eitaa logo
افسران جنگ نرم 🇮🇷
81 دنبال‌کننده
9.2هزار عکس
16.2هزار ویدیو
56 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
.. زمین گِلی و خیلی لیز بود. هر چند قدم دو یا چند نفر نشسته بودند و ما را به سمت جلو راهنمایی میکردند: «بروید جلو، ماشاالله، عراقی ها فرار کردند.» 🔸 چند قدم که رفتیم، از روی بدنی رد شدم که در حال جان دادن بود؛ جانم فشرده شد. اولین بار بود که چنین لحظه ای را مشاهده می کردم چه حالی به من دست داد. ۲-۳ متر آن طرف تر نوجوان کم سن و سالی آه و ناله می کرد و کمی آن طرف تر؛ دو نفر، یکی را که ترکش خمپاره خورده بود می بستند ولی هیچ کدام را در تاریکی نمی شناختم. 🔸 ناگهان به خود آمدم؛ خدایا چه می بینم؟ خدایا چه دردناک و چه مظلومانه، بچه ها درون خاک و گِل و خون می غلتند. دلم خدا را صدا کرد و قلبم فشرده می شد. خدایا این بچه ها، به چه جرمی مظلومانه و چطور در این جزیره ی دور افتاده جان میدهند ؟ کجایند مادرانشان ؟ اشک میخواست فوران کند که با خود گفتم؛ آیا الآن وقت گریه و زاری است؟ آیا باید سست شد؟ یا حسینِ مظلوم ع، الآن دیگر وقت رزم است و الان باید مقاوم بود؛ گریه به جای خودش .. 📚 خاطرات شهید اسدالله قاضی برگرفته از کتاب «عملیات فریب»
✳️ قرار بود موشکی را در فضای باز تست کنیم. موقع تست باران گرفت. به حاج حسن گفتم: «بگذاریمش برای بعد.» او مخالفت کرد و گفت: «این تست باید الان انجام بگیرد حتی اگر نتیجه اش منفی باشد.» 🔸 اتفاقا نتیجه تست مثبت شد. بچه ها از خوشحالی همدیگر را در آغوش می گرفتند. حاج حسن مثل عادت همیشگی اش شروع کرد به خواندن دو رکعت نماز شکر. بعد از نماز شروع کرد برای بچه ها سخنرانی کردن. توی ذهنم بود که حتما می خواهد از پاداش نیروها برای شان بگوید؛ اما مطلب دیگری گفت: «بچه ها حالا که این تست با موفقیت انجام شده؛ یعنی خدا به ما نگاه کرده و به ما نظر دارد. پس بیاییم از این به بعد به همدیگر قول بدهیم، نمازمان را اول وقت بخوانیم.» 🔹 برای ما می گفت؛ وگرنه نماز او همیشه اول وقت بود. 📚 «با دست های خالی» بقلم مهدی بختیاری نشر یا زهرا (س)
🔅 قبل از عملیات فــاو؛ بچه‌های گردان راهی مشهد الرضا (ع) شدند. در باغی که محل اسکان نیروها بود؛ بچه‌ها توسلی به ساحت مقدس حضرت پیداکردند و سینه زنی مفصلی انجام شد. 🔸 ابراهیم خیلی تو عالم خودش بود. بچه‌ها که بیرون آمدند، ایشان هم با آن حالت معنوی خودش به برادر عزیزمان حاج عباس آهسته گفت : «آقـا، گـــرفـتی؟!» حاجی گفت: «چی؟» بعد میگوید: «من گــرفتـم؛ ولی مدیونی تا من زنده هستم به کسی بگویی.» 🌹 نمیدانم چه تماس و توسلی با حضرت برقرار کرد که همان جا امضای شهادت را از خود آقـــا گرفت. ✓ وصیت شــهید:  .. و دشمنان مکتبم ببینند که گرچه چشمها و دستها و پاها و قلب و سینه و سرم را از من گرفته‌اند؛ اما یک چیز را نتوانسته‌اند از من بگیرند و آن ایمان و هدفم میباشد؛ که عشق به الله است و معشوقم به مطلق جهان هستی و عشق به شهادت و عشق به امام و اسلام است. خدایا جندالله را که با سوگند به ثارالله، در لشگر روح الله، برای شکست عدوالله، استقرار حزب الله، زمینه ساز حکومت بقیه الله است؛ حمایت کن. آمین یا رب العـالمین. 🌷 شهـید ابـراهیــم اصفــهانی فرمانده گردان عمار لشکر حضرت رسول (ص) شهـادت بهــمن ۶۴ / فتـح فــــاو گلــزار شهدای بهشت زهــرا (س) قطعه ۲۷ / ردیف ۸  
🔸 هــزاران سـال از آغاز حیـات بشـر بر این کـره خـاکی میگذرد و همۀ آنان تا به امـروز مـرده اند و ما نیز خواهیـم مُـرد و بر مـرگ ما نیز قـرنهــا خواهد گذشت. 🔹 خوشـا آنـان که مــردانه مـرده اند و تو ای عــزیز میدانی که؛ تنهـا کسانی مــردانه میمیرند کـه مــــردانــه زیـســته بـاشــند .
🔅 نمی دانم مجید چه کرده بود که آن همه ثروت پدرش نتوانست پابندش کند. یک روز بعد از صبح گاه دیدمش؛ احساس کردم به او بیش از همه سخت می گذرد. ازش پرسیدم: «مجـیـد! این جا خوب است یا ویلای تان در خیابان پاسداران؟» 🔹 سرش را پایین انداخت و گفت: «اینجــا خیلی خـوش می گذرد.» 📝 در وصیت نامه اش نوشته بود: «خــدایا! تو شـاهد باش که همه مظـاهر دنیــا را به سویی افکندم و به سمت تــو آمدم.» ▫️مـزار شهید: امامزاده علی اکبر(ع) چیـذر 📚 «مربع های قرمز» خاطرات شفاهی حاج حسین یکتا بقلم زینب عرفانیان/ نشر شهید کاظمی
6.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷 ساعاتی قبل از عملیات کربلای چهار سوم دی ماه ۱۳۶۵ 🌷 آخرین دیدار شهید حسین خرازی، علمدار لشگر مقدس امام حسین (ع) با نیروهای غواص گردان حضرت یونس (ع) آنها قرار است تا ساعاتی دیگر در دل تاریکی شب، به آب بزنند... ________________________ 🍂عاشق محرم وسینه زنی بود . مخصوصا چون لشگر او به نام مقدس امام حسین ع بود ،ایام محرم شور وحال دیگری در آن پیدا میشد وگردانها به روش سنتی عزا داری میکردند . 🍂بعضی وقتها که دوستان نزدیک در سنگر جمع بودند ، حاج حسین با بازوی قطع شده ی دستش سینه زنی میکرد. 🍂یـادمون باشه که… هـرچی برای خـــدا کـوچیکی‌وافتـادگی کنیم خـــدا در نظر دیگـران بـزرگمون می کنه… زندگی کنیم به سبک ...شهدا
🌹سالروز عملیات و پرکشیدن دست‌بسته‌ی ۱۷۴ که زنده به گور شدند... 🍃🌺 سالگرد عمليات كربلاي چهار و باز هم اروند بسته وطن و چه واژه های پرافتخار و غريبی مارا به دعا كاش فراموش نسازند سحر خيز كه صاحب نفسانند یاد همه شیرمردان غواص جاودان
میگفت:توسوريه‌وقت‌خواب‌ندارم، وقتی‌هم‌می‌خوام‌بخوابم‌ازشدت‌ خستگی‌نمی‌توانم‌بخوابم، انگاريک‌لشكرمورچه‌ دارندازپاهايم‌بالامی‌آيند حواسمون‌هست..؟! شهدااینجوری‌برای‌ظهورکارکردن... ماکجاییم..؟!  ‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
هدایت شده از بصیرت سیاسی انقلابی
اگر جــوانانِ ما در اعتقاداتشان به خود بقبولانند امـام زمـان‹عجل الله›در میانِ آنها زندگی می‌کند و شاهـد اعـمـالـشـان اســت، رفـتـار و زنـدگـی و فـداکـاری و مـرگ و حـیات آنـان تغـییـر کـیفــی پیدا می‌کـنـد و چـه بـسـا جـهـش بـزرگـی در حرکت تکاملیِ آنان بـه ســوی مـدیـنـه‌ی فاضله ایــجاد شود ... 🌷شهید مصطفــی چمران🌷
🚫 تلنگر 💢 جدی گرفته‌ایم زندگیِ دنیایی را و شوخی گرفته‌ایم قیامت را کاش قبل از اینکه بیدارمان کنند، بیدار شویم! 🌻ﷺ𖢨یا مهدی «عج»𖢨ﷺ🌻 •┈┈•❀🕊💖🕊❀•┈┈•
2.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹میدونستید شهید متولد کربلاست؟ پیشنهاد میکنم حتما این کلیپ رو ببینید خدایا بحق خودت خودت ما رو شرمنده شهداء و خانواده محترمشان نکن 🤲 🕊🕊 🏴 لطفاً کانال یاوران مهدی رو دنبال کنید و به دوستان معرفی کنید 👇👇 @yavaraneemammahdi
2.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 💌 🌷سردار حاج حسین همدانی: دشمنان نمیدانند و نمی‌فهمند که ما برای شهادت مسابقه می‌دهیم و وابستگی نداریم و اعتقاد ما این است که از سوی خدا آمده‌ایم و به سوی او می‌رویم. 🥀🌙 🥀🥀