#امام_حسین_ع_و_قرآن
#امام_حسین_ع_شرح_و_تفسیر_عملی_آیات_قرآن
استقامت در قرآن
در قرآن کريم امر به استقامت شده: (فاستقم کما امرت)؛ استقامت کن همانگونه که بدان مأموريت يافتهاي.
اصولاً موفقيت و پيروزي در هر کار، وابسته به استقامت و پايداري است. کسي که ميخواهد قدمهاي اصلاحي بر دارد و جامعه خود را به سوي سعادت و نيک بختي هدايت کند، نبايد از کارشکنيهاي مخالفان و ناسزا و دشنام آنها بهراسد و از ميدان به در رود، بلکه لازمه آن تحمل انواع مشکلات و شکيبا بودن در برابر ناملايمات و استقامت وپايداري کردن در راه رسيدن به هدف است.
امام حسين(ع) عملاً اين مطلب را در نهضت عاشورا مجسم کرد. حضرت استقامت ورزيد، و به هدف رسيد و آن را حفظ کرد.
نکته قابل توجه اين که استقامت از عاليترين صفات است هرگاه انسان با تفکر و بدون دخالت احساسات و تعصّبات باطل، صحت و درستي مطلبي را دريافت براي رسيدن و حفظ آن بايد پافشاري و پايداري کند.
امام حسين(ع) بر همين مبنا قيام کرد. اين مطلب از نامهاي که به محمد حنفيه نوشت، به خوبي استفاده ميشود و از جملات خطبه گذشته پيداست که امام حسين(ع)نتيجه پاياني نهضت را هم ديد و با تفکر صحيح وارد عمل شد.
نکته ديگر آن که استقامت در تمام راههاي صحيح و هدفهاي مشروع و معقول پسنديده است، ولي راهي که به حق، شايستگي دارد، استقامت و تحمل رنجهايي را نيزدر بردارد. استقامت در راه خدا و حفظ ايمان و گسترش معنويات در ميان جامعه امري پسنديده و واجب است.
نوشتهاند: هر چه مشکلات و مصائب عاشورا سنگينتر ميشد، چهره مبارک امام برافروختهتر ميشد، چون استقامت در راه هدف بود.
خداوند هم بندگانش را به قيام براي خود موعظه ميکند: (قل اني اعظکم بواحدة ان تقوموا لله).
امام حسين(ع) به سبب دين در برابر طوفانها و سيلاب بلاها و حوادث سنگينعاشورا ايستاد و استقامت کرد. در نتيجه توانست آيين مقدس اسلام را در دنياي بشريت حفظ کنند، اگر استقامت در نهضت عاشورا در تمام افراد - زن، مرد، پير و جوان - حاکم نميبود، نتيجه مطلوبي به دست نميآمد.
از مکتب عاشورايي امام جهان بيدار و هوشيار ميشود زيرا هر کسي در سراسر زندگي خود مشکلات و گرفتاريهايي را ممکن است ببيند، که جز از راه شکيبايي و استقامت نميتوان آن را برطرف کرد.
استقامت در تهذيب اخلاق عاملي بسيار قوي است. آنان که خود را با سلاح استقامت مجهّز کردهاند، در برابر ناملايمات روحي و جسمي به آساني گذر نموده و هيچگاه از حريم دين خارج نميشوند، به خشونت و تعصب بي جا دست نميزنند و گاه در عين قدرت با دشمن ملاطفت ميکنند.
همراهي استقامت با خشونت و سختي، تفکر باطلي است و اين مطلب با دقت در رفتار امام حسين(ع) در ميدان عاشورا روشن خواهد شد.
وقتي که اصحاب گفتند: اجازه دهيد با لشکر حرّ بجنگيم، اينها فعلاً زياد نيستند ميتوانيم از عهدهشان برآييم. امام حسين(ع) فرمود: نه من دوست ندارم ابتدا کننده جنگ باشم. امام به دشمن در مقام مکالمه «يا بن الاخ» ميگويد: چون هنگام ظهر ميشود، در مشکلترين وضع، اقامه نماز جماعت ميکند و تا دشمن تيراندازي نکرد،امام دستور حمله صادر نکرده بود. او در مقابل سپاه دشمن ميايستد و آنها را با بيان نرم وآرام نصيحت ميکند و در هدايت آنها ميکوشد که شايد و لو يک نفر هم باشد به سعادت برسد.
امام حسين(ع) تمام وجودش در حال مبارزه در صبر و استقامت بود، لحظهاي تابع هواي نفس نشد.
حقيقت استقامت و صبر در مکتب عاشوراي امام حسين همان روش پسنديده آنحضرت بود، به مضمون: «اشجع الناس من غلب هواه» امام(ع) اشجع الناس بود درنهضت عاشورا.
کانال قرآن و امام حسین علیه السلام
http://eitaa.com/Qoranwamamhoosin