eitaa logo
هر روز یک صفحه از قرآن کریم
39.3هزار دنبال‌کننده
776 عکس
34 ویدیو
7 فایل
هر روز صبح 5 دقیقه وقت بگذاریم و یک صفحه از قرآن : 👈🏻 صوت زیبا 👈🏻ترجمه روان و رسا+نکته تفسیری کوتاه ارتباط با ادمین : @Msalehi_ejra ☎️ 09132348071 کانال دوم: #رادیو_انتظار👇👇👇 @Radio_Entezar313 شماره کارت نذورات قرآنی: 6037991943080576
مشاهده در ایتا
دانلود
به نام خدا السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🌺اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ سلام و ادب روز دوشنبه زیبایتان به خیر 🌺 ✅ ذکر روز دوشنبه :   ( ذکر روز:یا قاضی الحاجات /ای برآورنده حاجت ها ) 100 مرتبه. 🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن آیات صفحه🌹( ۴۱ )🌹 به نیت: برطرف شدن موانع ظهور ☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5771723948836259299.mp3
770K
🔸ترتیل صفحه ۴۱ قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده 🔸مقام‌ : سه گاه - صبا 🛑 فایل بدون ترجمه ☘️☘️☘️☘️ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_5771723948836259300.mp3
1.67M
🔸ترتیل صفحه 41 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده _مقام سه گاه - صبا 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه ☘️☘️☘️☘️ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
قرآن ترجمه المیزان سوره 2 سوره مبارکه البقرة صفحه 41 فَلَمَّا فَصَلَ طَالُوتُ بِالْجُنُودِ قَالَ إِنَّ اللَّهَ مُبْتَلِيكُمْ بِنَهَرٍ فَمَنْ شَرِبَ مِنْهُ فَلَيْسَ مِنِّي وَمَنْ لَمْ يَطْعَمْهُ فَإِنَّهُ مِنِّي إِلَّا مَنِ اغْتَرَفَ غُرْفَةً بِيَدِهِ ۚ فَشَرِبُوا مِنْهُ إِلَّا قَلِيلًا مِنْهُمْ ۚ فَلَمَّا جَاوَزَهُ هُوَ وَالَّذِينَ آمَنُوا مَعَهُ قَالُوا لَا طَاقَةَ لَنَا الْيَوْمَ بِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ ۚ قَالَ الَّذِينَ يَظُنُّونَ أَنَّهُمْ مُلَاقُو اللَّهِ كَمْ مِنْ فِئَةٍ قَلِيلَةٍ غَلَبَتْ فِئَةً كَثِيرَةً بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ وَاللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ (249) پس هنگامى که طالوت با لشکريانش [از شهر ]جدا شد گفت: همانا خدا شما را به وسيله نهرى آزمايش مى کند، پس هر کس از آن آشاميد از من نيست، و هر کس از آن چشيد او حتماً از من است مگر کسى که يک کف با دست خود بگيرد پس جز اندکى از آنان [همگى ]از آن آشاميدند، و چون او و کسانى که با او ايمان آورده بودند از نهر گذشتند گفتند: ما امروز در برابر جالوت و لشکريانش طاقت [مقاومت ]نداريم، [امّا ]کسانى که يقين داشتند به لقاى خدا مى روند گفتند: چه بسا گروهى اندک که به اذن خدا بر گروهى بسيار غلبه کرده اند، و خدا با صابران است. (249) وَلَمَّا بَرَزُوا لِجَالُوتَ وَجُنُودِهِ قَالُوا رَبَّنَا أَفْرِغْ عَلَيْنَا صَبْرًا وَثَبِّتْ أَقْدَامَنَا وَانْصُرْنَا عَلَى الْقَوْمِ الْكَافِرِينَ (250) و هنگامى که با جالوت و لشکريانش روبرو شدند گفتند: پروردگارا! صبرى [عظيم] بر ما فرو ريز و قدمهايمان را ثابت بدار و ما را بر گروه کافران پيروز کن. (250) فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ ۗ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَٰكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ (251) پس آنان را به اذن خدا شکست دادند، و داود جالوت را کشت، و خدا فرمانروائى و حکمت به او داد و از آنچه مى خواست به وى تعليم کرد; و اگر خدا [شرّ ]بعضى از مردم را به وسيله بعضى ديگر دفع نمى کرد زمين تباه مى شد، ولى خدا صاحب فضلى [بزرگ ]بر جهانيان است. (251) تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ ۚ وَإِنَّكَ لَمِنَ الْمُرْسَلِينَ (252) اينها آيات خداست که به حقّ بر تو مى خوانيم، و به راستى تو از جمله رسولانى. (252) 💐💐💐💐 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نکته تفسیری صفحه ۴۱: طالوت و جالوت .. قسمت دوم: سرانجام طالوت و سپاهیانش برای جنگ با جالوت ستمگر حرکت کردند. چون قانون خدا چنین رقم خورده که تمام مردم در هر حالتی باید امتحان شوند و راست و دروغ بودن ایمانشان معلوم شود، سپاهیان طالوت نیز به دستور خدا آزمایش شدند. طالوت به آن­ها گفت که خدا می­ خواهد شما را به وسیله­ ی یک رودخانه آزمایش کند؛ بدین صورت که هر کس از آب آن بنوشد، دیگر از پیروان من محسوب نمی­ شود، و هر کس از آن ننوشد، از پیروان من خواهد بود؛ البته نوشیدن یک کف دست از آب رودخانه ـ و نه بیشتر ـ عیبی ندارد. امتحان بس دشواری بود. خستگی راه و شدّت تشنگی از یک سو و آب زلال و خنک رودخانه از سوی دیگر، همه را به نوشیدن از آن آب می­ خواند و تنها نیروی ایمان بود که می­ توانست جلوی انسان را بگیرد. بیشتر لشکریان امّا تسلیم تشنگی شدند و بدون توجّه به فرمان خدا، خودشان را از آب رودخانه سیراب کردند. با این امتحان دشوار مشخص شد که شمار کمی از افراد سپاه، مقاوم و بااستقامت هستند؛ ولی همین شمار اندک می­ توانستند آن دشمن نیرومند و بزرگ را از پا درآورند؛ زیرا کسی که در برابر خواسته­ های نفسانی مقاومت کند و از شیطان که دشمن ناپیدا و قوی اوست، شکست نخورد، بی­ شک در برابر سپاهیان پیدای شیطان، با قدرت بیشتری مقاومت می­ کند و آنان را در هم می­ شکند. به همین سبب بلافاصله پس از آن​که سپاهیان طالوت از رودخانه عبور کردند، ترس، وجود کسانی را که از آب نوشیده و نشان داده بودند که از دشمن درون خویش ضعیف­ ترند، فرا گرفت و گفتند: «ما امروز نمی­ توانیم در برابر جالوت و سپاهیانش مقاومت کنیم و بی­ شک شکست خواهیم خورد.»؛ ولی گروه اندکی که در آزمون خدا سربلند شده بودند، با ایمان قوی و توکّل به خدا گفتند: «نترسید. چه بسیار لشکریانی بوده­ اند که نیرو و تجهیزات کم داشته­ اند؛ ولی با یاری خدا و ایمان قوی، بر لشکریان نیرومند و مجهزّی پیروز شده­ اند. صبر و استقامت کنید که خدا با صابران است.» به هر حال، پس از طی مسیر، دو لشکر طالوت و جالوت با هم روبه​ رو شدند. لشکر جالوت، افراد و تجهیزات جنگی بسیار بیشتری از لشکر طالوت داشت. سخن از قدرت جالوت و سپاهیانش همه جا را پر کرده بود؛ که ناگهان فریادی شنیده شد: «چه خبر شده؟ چرا این­قدر جالوت را بزرگ شمرده و خودتان را در مقابلش باخته­ اید؟ به خدا قسم، به محضی که با او روبه​ رو شوم، او را خواهم کشت.» همه­ ی نگاه­ها به او دوخته شد. صدا از جوان شجاع و مصمّمی به نام «داوود» بود که برای برادرانش که در سپاه حضور داشتند، غذا آورده بود. سپاهیان، او را نزد طالوت بردند و ماجرا را باز گفتند. پس از گفت​ وگویی میان آن دو، داوود به لشکریان طالوت پیوست. صبح که شد، دو لشکر در مقابل هم صف کشیدند و برای کارزار آماده شدند. افراد باایمان لشکر طالوت، به درگاه خدا روی آوردند و از او تقاضا کردند که صبر و استقامت آنان را زیاد کند و آنان را بر لشکر کافر جالوت پیروزی ببخشد. بدین ترتیب، جنگ میان سپاهیان حق و باطل آغاز شد. داوود گفت: «جالوت را به من نشان دهید.» هنگامی که او را دید، سنگی برداشت، آن را در قلّاب​ سنگ خود قرار داد، قلاّب­ سنگ را بالای سرش چرخاند و سنگ را با قدرت تمام به سوی جالوت پرتاب کرد. سنگ تا مغز سر جالوت فرو رفت. مردم، داوود شجاع و فرزانه را فرمان​روای خود کردند و خدا نیز او را پیامبر و جانشین خود در زمین قرار داد.[1] [1] . نوشته فوق از متن آیات 249 تا 252 و دو روایت از امام باقر (ع) و امام صادق (ع) به نقل از تفسیر المیزان ، ج2 ، ص298 و ص299 اقتباس شده است. 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2936537296C81b5114eb4
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هم اکنون: 🏷 داستان شماره ۲۵ 📜 از سری : 📚 داستان تشرف مرد کاشانی به محضر امام عصر علیه‌السلام 📻 در بارگذاری شد. 👇👇👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2471231687Ca52bb40a84
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا