eitaa logo
💥معارف،قرآن وجهاد تبیین💥
516 دنبال‌کننده
18.2هزار عکس
15.8هزار ویدیو
367 فایل
🖋نشر معارف و ارزشهای دینی, فرهنگی, قرانی در سطوح ملی و بین المللی و به اشتراک گذاری مطالب علمی, دینی, قرانی و فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
👓آقای علوی بروجردی گزارش زیر را مطالعه کنید تا بفهمید راه را اشتباه رفته اید! 👇👇👇 🔸راننده به صندلى ما که در وسطهاى ماشین بود، آمد، به من( امام خمینی) چون سید بودم حرفى نزد. ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى(ره ) و گفت : اگر مى‌دانستم، تو را اصلاً سوار نمى‌کردم... 🔹خورشید خود را بالاى سر ماشین کشیده بود و باران گرما بر سرمان مى‌ریخت. بیابان سوزان و بى‌انتها در چشمهایمان رنگ مى‌باخت و به کبودى مى‌گرایید، از دور هم چیزى دیده نمى‌شد، 🔸ناگاه ماشین ما که از مشهد عازم تهران بود از حرکت ایستاد، راننده که مردى بلند و سیاه‌چرده بود با عجله پایین آمد و بعد از آنکه ماشین را براندازى کرد خیلى زود عصبانى و ناراحت به داخل ماشین برگشت و گفت: 🔹بله پنچر شد. و آنگاه به صندلى ما که در وسطهاى ماشین بود، آمد، به من چون سید بودم حرفى نزد. ولى رو کرد به حاج شیخ عباس قمى(ره ) و گفت: 🔸اگر مى‌دانستم، تو را اصلاً سوار نمى‌کردم، از نحسى قدم تو بود که ماشین، ما را در این وسط بیابان خشک و برهوت معطل گذاشت، یااللّه برو پایین و دیگر هم حق ندارى سوار این ماشین بشوى. 🔹مرحوم شیخ عباس بدون اینکه کوچکترین اعتراضى کند و حرفى بزند، بلند شد و وسایلش را برداشت و از ماشین پیاده شد. من هم بلند شدم که با شیخ عباس پیاده شوم اما او مانع شد، ولى من با اصرار پیاده شدم که او را تنها نگذارم اما او قبول نمى‌کرد که با او باشم، هرچه من پافشارى مى‌کردم، او نهى مى‌کرد، دست آخر گفت: فلانى، راضى نیستم تو ، هم مثل من اینجا بمانى. وقتى این حرف را از او شنیدم دیدم که اگر بمانم بیشتر او را ناراحت مى‌کنم تا خوشحال کرده باشم، برخلاف میلم از او خداحافظى کرده سوار ماشین شدم ... 🔸بعد از مدتى که او را دیدم جریان آن روز را از او پرسیدم، گفت: وقتى شما رفتید خیلى براى ماشین معطل شدم، براى هر ماشینى دست بلند مى‌کردم نگه نمى‌داشت، 🔹تا اینکه یک ماشین کامیونى که بارش آجر بود برایم نگه داشت. وقتى سوار شدم، راننده آدم خوب و خونگرمى بود، و به‌گرمى پذیرایم شد و تحویلم گرفت، خیلى زود با هم گرم شدیم قدرى که با هم صحبت کردیم متوجه شدم که او ارمنی است و مسیرش همدان است، از دست قضا من هم مى‌خواستم به همدان بروم، چون مدتها بود که دنبال یک سرى مطالب مى‌گشتم و در جایى نیافته بودم فقط مى‌دانستم که در کتابخانه مرحوم آخوند همدانى در همدان مى‌توانم آنها را به‌دست آورم، به این خاطر مى‌خواستم به همدان بروم. 🔹راننده با آنکه ارمنى بود آدم خوب و اهل حالى بود، من هم از فرصت استفاده کردم و احادیثى که از حفظ داشتم درباره احکام نورانى اسلام، حقانیت دین مبین اسلام و مذهب تشیع و... برایش گفتم. 🔸وقتى او را مشتاق و علاقه‌مند دیدم، بیشتر برایش خواندم، سعى مى‌کردم مطالب و احادیثى بگویم که ضمیر و وجدان زنده و بیدار او را بیشتر زنده و شاداب کنم. تا این که به نزدیکهاى همدان رسیدیم، نگاهم که به صورت راننده افتاد دیدم قطرات اشک از چشمانش سرازیر است و گریه مى‌کند، حال او را که دیدم دیگر حرفى نزدم، سکوتى عمیق مدتى بر ما حکمفرما شد هنوز چند لحظه‌اى نگذشته بود که او آن سکوت سنگین را شکست و با همان چشم اشک‌آلود گفت: فلانى، این‌طور که تو مى‌گویى و من از حرفهایت برداشت کردم، پس اسلام دین حق و جاودانى است و من تا به حال در اشتباه بودم. شاهد باش، من همین الآن پیش تو مسلمان مى‌شوم و به خانه که رفتم تمام خانواده و فامیل‌هایى را که از من حرف‌شنوى دارند مسلمان مى‌کنم. بعد هم شهدتین را گفت بله، خدا را بنگرید که چه مى‌کند، ماشین پنچر مى‌شود، راننده پیاده‌اش مى‌کند، کامیونى مى‌رسد که مسیرش همان جایى است که او مى‌خواهد برود و از همه مهمتر آن ثواب را خداوند نصیبش مى‌کند که از آن زمان به بعد از نسل و ذرّیّه آن مرد هرکس به دنیا بیاید مسلمان است و ثواب و حسنه‌اش براى مرحوم حاج شیخ عباس قمى(ره ) مى‌باشد. 🔸این روح بلند و مطیع این بزرگان است که آنها را این‌چنین مطیع در برابر قضای الهی نموده است که تمام وجودشان را در راه خدا فدا کرده‌اند و این‌گونه است که خدا این‌چنین به آنها عنایت می‌کند، شاید هرکدام از ما انسان‌های کوتاه‌بین بودیم، همان موقع عصبانی شده و کلی با راننده ماشین دعوا می‌کردیم که تقصیر ما چیست؟! و حاضر به پیاده شدن نبودیم، غافل از آنکه این مشیت الهی است که می‌خواهد به این وسیله انسانی را به‌دست ما به دین حق دعوت کند، این ثواب بزرگ را در برابر صبر و شکیبایی که به‌خاطر خدا و دین او تحمل کرده‌ایم عنایت فرموده است و در آن شرایط بد جامعه که افکار عمومی بر علیه روحانیت است، به‌خاطر خدا و حفظ دین، تمام مشکلات و سختی‌ها را به جان می خرند. 💬 شیخ علی پناه نقل از امام خمینی ✍حالا متوجه شدید که در گذشته اوضاع نسبت به روحانیت خیلی بد بوده است؟ پس حرفت را پس بگیر و عذرخواهی کن. http://eitaa.com/joinchat/2315059211Cdc06065a5f
ضمن تقدیر و تشکر از شوای محترم نگهبان در تایید صلاحیت نامزدهای محترم؛ همه مکلفیم به نظرات این شورا احترام بگذاریم و از مخالفت بپرهیزیم؛ اما چند نکته مهم وجود دارد: یک: جریان غربگرا و مدعی اصلاحات از امروز تلاش خواهند کرد که علاوه بر آراء حزبی و جریانی خودشان ،از آراء قومیت‌ها نیز استفاده کنند. با توجه به اینکه آقای پزشکیان آذری زبان است، تلاش خواهند کرد که آراء قومیت‌ها را در سبد اصلاحات بریزند. ولی تجربه نشان داده است که ملت ایران ملتی ریشه‌دار و ایدئولوژیک هست و بر اساس گرایشات ناسیونالیستی رأی نمی دهند. به عنوان نمونه در انتخابات سال ۸۸ نیز میرحسین موسوی همین اشتباه را مرتکب شد. او گمان می‌کرد چون همسرش لر و خودش ترک است، حتماً از آراء استان‌های آذری زبان و قوم لر بهره‌مند خواهد شد؛ در حالی که نتیجه آرا پیروزی رقیب میرحسین شد. دو: جریان انقلابی باید در عین رعایت احتیاط، به هیچ وجه یکدیگر را تخریب نکنند؛ زیرا حفظ وحدت نیروها ضروری و مواجهه نادرست و تخریب، موجب اختلاف و شکاف شدید میان جریان انقلاب خواهد شد و نتیجه آن به ضرر نظام و مردم تمام خواهد شد. سه: جریان انقلابی باید ابتدا به مهم‌ترین شاخص که "اعتقاد به مبانی انقلاب" است توجه جدی داشته باشد و در مرحله بعد، "پرکاری" و "آگاه بودن" را مبنای انتخاب قرار دهد. امیدواریم پس از انجام مناظرات، جریان انقلاب به سمت وحدت با شاخص ارزش‌های انقلابی حرکت کند. ✍یادداشت قاسم روانبخش 💥حجه الاسلام دکتر