی نیست آزار داره 😂
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی عزرائیل از سر خریتت میگذره و میذاره زنده بمونی 😲
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ویژگی های برخی روزه داران ایرانی از زبان حسن ریوندی 😂
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
داداش آنتن نمیده
+ یه لحظه وایسا جامو عوض کنم😳
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
لعنتی مگه داری میری دزدی؟ 😂
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تلاشش قابل تحسین بود 😂👌
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپی پر بازدید👌
بسیار دیدنی 😍😍
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی بچه رو با پدرش تنها بزاری 😑
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا یاد آن دوران بخیر 😍
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️آفتاب پرست زیبا
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخه شما ببین 😂😂
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا همین لحظه فکر میکردم کار کار بچه همسایه اس!!
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرش کم آورد 😂
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کمربند نبسته بودن😐😂😂😂
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️این کلیپ قشنگ و سخت را حتما ببینید
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️زحمتی که والدین برای کسب روزی میکشن را برای دانش آموزان نمایش میدن
_ هم انگیزه برای تلاش بیشتر
_ و هم قدرشناسی از زحمات والدین
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️اگر عابر بانک به هر علّتی کارت شما را خورد، در همان لحظه اول کلید زرد به همراه صفر را ۵ ثانیه نگه دارید تا کارتتان را بدون مراجعه به داخل بانک پس بدهد.
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگه گفتید نکته این کلیپ چیه👏
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مطلب جالب
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
⭕️شهید غیرت👆
📌 ادامه در پست بعدی
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆
⭕️شهید غیرت نماد جوان ایرانی
توصیف اولیه از غیرتمندی مردی اهل دیار سربداران؛ شهید مهندس حمیدرضا الداغی: «بر اساس شنیده ها»
🔹ساعت به نُه و نیم نزدیک می شود؛ حمید دارد می رود دنبال دخترش. آوا خانه رفیقش است. حمید رسیده به فلکه سه گوش. افتاده است توی خیابان ابوریحان. آن دور و برها ظاهرا خلوت است. پرنده یا هر چیز دیگری زیاد پر نمی زند. چراغ برق های خیابان نفس شان تازه نیست، خوب نمی دمند. کتاب فروشی و مغازه اِسنُوا و دیگر جاها تعطیل است. طبیعی ست؛ ساعت نه و نیم شب، آن هم جمعه چرا باز باشند؟!
🔹چشم تیز می کند. می بیند سه پسر افتاده اند به جان دو دختر. نزدیک شان شده اند. چنگ می اندازند سمت دختران. پسر دستش را چنگک می کند دور مچ دختر، می گیرد می کشدش حریصانه. حمید خیابان را رد می کند پا می گذارد توی پیاده رو. می رود که مثل همیشه مثل دفعه های پیش سد بزند جلوی آدم های نامردی که دنبال لذت طلبی اند.
🔹پسران می خواهند دو دختر را به زور ببرند توی ماشین. ماشین شان را آن طرف پیاده رو یا خیابان گذاشته اند. دختر خودش را می کشد عقب. نمی دانم داد می زند کمک می خواهد یا نه. پسر وحشیانه دختر را می کشد. حمید که می بیند از آن طرف خیابان می آید. داد می زند که ول کنید چه کارش دارید؟!
🔹خودش را می رساند. توی دل دختران لرزه افتاده است. نمی دانم حمید آن لحظه دخترش آوا آمده بود جلوی چشمش یا نه. ولی هر چه بود رفته بود وسط معرکه که نجات دهد. پسر سیاه پوش، پیرهن می زند بالا چاقو را از کمرش می کشد بیرون. حمید با لگد می رود سمت پسر. پسر دوم می پیچد پشت حمید. حمید یک لگد دیگر می زند به پسر جلویی. پسر دوم از عقب چاقو را تند تند فرو می کند توی گُرده حمید. پسر دیگر از جلو چاقو را می زند توی سینه حمید. پسر سوم که لباس زرد پوشیده، ایستاده است نگاه می کند. دختری که ماسک زده چیزهایی می گوید. دختر دیگر که موهایش ریخته ست روی شانه اش بدون روسری چیزی نمی گوید. چاقوست که از جلو و عقب توی تن حمید می رود. حمید نمی تواند نفر عقب را بزند. فقط مشت هایش می رود به سوی جلو. نفر عقب تا جا دارد با سنگ دلی و تیرگی، تیغ تیز فرو می کند. دو مرد از آن طرف پیاده رو می آیند راه شان را کج می کنند می افتند توی سرازیری خیابان و ناپدید می شوند. نبوده اند انگار هیچ وقت.
🔹دو پسر حمید را ول می کنند می ایستند جلویش چیزهایی می گویند. حمید جواب می دهد دستش را می گیرد سمت شان. سه مرد از پشت حمید پیدای شان می شود. یکی از مردها که کچل است می رود دو پسر را دور می کند.
🔹خون دارد از از زیر پوست حمید می آید. بالا بافت های لباسش را رد میکند میرسد روی پیراهن. پشتش خیسِ خون شده. روی سینه اش هم خون زده و درد میکند. از زیر ماسک سفید رنگش یک کله نفس می کشد قلبش می زند. نمیدانم دارد به چه فکر می کند. آوا را یادش هست؟ آمده بود دنبالش؟ منتظر است.
🔹یک موتوری می رسد. حمید را که می بیند سوارش می کند. پیراهن حمید پرخون تر شده. نمی دانم موتور سوار به حمید چیزی میگوید یا نه. فقط گاز می دهد سمت چهار راه دادگستری. می رود بیمارستان. سر چهارراه یک نفر سرش را از پراید در آورده می گوید: «تلوتلو میخورد». موتورسوار تا می آید کاری کند حمید می افتد روی آسفالت. ترافیک می شود. مردم دوره می کنند. مغازه دارها سرک می کشند قاطی جمعیت می شوند. حمید دردش آمده چیزی می گوید:
- کمک
🔹یک نفر زنگ می زند ۱۱۵. اورژانس زود می رسد. حمید را میبرند تو. تا میرسد بیمارستان رفته است توى كما.
🔹آوا نشسته است ثانیه میشمارد پدر بیاید زود برود خانه ولی از حمید خبری نیست. آوا شماره خانه را می گیرد می گوید:
بابا نیومده کجاست؟
🔹یک ساعت بعد یعنی یازده شب از فرمانداری زنگ می زنند به همسر حمید می گویند: «آقای شما با کسی خصومت دارد؟»
همسر حمید می گوید: «نه چرا می پرسید؟ یعنی دوباره به خاطر امر به معروف کاری کرده؟»...
http://eitaa.com/joinchat/844759061C34e859f037
کانال شاد خانواده👆