eitaa logo
💥معارف،قرآن وجهاد تبیین💥
571 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
12.9هزار ویدیو
316 فایل
🖋نشر معارف و ارزشهای دینی, فرهنگی, قرانی در سطوح ملی و بین المللی و به اشتراک گذاری مطالب علمی, دینی, قرانی و فرهنگی
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 شمشیرعدالت‌معاویه قاتل علی 🔻معاویه و برخی گردن کلفت ها متوجه شدند قضیه عدالت امیرالمومنین واقعا جدی است و علی(ع) نه تنها به آنها پست و مقام نخواهد داد بلکه ثروت های حرام آنها را به بیت المال باز می گرداند! 🔻معاویه و اصحاب دیروز امام علی در کاخ سبز شام، اتاق فکر مفصل تشکیل دادند و کلید اصلی فتنه آفرینی و مبارزه با حکومت علوی را یافتند: !! 🔻 بنابراین معاویه تصمیم گرفت به علی(ع) با شعار حمله کند! او شروع به مطالبه گری قصاص قاتلان عثمان نمود و شرط بیعت را پذیرش کمیته حقیقت یاب پیدا کردن قاتلان قرار داد. 🔻بخش زیادی از مردم بی بصیرت آن زمان به راحتی فریب مطالبه به ظاهر شرعی و عقلی معاویه را که پیراهن خونین عثمان را برافراشته بود، خوردند. 🔻در حالی که اولا محرک اصلی قتل عثمان خود معاویه بود و امام علی در نامه‌ای به او نوشت: «به خدا سوگند، کسى جز تو پسر عمویت را نکشت»!! 🔻ثانیا امام تا حد امکان برای کشته نشدن عثمان با فرستادن امام حسن و امام حسین به معرکه تلاش کرد ... 🔻اما معاویه که می‌دانست عثمان در یک انقلاب عمومی توسط هزاران نفر کشته شده، اما برای ایجاد درگیری داخلی در حکومت نوپای امام بر این موضوع اصرار می کرد. مثلاً فقط در یک روایت آمده است که ۲۰ هزار نفر خود را قاتل عثمان می دانستند!! 🔻در گام بعدی معاویه با تحریک خواص دنیا طلب، به سرکردگی عایشه و طلحه و زبیر با شعار خونخواهی عثمان اغتشاش داخلی که جنگ نامیده می شود، بر امام تحمیل کرد. 🔻معاویه با فاصله کمی، در قالب جنگ بزرگ همین سیاست را پیش گرفت و در لحظات پیروزی امام، ناگهان جریان مدعی و اعتدال و صلح با میدان داری اشعث شکل گرفت و با تحمیل حکمیت بر امام، کمر حکومت علوی را شکست. 🔻در ادامه پیامدهای جنگ صفین، خوارج و جنگ داخلی شکل گرفت و در نهایت با ضربت نهروانیان در سحر ۲۱ رمضان امام به شهادت رسیدند. 🔸پ.ن: اگر مردم دوران بصیرت داشتند هرگز نمی توانست نعمت عدالت الهی و حقیقی امام علی را جامعه بگیرد... 🔻ما اگر آن زمان بودیم کدام طرف بودیم؟ امروز هم فرزندان علی و فرزندان معاویه در میدان مبارزه جهانی در حال نبردند، ما کدام طرفیم؟ ✍حمیدرضا ابراهیمی
📜نامه 31 نهج البلاغه (نامه به امام حسن علیهما السلام) ✍(نامه به فرزندش عليه السّلام وقتى از جنگ باز مى گشت و به سرزمين «حاضرين» رسيده بود در سال 38 هجرى). 1⃣. انسان و حوادث روزگار ▪️از پدرى فانى، اعتراف دارنده به گذشت زمان، زندگى را پشت سر نهاده -كه در سپرى شدن دنيا چاره اى ندارد- مسكن گزيده در جايگاه گذشتگان، و كوچ كننده فردا، به فرزندى آزمند چيزى كه به دست نمى آيد، رونده راهى كه به نيستى ختم مى شود، در دنيا هدف بيمارى ها، در گرو روزگار، و در تيررس مصائب، گرفتار دنيا، سودا كننده دنياى فريب كار، وام دار نابودى ها، اسير مرگ، هم سوگند رنجها، هم نشين اندوه ها، آماج بلاها، به خاك در افتاده خواهش ها، و جانشين گذشتگان است. ▪️پس از ستايش پروردگار، همانا گذشت عمر، و چيرگى روزگار، و روى آوردن آخرت، مرا از ياد غير خودم باز داشته و تمام توجه مرا به آخرت كشانده است، كه به خويشتن فكر مى كنم و از غير خودم روى گردان شدم، كه نظرم را از ديگران گرفت، و از پيروى خواهشها باز گرداند، و حقيقت كار مرا نماياند، و مرا به راهى كشاند كه شوخى بر نمى دارد، و به حقيقتى رساند كه دروغى در آن راه ندارد. ▪️و تو را ديدم كه پاره تن من، بلكه همه جان منى، آنگونه كه اگر آسيبى به تو رسد به من رسيده است، و اگر مرگ به سراغ تو آيد، زندگى مرا گرفته است، پس كار تو را كار خود شمردم، و نامه اى براى تو نوشتم، تا تو را در سختى هاى زندگى رهنمون باشد. حال من زنده باشم يا نباشم. 2⃣مراحل خودسازی ▪️پسرم همانا تو را به ترس از خدا سفارش مى كنم كه پيوسته در فرمان او باشى، و دلت را با ياد خدا زنده كنى، و به ريسمان او چنگ زنى، چه وسيله اى مطمئن تر از رابطه تو با خداست اگر سر رشته آن را در دست گيرى. ▪️دلت را با اندرز نيكو زنده كن، هواى نفس را با بى اعتنايى به حرام بميران، جان را با يقين نيرومند كن، و با نور حكمت روشنائى بخش، و با ياد مرگ آرام كن، به نابودى از او اعتراف گير، و با بررسى تحولات ناگوار دنيا به او آگاهى بخش، و از دگرگونى روزگار، و زشتى هاى گردش شب و روز او را بترسان، تاريخ گذشتگان را بر او بنما، و آنچه كه بر سر پيشينيان آمده است به يادش آور. ▪️در ديار و آثار ويران رفتگان گردش كن، و بينديش كه آنها چه كردند از كجا كوچ كرده، و در كجا فرود آمدند از جمع دوستان جدا شده و به ديار غربت سفر كردند، گويا زمانى نمى گذرد كه تو هم يكى از آنانى پس جايگاه آينده را آباد كن، آخرت را به دنيا مفروش. ▪️آنچه نمى دانى مگو، و آنچه بر تو لازم نيست بر زبان نياور، و در جادّه اى كه از گمراهى آن مى ترسى قدم مگذار، زيرا خوددارى به هنگام سرگردانى و گمراهى، بهتر از سقوط در تباهى هاست. 🏴» ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄