📱مجموعه‌استوری #حاج_قاسم #قهرمان_من #قهرمان @Qomtanhamasiri

🏴 #سالگرد_شهید_سلیمانی ⏯ #زمینه #حماسی #شهدا 🍃حاج قاسم ای علمدار 🍃برو خدانگهدار .. 🎤 #مجتبی_رمضانی @Qomtanhamasiri

#توییت | عشق مردم به حاج قاسم بازتاب عشق شدید سردار به مردم است. دست ما نیست که دوستش داریم. صداقت سردار در نبرد با دشمنان ملت به اثبات رسید قبل از اینکه به شهادت برسد. تنها کسانی میتواند اینقدر مردم را دوست داشته باشد که مخلص خدا باشد. پ. ن. مسئولین باید مردم را صادقانه دوست داشته باشند. @Panahian_ir

📷دو عکس از حضور سردار سلیمانی در حرم حضرت معصومه سلام الله علیها

شهیده فاطمه جندقی (مادر) شهیده نسرین استوان (دختر) شهید محمد و آرزو گلشن پور (نوه‌ها)

شهیده نسرین استوان باردار بود... با دوتا دسته گلش و مادرش وارد مجلس شدند... چادر مشکی نو به سر داشت ... اعتقاد عجیبی به روضه حضرت زهرا سلام الله علیها داشت و ارادت ویژه ای به سیدها ... تا دیدمش گفت: چادر نو پوشیدم اولین بار در روضه خونه سیدها که برام خوش یمن باشه ... عجیب خوش یمن شد... وقتی به شهادت رسید با چادر خاکی و غرق در خون دیدم که بردنش... و چقدر شبیه مادر... غرق در خاک و خون با پهلوی شکسته... جنینی از دست داده...

#عکس_نوشت

شهیده صدیقه صمصامی حضرت زهرا را الگو و سرمشق زندگی خود گذاشته بود... به معنای واقعی کلمه.... هم خیلی به حجاب اهمیت ویژه ای میداد به طوری که اصلا اجازه نمیداد عکسی ازش ثبت بشه... هم بسیار اهل خدمت به مردم بود... دل دریایی و بزرگی داشت و بسیار بخشنده بود.... به شدت عشق به شهادت داشت... همسرش رزمنده بود... اما همیشه میگفت دوست دارم شهید شوم...نه همسر شهید... مانند بی بی جان دو عالم... اول شهادت خودش را می‌خواست.... نقل از همسرشون هست که میگن: «نقطه ضعفش را پيدا کرده بودم و گاه گاهي سربه سرش مي گذاشتم. اول از آن جا شروع شد که يک روز با هم نشسته بوديم و صحبت مي کرديم، من از ايشان پرسيدم:نظر شما در مورد اين هواپيماهايي که مي آيند چيست؟ممکن است در اين بمباران ها مسأله اي پيش بيايد.گفت: من اصلا ناراحت نيستم. گفتم: شما که بله! بادمجون بم آفت نداره. هيچ اتفاقي براي شما نمي افتد. ان شاءالله ما مي رويم جبهه شهيد مي شويم و شما مي شويد همسر شهيد. و خدا افتخار همسر شهيد شدن را نصيبتان مي کند. قيافه اش گرفته و درهم شده بود. سکوت کرد و بعد گفت: نه من اصلا راضي نيستم شما برويد شهيد شويد. دوست دارم خودم به شهادت برسم و همان جا براي شهادتش دعا کرد.» چيزي که به نظر نقطه ضعف می آمد، نقطه قوت بود آن قدر قوت داشت که توانست با آن پرواز کند. و به مادر شهیدش پیوست...