ببینید اینجا میفرماید خدا رو #دوست داشته باشه.
مگه ماها خدا رو دوست نداریم؟
✅ چرا! اتفاقا هممون خدا رو خیلی دوست داریم. حالا بماند گاهی شیطونی گولمون میزنه! ولی در کل هممون خدا رو دوست داریم.
پس چرا به نماز عالی نمیرسیم؟
💢 چون موقع نماز #توجه نمیکنیم به این که ما خدا رو دوست داریم و مهمتر از اون خدا هم ما رو دوست داره...
🌼🌸🍀🌼🌸🍀
🔻رفاقت🔻
#تمثیلات
✍ زغالهای خاموش رو کنار زغالهای روشن میذارند تا روشن بشن، چون #همنشینی اثر داره...
✅️ ما هم مثل همون زغالهای خاموش هستیم:
👈 اگر کنار کسانی بنشینیم که روشناند، و نورانیّت، گرما و حرارتی دارند، ️ما هم به طفیل آنها روشنی میگیریم و گرما و حرارتی پیدا میکنیم،
👈 و گرنه در #قیامت حسرت می خوریم...
✅️ لذا یکی از حرفهای جانسوز اهل جهنم همین است:
کاش با فلانی #رفاقت نمیکردم.❌
یَوْمَ یَعَضُّ اَلظّٰالِمُ عَلیٰ یَدَیْهِ یَقُولُ یٰا لَیْتَنِی اِتَّخَذْتُ مَعَ اَلرَّسُولِ سَبِیلاً، یٰا وَیْلَتیٰ لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلاٰناً خَلِیلاً (فرقان/۲۷ و ۲۸)
💢 به خاطر بیاور روزی را که ظالم دست خویش را از شدت #حسرت به دندان میگزد و میگوید: ای کاش با رسول خدا راهی برگزیده بودم.😔
💢 ای وای بر من! کاش فلان شخصِ گمراه را بعنوانِ #دوستِ خود انتخاب نکرده بودم!💔
#معارفقرآن، #حسرت، #قیامت، #رفاقت، #دوست، #تمثیلات.
✅30روز✅30جزء✅30نکته
-------------------------------------------
📡#نشردهید ودرثـوابآنسهیمباشید😊👇
💓|^ @QURAN_SOUND114
🌸🍃﷽🌸🍃
🔻تنظیم کردنِ دوستیها🔻
✍ بعضیها #خدا و چیزهای خدایی رو دوست دارند، ولی بعضیها «غیرِ خدا» رو دوست دارند:
🕋 وَ مِنَ النَّاسِ مَن یَتَّخِذُ مِن دُونِ اللهِ أَندَاداً یُحِبُّونَهُمْ کَحُبِّ اللهِ، وَ الَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا للهِ (بقره/۱۶۵)
💢 بعضی از مردم، غیر از خداوند کسانی را انتخاب میکنند، و آنها را همچون خدا دوست دارند.
💢 امّا کسانی که ایمان آوردهاند، محبّتشان به خدا شدیدتر است، و خدا را بیشتر از هر چیزی دوست دارند.
آدم باید همیشه مراقب باشه که «چه چیزی» یا «چه کسی» رو دوست داره، چون با همونی که دوست داره، محشور میشه.
پیامبر (ص) فرمودند:
«لَوْ أَنَّ رَجُلًا أَحَبَّ حَجَراً، لَحَشَرَهُ اللهُ مَعَهُ».
❌ اگر کسی سنگی را #دوست داشته باشد، خداوند او را با همان سنگ محشور میکند!
📚 بحار الانوار، ج ۷۴، ص ۳۸۳.
این جمله یعنی اینکه، هر کس با نوعِ دوست داشتنش:
➖ سرنوشت خودش رو معیّن میکنه..
➖ همنشین خودش رو مشخّص میکنه..
➖ میزان شعورش رو آشکار میکنه..
➖ و رتبه و جایگاهِ خودش رو در هستی نشون میده..
📣 پس حواسمون باشه، دوستیهامون رو چطور تنظیم میکنیم.
#درمحضرقرآن
🔰🔰🇯🇴🇮🇳🔰🔰
♥️ @QURAN_SOUND114 ♥️
☘ #سلام_بر_ابراهیم ۱ ☘
💥قسمت دهم : کشتي
✔️راوی : برادران شهيد
🔸هنوز مدتي از حضور ابراهيم در #ورزش باستاني نگذشته بود که به توصيه دوستان و شخص حاج حسن، به سراغ #کشتي رفت.
او در باشگاه #ابومسلم در اطراف ميدان خراسان ثبت نام کرد. او کار خود را با وزن 53 کيلو آغاز کرد. آقايان گودرزي و محمدي مربيان خوب ابراهيم درآن دوران بودند. آقاي محمدي، ابراهيم را به خاطر #اخلاق و رفتارش خيلي دوست داشت. آقاي گودرزي خيلي خوب فنون کشتي را به ابراهيم مي آموخت.
🔸هميشه ميگفت: اين پسر خيلي آرومه، اما تو کشتي وقتي زير ميگيره، چون قد بلند و دستاي کشيده و #قوي داره مثل #پلنگ حمله ميکنه! او تا امتياز نگيره ول کن نيست. براي همين اسم ابراهيم را گذاشته بود پلنگ خفته!
بارها ميگفت: يه روز، اين پسر رو تو مسابقات جهاني ميبينيد، مطمئن باشيد!
🔸سالهاي اول دهه 50 در مسابقات قهرماني نوجوانان تهران شرکت کرد. #ابراهيم همه حريفان را با اقتدار شکست داد. او در حالي که 15 سال بيشتر نداشت براي مسابقات کشوري انتخاب شد.مسابقات در روزهاي اول آبان برگزار ميشد ولي ابراهيم در اين مسابقات شرکت نکرد!
مربيها خيلي از دست او ناراحت شدند. بعدها فهميديم مسابقات در حضور #وليعهد برگزار ميشد و جوايز هم توسط او اهداء شده. براي همين ابراهيم در مسابقات شرکت نکرده بود.
🔸سال بعد ابراهيم در مسابقات قهرماني آموزشگاهها شرکت کرد و قهرمان شد. همان سال در وزن 62 کيلو در قهرماني باشگاههاي تهران شرکت کرد.در سال بعد از آن در مسابقات قهرماني آموزشگاه ها وقتي ديد #دوست صميمي خودش در وزن او، يعني 68 کيلو شرکت کرده، ابراهيم يک وزن بالاتر رفت و در 74 کيلو شرکت کرد.
🔸در آن سال #درخشش ابراهيم خيره کننده بود و جوان 18 ساله، #قهرمان 74 کيلو آموزشگاهها شد.تبحر خاص ابراهيم در فن لنگ و استفاده به موقع و صحيح از دستان قوي و بلند خود باعث شده بود که به کشتي گيري تمام عيار تبديل شود.
٭٭٭
🔸صبح زود ابراهيم با وسائل کشتي از خانه بيرون رفت. من و برادرم هم راه افتاديم. هر جائي ميرفت دنبالش بوديم!
تا اينکه داخل سالنِ هفت تيرِ فعلي رفت. ما هم رفتيم توي سالن و بين تماشاگرها نشستيم. سالن شلوغ بود. ساعتي بعد مسابقات کشتي آغاز شد.
آن روز ابراهيم چندکشتي گرفت و همه را پيروز شد. تا اينکه يکدفعه نگاهش به ما افتاد. ما داخل تماشاگرها تشويقش ميکرديم. با عصبانيت به سمت ما آمد. گفت: چرا اومديد اينجا !؟
گفتيم: هيچي، دنبالت اومديم ببينيم کجا ميري.
بعد گفت: يعني چي !؟ اينجا جاي شما نيست. زود باشين بريم خونه با تعجب گفتم: مگه چي شده!؟ جواب داد: نبايد اينجا بمونين، پاشين، پاشين بريم خونه. همينطور که حرف ميزد بلندگو اعلام کرد:
🔸کشتي نيمه نهائي وزن 74 کيلو آقايان #هادي و تهراني.ابراهيم نگاهي به سمت تشک انداخت و نگاهي به سمت ما. چند لحظه سکوت کرد و رفت سمت تشک.ما هم حسابي داد ميزديم و تشويقش ميکرديم .مربي ابراهيم مرتب داد ميزد و ميگفت كه چه کاري بکن. ولي ابراهيم فقط #دفاع ميکرد. نيم نگاهي هم به ما مي انداخت. مربي که خيلي عصباني شده بود داد زد: ابرام چرا کشتي نميگيري؟ بزن ديگه.
🔸ابراهيم هم با يك فن زيبا حريف را از روي زمين بلند کرد. بعد هم يک دور چرخيد و او را محکم به تشك کوبيد. هنوز كشتي تمام نشده بود كه از جا بلند شد و از تشک خارج شد. آن روز از دست ما خيلي #عصباني بود. فکر کردم از اينکه تعقيبش کرديم ناراحت شده، وقتي در راه برگشت صحبت ميکرديم گفت: آدم بايد #ورزش را براي قوي شدن انجام بده، نه #قهرمان شدن.من هم اگه تو مسابقات شركت ميكنم ميخوام فنون مختلف رو ياد بگيرم.هدف ديگه اي هم ندارم. گفتم: مگه بده آدم قهرمان و مشهور بشه و همه بشناسنش؟!
بعد از چند لحظه سکوت گفت: هرکس ظرفيت مشهور شدن رو نداره، از #مشهور شدن مهمتر اينه که آدم بشيم.
🔸آن روز #ابراهيم به فينال رسيد. اما قبل از مسابقه نهائي، همراه ما به خانه برگشت! او عملاً ثابت کرد که رتبه و مقام برايش اهميت ندارد. ابراهيم هميشه جمله معروف امام راحل را ميگفت: ورزش نبايد هدف زندگي شود.
📚 منبع : کتاب سلام بر ابراهیم