عـــزاء‌لطــــــم🩸 در‌ ورود‌اهل‌بیت‌(جَـل‌َّجَلالَـهم)به‌کربلاء حضرت‌عُلیا‌مخدره‌ام‌کلثوم‌(جَـل‌َّجَلالَـها) درخیمه‌موی‌خودرا‌پریشان‌کردند‌ و‌بر‌گونه‌های‌مبارک‌خودلطمه‌زدند و درنقلی‌دیگر عُلیامخدره‌حضرت‌ام‌کلثوم(جَـل‌َّجَلالَـها)از شدت‌مصیبت‌و‌غم،برسر‌و‌صورت‌لطمه‌زدند و‌گریبان‌چاک‌دادند منابع؛ بحار‌الأنوار،‌جلد۴۲،صفحه۲۸۲ مقتل‌عین‌الدموع،صفحه۲۱۵ معالي‌السبطين‌،‌جلد۲،‌صفحه۱۸۷

"صـــدیقـــةالشهـــیـــده‌" حضرت‌ام‌کُلثـوم(جَـلَّ‌جَـلالُـها)تَوسط‌کنیزی ازعوامل‌بَنی‌اُمیّه‌لعین‌باخوراندن‌شربتی‌ آغشته‌به‌سم‌که‌آن‌را‌خُطیَه‌می‌نامند که‌جگر را آب‌می‌کند و زبــان‌را ازکارمی‌اندازد موجب‌شهادت‌حضرتشان‌می‌شود .. منابع؛ المصنف؛مجلد۶،صفحه۱۶۴. تاج‌العروس؛جلد۱۵،صفحه۸۱۳.

هر آنچه کرب‌ُبَلا بر سـَـر حـُـسیـن آورد حکایت دل پُر خـُـون ام کلثـُــوم است ..

"خرابـــه‌نشـــین‌" مهمـــومةفي‌مصیبةالرقیـــة عليا‌مخدّره‌حضرت‌زینب‌(جَـل‌َّجَلالَـها)به خواهرشان‌حضرت‌أم‌كلثوم‌(جَـل‌َّمَقـامَها) فرمودند:‌خواهرم‌این‌همه‌جزع‌و‌گریه‌ و‌بی‌قراری‌چیست؟ همه‌ما‌به‌واسطه‌از‌دست‌دادن‌ رقیه‌خاتون(جَـل‌َّجَلالَـها)مصیبت‌دیده‌ایم. حضرت‌أم‌كلثوم‌(جَـل‌َّمَقـامَها)فرمودند: ای‌خواهر‌بر‌من‌خورده‌مگیر... دیروز‌این‌طفل‌درب‌خرابه‌با‌من‌ایستاده‌بود، وقتی‌اطفال‌شام‌از‌مکتب‌به‌خانه‌هایشان‌می‌رفتند بعضی‌از‌ایــن‌کودکا‌ن‌شامی‌درب‌خرابه‌برای‌ تماشای‌ما‌ایستاده‌بودند‌و‌سـپس‌رفتند رقيه(جَـل‌َّجَلالَـها)از‌من‌سؤال‌کرد: عمه‌این‌بچه‌ها‌به‌کجا‌می‌روند‌:گفتم‌به‌سوی‌ خانه‌هایشان...‌گفت‌عمه!! آیا‌برای‌ما‌خانه‌و‌منزلی‌غیر‌از‌این‌خرابه‌نیست؟ هر‌وقت‌به‌یاد‌می‌آورم‌قلبم‌آرام‌نمی‌گیرد و‌گریه‌امانم‌نمی‌دهد.. منابع؛ مقتل‌الحسین،‌صفحه۲۹۵ البكاء‌والدماء،صفحه۵۵۶

مَحمِل‌نشین‌مَظلوم هُـویاجِناب‌کُلثـــوم سیدبن‌طاووس‌گوید:سرِحسـین‌(جَـل‌َّجَلالَـه) و‌ اسیران‌را‌که‌نزدیک‌دمشق‌رسانیدند، عُلیاءمخدّره‌ام‌‌کلثوم(جَـل‌َّجَلالَـها) به‌شمر(لعنت‌الله‌علیه‌)فرمود: من‌به‌تو‌حاجتی‌دارم‌،گفت:چه‌حاجتی‌است!؟ فرمود:مارا‌ از‌یک‌دروازه‌کم‌جمعیت‌ به‌شهر‌ وارد‌کن‌و‌به‌اینان‌بگو‌ سرها‌ را‌ ازمیان‌کجاوه‌ها‌دور‌کنند، و‌کمتر‌مردم‌،ما را‌ با‌ این‌حال‌تماشا‌کنند آن‌بد‌سرشت‌در‌جواب‌او‌دستور‌داد‌نیزه‌سرها‌را از‌میان‌کجاوه‌هابکشندو‌آنها‌را‌میان‌تماشاچیان ببرند‌و‌آنها‌را‌به‌این‌وضع‌تا‌در‌مسجد‌جامع‌دمشق که‌توقف‌گاه‌اسیران‌بود‌رسانیدند منبع؛ نفس‌المهموم،صفحه۳۹۱

ظهورنورانی‌اباجعفر‌امام‌باقر(۵۷ هـ.ق) بیاکه‌راوی‌غم‌های‌شام‌آمده‌است امام‌باقـــر‌جــل‌مقـــام‌آمده‌است حضرت‌امام‌باقر(جَـل‌َّجَلالَـه)فرمودند: جدم‌امام‌حسین(جَـل‌َّجَلالَـه)کشته‌شدند، درحالی‌که‌من‌چهار‌ساله‌بودم وکشته‌شدن‌‌ایشان‌رابه‌یاد‌می‌آورم. منبع؛ تاریخ‌یعقوبى،جلد۲،صفحه۳۲۰

اول‌ماه‌قمـــری زیارت‌سیدالشهـداء امام‌صادق(جَـل‌َّجَلالَـه)فرمودند:هركس‌جدم‌ حسـِــين‌بن‌عَلـــى(جَـل‌َّجَلالَـهما)را اول‌ ماه‌رجب‌زيارت‌كند،قطعاخداونداورامى‌آمرزد منبع؛ وسائل‌الشيعة،جلد۸ ،صفحه۹۲

أسـیر‌کربـــلاء"⛓ حضرت‌ابوجعفرامام‌باقر(جَـل‌َّجَلالَـه) را‌ از‌کربلاءتا‌شام،با‌سلسله‌بسته‌بودند. منبع؛ عرفان‌کربلاء،صفحه‌۲۷۷

‌• هوٓ‌یـٰا‌هـٰادي‌الأمـم •

برمُعـــتَزّعبـــاسی‌لعنت برمُعتَـمِدعبـــاسی‌لعنت سوم‌ماه‌رجب* ایام‌شهادت‌امام‌علـــی‌النقـــی حضرت‌هادی(جَـل‌َّجَلالَـه‌‌وعَظُمَ‌شـأنـه) در‌وقت‌شهادت‌آن‌امام‌غریب‌غیر‌از امام‌حسن‌عسکرى(جَـل‌َّجَلالَـه)کسى‌نزد‌ بالین‌آن‌جناب‌نبود‌و‌چـون‌خبر‌شهادت‌رسید جمیع‌امرا‌و‌اشراف‌حاضر‌شدند. و‌امام‌حسن‌بر‌جنازه‌پدر‌شهید‌خودگریبان‌ چاک‌زد‌و‌خـود‌متوجه‌غسل‌و‌کـفـن‌ودفـن‌ والد‌بزرگوار‌شد‌و‌آن‌جناب‌را‌در حجره‌اى‌که‌محل‌عبادت‌‌حضرت‌بود‌،دفن‌کرد. منبع؛ منتهي‌الآمال،‌جلد۲،ص۶۸۱

🏴جَـــــــــــــــزَع🏴 عـــزاءشَــــقُّ‌الجیـــوب هنگامی‌که‌امام هادی(جَـل‌َّجَلالَـه)شهید‌شدند، امام‌حسن‌عسکری(جَـل‌َّجَلالَـه)درحالی‌از منزل‌خارج‌شدندکه؛ "وَ‌قَد‌شُقَ‏‌قَمِیصُهُ‏‌مِنْ‌خَلفٍ‌وَ‌قُدَّام"، پیراهن‌ایشان‌از‌جلو‌و‌پشت‌چاک‌خورده‌بود. عده‌ای‌به‌حضرت‌جسارت‌نموده‌که، این‌فعل‌شما‌وهن‌مذهب‌است‌عملی‌اشتباه! حضرت‌فرمودند؛ ای‌احمق،‌تو‌از‌سِرّ‌این‌عمل‌چه‌درکی‌داری؟ بدان‌همانا‌حضرت‌موسی‌در‌مصیبت‌ حضرت‌هارون‌گریبان‌چاک‌زد. (علیٰ‌نبیّناوآله‌وعلیهما‌صلواة‌الله) سپس‌به‌فرد‌هتاک‌فرمودند: تو‌نمی‌میری‌مگر‌اینکه،در‌نهایت‌کافر‌شوی‌ و‌عقلت‌زائل‌شده‌واز‌دست‌برود.‌ سپس‌فرزندانش‌دراواخر‌عمر،او‌ را‌ از‌مردم‌مخفی‌کردند‌واز‌خواری‌زوال‌عقل‌، در‌منزل‌حبس‌نمودند‌تا‌درنهایت‌مرد. منابع؛ بحارالانوار،‌جلد۵۰،صفحه۱۹۱. مصباح‌الفقیه،‌مجلد۵،صفحه۴۵۰. اعیان‌الشیعة،‌جلد۲۳،صفحه۳۲۳. مدینة‌المعاجز،مجلد۷،صفحه۶۵۰.