#کلام_امیر 6
هر کس که حق بر او تنگ و سخت. پس جور و ستم بر او تنگ تر و سخت تر است!
🍃خطبه 15🍃
#مرور_زندگی_امام_حسن_مجتبی 6
حضرت 4 هزار نفر را به فرماندهی حکم به انبار، بر سر راه معاویه فرستاد. به انبار که رسیدند معاویه نامه ای برای حکم نوشت که اگر سوی من بیایی ولایتی از شام را به تو می دهم و 500 هزار درهم هم برایش فرستاد. حکم هم امام را فروخت و با دویست نفر به معاویه ملحق شد...
حضرت مجتبی تا خبر پیوستن حکم به معاویه را دانست، فرد دیگری رو به انبار به عنوان فرمانده فرستاد و ازش جلوی مردم پیمان گرفت تا خیانت نکند. اما او هم با وعده ولایت شهری و 5 هزار درهم به معاویه پیوست.
امام حسن با یارانش از کوفه برای جنگ خارج شدند. حضرت عبیدالله بن عباس را با قیس بن سعد و 12 هزار نفر به جنگ معاویه فرستاد و خود امام با باقی یارانش در ساباط مدائن اردو زدند.
#تفسیر_تمثیلی_سوره_یوسف 1⃣3⃣
شما نهر را دیدید، مزرعه را هم دیدید، مزرعه سبز است اما نهر نه ! چرا ؟ چون مزرعه در برابر آب آغوش باز می کند، به همین خاطر آب در مزرعه فرو می رود و از راهها دانه ها سبز می شوند و بالا می روند . اما نهر این گونه نیست . نهر عرصه را بر آب تنگ می کند و آب پا به فرار می گذارد.
قرآن نقش پدر و مادر را در زندگی، نقش آب می بیند! چه طور آب می تواند یک بذر و دانه را سبز کند ! قرآن می گوید آن کسی که می تواند شما را سبز و خرم کند پدر و مادر است. آنها مثل آب مایه حیاتند . مایه زندگی هستند .
به همین خاطر شما نقش مزرعه را در برابر انها داشته باشید . یعنی آغوش محبتتان را در برابر انها وا کنید . مثل نهر نباشید" لا تنهرهما " آنها را از خودتان دور نکنید . عرصه را بر آنها تنگ نکنید .... #بشنوید 👇
http://eitaa.com/joinchat/3151953920C9ba2a2301d
هدایت شده از سرباز کوچک
ranjbar31.mp3
11.4M
هدایت شده از دانشنامه قرآن کریم
🍀 #تفسیر_گویای قرآن کریم
♻️حجت الاسلام محسن #قرائتی
✅ #سوره_بقره
@Qoranekarim
هدایت شده از سرباز کوچک
02.Baqara.004.mp3
1.18M
#کلام_امیر 7
کسی که اطمینان به آب دارد، سوز عطش طاقت از دستش بر نخواهد گرفت.
🍃خطبه 4🍃
#مرور_زندگی_امام_حسن_مجتبی 7
هر روز تعدادی از یاران حضرت به معاویه می پیوستند. حضرت در اردوگاه خود در ساباط مدائن برای سپاهیان خطبه ای خواند با این مضمون که یکدستگی مسلمین بسیار بهتر از تفرقه و نفاق است.
در این اوضاع خبرهایی مبنی بر صلح امام با معاویه هم بین سپاهیان پیچیده بود.
خلاصه در سپاه امام آشوب شد. همان هایی که حضرت را یاری نکردند و منافقان و خوارج حاضر در سپاه، شلوغ کردند که حسن می خواهد خلافت را واگذار کند و او کافر شده...
به خیمه امام حمله شد...
آن را غارت کردند حتی زیر اندازی که امام بر آن نشسته بود را هم به زور بردند. خیمه را آتش زدند...
جایی از زبان امام حسین خوندم که ایشان در مورد این اتفاق فرمودند: که من دیدم همه به خیمه برادرم حمله بردند. از جانش ترسیدم و سریع خودم رو رسوندم. دیدم میان خیمه نشسته در حالیکه بی یاور است...
چند تن از شیعیان با وفا حضرت را نجات دادند و دشمنان را دفع کردند...