💐 💐 💐
تا که خورشید است برگی از صفایِ فاطمه(س)
ماه می آید خرامان از برایِ فاطمه(س)
عشق میچیند تمامِ هستیِ خود را سپس
میشود پرپر به عنوانِ گدایِ فاطمه(س)
خاک میگردد هوایی تا که در رقص آوَرَد
گوهرِ زرّینِ خود را در هوایِ فاطمه(س)
آب میخواهد بیاید سینه چاک از رویِ نیل
تا مگر مقبول افتد زیرِ پای فاطمه(س)
تا نگیرد کِی شود تسبیحِ وحدت کثرتش؟
یک نخی از چادرِ مشکل گشای فاطمه(س)
یک بهشت است و تمامِ آفرینش پیشکش
تا که لبخند خدا باشد رضای فاطمه(س)
حضرتِ جبریل حتّی از رواقِ عرشِ حقّ
میشود مبهوت و محوِ مصطفای فاطمه(س)
ظرفِ ادراک از شهودِ این تجلّی شد خجل
لایقِ کشفِ مقامش مرتضایِ فاطمه(س)
ساحتِ احسان ندارد گوشه ای در انجمن
گر نبخشاید کرَم را مجتبایِ فاطمه(س)
شیوه ی رندِ بلاکش عاشقی هست و طلب
عشق میگیرد نفَس از کربلایِ فاطمه(س)
در حدیثِ قدسی اش قاموسِ ربّانی شود
مرکزِ هستی سزاوارِ کسای فاطمه(س)
قطبِ امکان را نگه دارد به شوقِ کوثرش
جذبه ی هر جرعه ای از اُستوایِ فاطمه(س)
وصفِ زهرا(س) در بیان هرگز نمیگنجد مگر
شرحِ أَعطَینَا دهد فردا خدایِ فاطمه(س)
طائرِ قدس اش هُمایِ مرحمت میگردد و
سایه ای می آورَد بر بینوایِ فاطمه(س)
یک نفَس با من بمان و یک نفَس از من ببَر
این نفَس ها این همه من ها فدایِ فاطمه(س)
#صلوات_بر_محمد_و_آل_محمد
#جعفر_شریفی