❤️سلاااااام خداااااابرشمااااا❤️
#تبریک
#روز_دختران
#داستان
#حضرت_معصومه
عدّه ای از شیعیان، بَهرِ سؤال
در مدینه آمدند با شوق و حال
دربِ بیتِ هفتمین شمسِ وِلا
حضرتِ کاظم، امامُ الأتقیا
تا نمایند أخذِ علم، از خدمتش
لِیک در خانه نبود آن حضرتش
با عزیزِ خود، رضا اَندر سفر
رفته بودند و نبودند در حَضَر
دلپریشان و غَمین گشتند از این
چون ندیدند حجّتِ حق، شمسِ دین
از روی ناچاری، آن جمعِ پَریش
قصدِ برگشت کرده اند در شهرِ خویش
حضرتِ معصومه که نُه ساله بود
راهِ شادی بر جماعت، وا نمود
او سؤالاتِ جماعت را گرفت
پاسخِ ایشان، زِ پیشِ خود نوشت
آن جماعت با دلی مسرور و شاد
با شگفتیِ تمام، اَندر نهاد
قصدِ برگشتن نمودند بر وطن
چون که فارغ گشتند از هَمّ و حَزَن
چون که بر میگشتند آنها اینچنین
بینِ رَه دیدند امامِ هفتمین
ماجرا بر حضرتش کردند بیان
گرچه بر حضرت نبوده این نهان
دخترش داده جوابِ نامه ها
ذرّه ای در آن نباشد از خطا
دخترِ نُه ساله، این عِلمَت کجا !؟
داده پاسخ، تک تکِ این نامه ها
حضرتِ کاظم به یک جمله بیان
کرده از معصومه تعریفی عَیان
من فدای دخترِ خود، فاطمه
دختری نُه ساله باشد عالِمه
من گریزی میزنم از این بیان
هدیه ای باشد برای دختران
دخترانی که به حق معصومه اند
رَهرُوانِ حضرتِ معصومه اند
دخترانِ با کمال و با حیا
کرده اند الگوی خود، معصومه را
من فدای دخترانِ با حجاب
چادری و با حیا، یارِ کتاب
روزتان بادا مبارک دختران
رحمتِ حق بر شما نیک اَختَران
#التماس_دعای_فرج