eitaa logo
هر روز یک صفحه از قرآن کریم
39.2هزار دنبال‌کننده
770 عکس
34 ویدیو
7 فایل
هر روز صبح 5 دقیقه وقت بگذاریم و یک صفحه از قرآن : 👈🏻 صوت زیبا 👈🏻ترجمه روان و رسا+نکته تفسیری کوتاه ارتباط با ادمین : @Msalehi_ejra ☎️ 09132348071 کانال دوم: #رادیو_انتظار👇👇👇 @Radio_Entezar313 شماره کارت نذورات قرآنی: 6037991943080576
مشاهده در ایتا
دانلود
doaye ahd master1.mp3
19.81M
زمزمه هر صبحگاه عاشقان و منتظران 📻 دعای عهد... تولیدی اختصاصی رادیو انتظار 🎙 با صدای مصطفی صالحی(ادمین کانال) 📻 : 👇🏻 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2471231687Ca52bb40a84
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدا السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ 🌺اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌺 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 ✅ سلام و ادب روز دوشنبه زیبایتان به خیر 🌺 ✅ ذکر روز دوشنبه :   ( ذکر روز:یا قاضی الحاجات /ای برآورنده حاجت ها ) 100 مرتبه. 🌹🌷🌼🌹🌷🌼🌹🌷 💎 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَةِ الْقُرآن اَللّهُمَّ ارْزُقنا شَفاعَةَ الْقُرآن آیات صفحه🌹( ۳۲۷ )🌹 به نیت: برطرف شدن موانع ظهور ☀️ اعوُذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_6044211491731670406.mp3
958.6K
🔸ترتیل صفحه ۳۲۷ با صدای استاد حامدولی زاده 🔸مقام‌ : نهاوند 🛑 فایل بدون ترجمه 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
4_6044211491731670407.mp3
1.94M
🔸ترتیل صفحه 327 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه ☘️☘️☘️☘️ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
قرآن ترجمه المیزان سوره 21 سوره مبارکه الانبياء صفحه 327 فَجَعَلَهُمْ جُذَاذًا إِلَّا كَبِيرًا لَهُمْ لَعَلَّهُمْ إِلَيْهِ يَرْجِعُونَ (58) پس آنها را خُرد کرد بجز بت بزرگشان به اميد اين که به سراغ آن [بت بزرگ] بروند. (58) قَالُوا مَنْ فَعَلَ هَٰذَا بِآلِهَتِنَا إِنَّهُ لَمِنَ الظَّالِمِينَ (59) [چون باز گشتند] گفتند: چه کسى اين کار را با معبودان ما کرده است؟ به يقين او از ستمکاران است. (59) قَالُوا سَمِعْنَا فَتًى يَذْكُرُهُمْ يُقَالُ لَهُ إِبْرَاهِيمُ (60) گفتند: از جوانى شنيديم از آنها [به بدى ]ياد مى کرد که به او ابراهيم مى گويند. (60) قَالُوا فَأْتُوا بِهِ عَلَىٰ أَعْيُنِ النَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَشْهَدُونَ (61) گفتند: پس او را پيش چشم مردم بياوريد شايد آنان شهادت دهند [که او از بت ها به بدى ياد کرده است]. (61) قَالُوا أَأَنْتَ فَعَلْتَ هَٰذَا بِآلِهَتِنَا يَا إِبْرَاهِيمُ (62) گفتند: اى ابراهيم! آيا تو با معبودان ما چنين کرده اى؟ (62) قَالَ بَلْ فَعَلَهُ كَبِيرُهُمْ هَٰذَا فَاسْأَلُوهُمْ إِنْ كَانُوا يَنْطِقُونَ (63) گفت: بلکه [سالم ماندن بزرگِ بت ها نشان مى دهد که ]اين بزرگشان اين کار را کرده است، پس اگر سخن مى گويند از آنها بپرسيد. (63) فَرَجَعُوا إِلَىٰ أَنْفُسِهِمْ فَقَالُوا إِنَّكُمْ أَنْتُمُ الظَّالِمُونَ (64) پس به خود آمدند و گفتند: به يقين شما خودتان ستمکاريد [نه ابراهيم]. (64) ثُمَّ نُكِسُوا عَلَىٰ رُءُوسِهِمْ لَقَدْ عَلِمْتَ مَا هَٰؤُلَاءِ يَنْطِقُونَ (65) سپس سر افکنده و مجاب شدند [و گفتند:] قطعاً تو مى دانى که اينها سخن نمى گويند. (65) قَالَ أَفَتَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ مَا لَا يَنْفَعُكُمْ شَيْئًا وَلَا يَضُرُّكُمْ (66) گفت: آيا با اين وصف چيزهايى را بجز خدا مى پرستيد که نه هيچ سودى براى شما دارند و نه هيچ زيانى به شما مى رسانند؟! (66) أُفٍّ لَكُمْ وَلِمَا تَعْبُدُونَ مِنْ دُونِ اللَّهِ ۖ أَفَلَا تَعْقِلُونَ (67) افّ بر شما و بر آنچه بجز خدا مى پرستيد! آيا با اين حال عقل را به کار نمى گيريد؟ (67) قَالُوا حَرِّقُوهُ وَانْصُرُوا آلِهَتَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ فَاعِلِينَ (68) گفتند: اگر مى خواهيد کارى بکنيد او را به سختى بسوزانيد و معبودان خود را يارى دهيد. (68) قُلْنَا يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلَامًا عَلَىٰ إِبْرَاهِيمَ (69) [ابراهيم را در آتش افکندند و] گفتيم: اى آتش! بر ابراهيم سرد و بى آسيب باش. (69) وَأَرَادُوا بِهِ كَيْدًا فَجَعَلْنَاهُمُ الْأَخْسَرِينَ (70) و نيرنگى خطرناک بر ضد او به کار بستند [که نابودش کنند] پس آنان را زيانکارترين [مردم] قرار داديم. (70) وَنَجَّيْنَاهُ وَلُوطًا إِلَى الْأَرْضِ الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا لِلْعَالَمِينَ (71) 71- و او و لوط را [از سرزمين کفر و ظلم ]نجات داده و به سوى سرزمينى که در آن براى جهانيان برکت نهاده ايم (فلسطين) برديم. (71) وَوَهَبْنَا لَهُ إِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ نَافِلَةً ۖ وَكُلًّا جَعَلْنَا صَالِحِينَ (72) و اسحاق و يعقوب را [به عنوان موهبتى ]افزون به او بخشيديم و همه را افرادى شايسته قرار داديم. (72) 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 نکته تفسیری صفحه ۳۲۷🌷 گلستانی در آتش: طبق نقل برخی از مورّخان، ابراهیم(ع) ، نوجوانی شانزده ساله بود که در برابر انحراف قومش ایستاد و آنان را از شرک و بت پرستی نهی کرد. بر اساس آیات این سوره، او ابتدا از راه منطق وارد شد و با عموی خویش و قومش در باره‏ی بی ارزش بودن بت ها سخن گفت؛ امّا آنان که از شدّت تعصّب کور شده بودند، راه و رسم پدرانشان را بهانه کردند و گفتند که نمی توانند به رسوم قدیم شان پشت کنند! پس ابراهیم فکر دیگری کرد تا شاید بتواند قوم خود را از گمراهی نجات دهد. او در روز خاصّی که همه‏ ی مردم برای انجام مراسمی به خارج از شهر می رفتند، در شهر ماند و در غیاب مردم، تمام بت ها ـ به جز بت بزرگ ـ را تکه تکه کرد و در آخر، تبرش را بر گردن بت بزرگ آویخت. هنگامی که مردم بازگشتند، با وحشتناک¬ترین صحنه‏ ی زندگی خود رو به رو شدند؛ خدایانی که بر زمین افتاده و قطعه قطعه شده بودند. از این رو فریاد برآوردند: چه کسی جرأت کرده که با خدایان ما چنین کند؟ بی شک او پا از حد خود فراتر گذاشته و باید به اَشَد مجازات محکوم شود. برخی گفتند: ما شنیده ایم که جوانی به نام ابراهیم از بت ها بدگویی می کند. بدین‏ ترتیب، فرمان بازداشت ابراهیم صادر شد، و او را پیش چشم همه‏ ی مردم آوردند تا از او اعتراف بگیرند. از او پرسیدند: ابراهیم، تو چنین بلایی به سر خدایانمان آورده ای؟ در این هنگام، ابراهیم، حساس ترین مرحله‏ ی نقشه‏ ی خود را عملی کرد و گفت: بت بزرگ این کار را کرده است. اصلاً از خود بت ها بپرسید؛ البته اگر می توانند سخن بگویند! در این هنگام، وجدان خفته‏ ی مردم تکانی خورد، و هر یک از آنان خود را سرزنش کرد که این جوان راست می گوید و این بت ها نمی توانند سخن بگویند. آری، ابراهیم(ع) به قوم خود فهماند که در برابر موجوداتی بی جان و بدون شعور بر خاک می افتند. متأسفانه امّا این حالت فقط لحظات کوتاهی دوام داشت و پس از آن، دوباره پرده‏ ی تعصّب جاهلانه بر عقل آنان افتاد و زور و ستم را بر منطق و عقل ترجیح دادند. از این رو آتشی بسیار بزرگ برافروختند تا دشمن خدایانشان را به مشتی خاکستر تبدیل کنند؛ آتشی که از بس بزرگ و سوزان بود، نمی توانستند به آن نزدیک شوند. پس ابراهیم (ع) را در منجنیقی قرار دادند و در آتش افکندند. در روایات آمده است که در این هنگام، فرشتگان از خدا تقاضا کردند که این قهرمان توحید را حفظ کند. صحنه‏ ی عجیبی بود. مردم شوق آمیز فریاد می زدند که شکننده ی بت ها برای همیشه نابود می شود؛ ولی خدای جهان، چیز دیگری می خواست. از این رو قدرت سوزانندگی را از آتش گرفت و در همان حال که شعله های آتش به آسمان زبانه می کشیدند، در میان آن گلستانی ایجاد کرد و ابراهیم(ع) را با آرامی در میان آن فرود آورد. اینجا بود که حقیقت با تمام وجود ظهور کرد و معلوم شد که خدای حقیقی کیست؛ خدایی که نمی تواند از تکه تکه شدن خودش محافظت کند، یا خدایی که پیامبرش را در میان شعله های آتش سوزان محافظت می کند؛ همان خدایی که قوانین جهان را وضع کرده، و اگر صلاح بداند، آن ها را تغییر می دهد. 🕊👇 🆔 https://eitaa.com/joinchat/2021851139Cd560dd7e3d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا