#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سوره_فلق #قسمت_دوم
#تفسیر_المیزان
🍁 بیان آیات (۴-۵) سوره فلق🍁
و من شر النفاثات فی العقد4⃣
⬅️ يعنى و از شر #زنان_جادوگر_ساحر، كه در #عقده ها و #گره ها عليه مسحور مى دمند، و به اين وسيله مسحور را #جادو مى كنند.
و اگر از ميان جادوگران، #خصوص زنان را نام برد، براى اين بود كه سحر و جادوگرى در بين زنان #بيشتر است تا مردان، و از اين آيه استفاده مى شود كه قرآن كريم تاثير سحر را فى الجمله #تصديق دارد.
و نظير اين آيه در تصديق سحر آيه زير است كه در داستان #هاروت و #ماروت مى فرمايد:
(فيتعلمون منهما ما يفرقون به بين المرء و زوجه و ما هم بضارين به من احد الا باذن الله)، و نيز نظير آن، آيه اى است كه سخن از #ساحران_فرعون دارد.
🍁🍁🍁🍁🍁
ولى بعضى از #مفسرين گفته اند: آيه مورد بحث نظرى به سحر ندارد، بلكه مرادش از دمندگان در گره ها، آن #زنانى است كه با #تسويلات خود تصميم هاى شوهران را از ايشان مى گيرند و راى شوهران را متمايل به آن جانبى مى كنند كه خودشان #صلاح مى دانند و #دوست دارند، پس مراد از كلمه عقد - كه جمع (عقده) است - #راى، و مراد از (#نفث در عقد) به طور كنايه #سست كردن #تصميم شوهر است.
ولى اين معنايى به دور از ذهن است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و من شر حاسد اذا حسد5⃣
⬅️ يعنى از #شر_حسود وقتى كه #مبتلا به حسد گشته و #مشغول اعمال حسد درونى خود شود و عليه محسود دست بكار گردد.
بعضى از #مفسرين گفته اند: اين آيه شامل #چشم زدن اشخاص #شور_چشم نيز مى شود، چون چشم زدن هم ناشى از نوعى حسد #درونى مى گردد.
شخص حسود وقتى چيزى را ببيند كه در نظرش بسيار #شگفت آور و بسيار زيبا باشد حسدش #تحريك شده، با همان نگاه، #زهر خود را مى ريزد.
🍁 بحث روايتى سوره فلق🍁
✅ قسمت اول
🔹چند #روايت حاكى از نزول (معوذتين) بعد از #بيمار شدن پيامبر (صلى الله عليه و آله) بر اثر #سحر يك #يهودى است.
در #الدر-المنثور است كه #عبد بن حميد، از #زيد بن اسلم روايت كرده كه گفت: مردى #يهودى رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) را جادو كرد، و در نتيجه آن حضرت #بيمار شد، #جبرئيل بر او نازل گشته دو سوره #معوذتين را آورد و گفت:
مردى يهودى تو را #سحر كرده و سحر مذكور در فلان #چاه است، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #على (عليه السلام) را فرستاد آن سحر را آوردند، دستور داد #گره هاى آن را باز نموده، براى هر گره #يك آيه بخواند، على (عليه السلام) هر گرهى را باز مى كرد يك آيه را مى خواند، به #محضى كه گرهها باز و اين دو سوره تمام شد، رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) برخاست، گويا #پاى بندى از پايش باز شده باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁
و از كتاب (#طب_الائمه) نقل شده كه به سند خود از #محمد بن سنان از مفضل از #امام صادق (عليه السلام) نظير اين معنا را روايت كرده. و در اين معنا روايات بسيارى از طرق اهل #سنت با مختصر #اختلافى وارد شده، و در بسيارى از آنها آمده كه #زبير و #عمار را هم با على (عليه السلام) فرستاد، و در آن كتاب رواياتى ديگر نيز از طرق #ائمه اهل بيت (عليهم السلام) نقل شده است.
🍁🍁🍁🍁🍁
و به اين دسته روايات #اشكالى كرده اند، و آن اين است كه:
اين روايات با #مصونيت رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) از #تاثير سحر نمى سازد، و چگونه سحر ساحران در آن جناب #موثر مى شده با اينكه قرآن كريم #مسحور شدن آن جناب را #انكار نموده، فرموده:
(و قال الظالمون ان تتبعون الا رجلا مسحورا انظر كيف ضربوا لك الامثال فضلوا فلا يستطيعون سبيلا).
ليكن اين اشكال وارد نيست، براى اينكه منظور #مشركين از اينكه آنجناب را #مسحور بخوانند، اين بوده كه آن جناب #بى_عقل و #ديوانه است، آيه شريفه هم اين معنا را #رد مى كند، و اما تاثير سحر در اينكه #مرضى در بدن آن جناب پديد آيد، و يا اثر ديگرى نظير آن را داشته باشد، #هيچ دليلى بر #مصونيت آن جناب از چنين تاثيرى در دست نيست.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت سوم
🍁 بحث روايتى سوره نصر🍁
✅چند #روايت مربوط به #نزول سوره نصر
⬅️ #مؤلف: شايد منظور از #آخرين سوره #دربست و به طور #تمام بوده، كه در اين صورت #منافات ندارد كه بعضى آيات ساير سوره ها #بعد از اين سوره نازل شده باشد.
🍁🍁🍁🍁🍁
✅#تفصيل داستان #فتح_مكه:
🔹در #مجمع_البيان در داستان فتح مكه آمده:
#بعد از آنكه در سال #حديبيه رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) با #مشركين قريش #صلح نمود، يكى از #شرائط صلح اين بود كه هر #كس و هر #قبيله عرب بخواهد مى تواند #داخل در #عهد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شود، و هر كس و هر قبيله بخواهد مى تواند داخل در عهد #قريش گردد، قبيله #خزاعه به عهد و عقد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) #پيوست، و قبيله #بنى_بكر در عقد و پيمان قريش در آمد، و #بين اين دو قبيله از #قديم_الايام #دشمنى بود.
🍁🍁🍁🍁🍁
در اين بين #جنگى ميان بنى بكر و خزاعه اتفاق افتاد، و #قريش بنى بكر را با دادن #سلاح كمك كردند، ولى آشكارا كمك #انسانى ندادند به جز #بعضى افراد، از آن جمله #عكرمه بن ابى جهل و #سهيل بن عمرو كه #شبانه و #مخفيانه به كمك بنى بكر رفتند. ناگزير #عمرو بن سالم خزاعى #سوار بر مركب خود شد و به #مدينه نزد #رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) شتافت، و اين در هنگامى بود كه مسأله فتح مكه بر سر #زبانها افتاده بود، و رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) در #مسجد در بين مردم بود، عمرو بن سالم #ايستاد و اين اشعار را #سرود:
🍃لا هم انى ناشد محمدا
حلف ابينا و ابيه الاتلد
ان قريشا اخلفوك الموعدا
و نقضوا ميثاقك الموكدا
و قتلونا ركعا و سجدا🍃
ترجمه:🍂بارالها #شاهد باش من به #محمد (ص) اطلاع دادم، و او را به #کمک طلبیدم، و به سوگندهای #غلیظی که نیاکان ما و نیاکان او مقدسش می شمردند #سوگند دادم که #قریش درباره ات #خلف_وعده کردند و عهد #مؤکد تو را #نقض نمودند و ما را در حال #رکوع و #سجده کشتند.🍂
🍁🍁🍁🍁🍁
رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) فرمود: اى #عمرو بس است سپس برخاست و به خانه همسرش #ميمونه رفت و فرمود: #آبى برايم آماده ساز، آنگاه شروع كرد به #غسل و شستشوى خود، و مى فرمود: #يارى نشوم اگر #بنى_كعب - خويشاوندان عمرو بن سالم - را يارى نكنم، آنگاه از #خزاعه بديل بن ورقاء با #جماعتى حركت كرده نزد رسول خدا (صلى الله عليه و آله و سلم) آمدند، آنها هم آنچه از #بنى بكر و #قريش كشيده بودند و #مخصوصا يارى قريش از بنى بكر را به اطلاع آن حضرت رسانده به طرف #مكه برگشتند.
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_المیزان
#تفسیر_سوره_النصر قسمت دهم
🍁 بحث روایتی سوره نصر🍁
⬅️ پس از آن #ابن_الزبعرى شرفياب حضور رسول خدا (ص) شد، و #اسلام آورد و اشعار زير را #انشاء نمود:
🍃يارسول الاله ان لسانى
راتق ما فتقت اذا انا بور
اذا ابارى الشيطان فى سنن
الغى و من مال ميله مثبور
امن اللحم و العظام لربى
ثم نفسى الشهيد انت نذير.🍃
ترجمه: 🍂ای فرستاده معبود یکتا، #زبان من امروز #خطاهای گذشته ام را جبران میکند، و آنچه در دوران هلاکت و #گمراهی مرتکب شده ام، امروز #تلافی میکنم، آن روز در #بحبوحه گمراهی بودم، و به پیروی از #شیطان مباهات میکردم، ولی امروز فهمیدم. هر کس از راه مستقیم #منحرف شود انحرافش به هلاکتش منجر میشود، امروز گوشت تنم و تک تک استخوانهایم به پروردگارم #ایمان آورده و همچنین جانم گواهی میدهد به اینکه تو پیامبری #نذیر هستی
🍁🍁🍁🍁🍁
#مجمع البيان سپس اضافه مى كند از #ابن مسعود روايت شده كه گفت: رسول خدا (ص) در روز #فتح داخل #مكه شد، در حالى كه پيرامون خانه كعبه سيصد و #شصت بت كار گذاشته بودند، رسول خدا (ص) با #چوبى كه در دست شريف داشت به #يك_يك آن بت ها مى زد و میخواند: (جاء الحق و ما يبدىء الباطل و ما يعيد - #حق آمد ديگر #باطل را آغاز نمى كند و بر نمى گرداند) و نيز مى خواند: (جاء الحق و زهق الباطل ان الباطل كان زهوقا).
🍁🍁🍁🍁🍁
و نيز از #ابن_عباس روايت شده كه گفت : وقتى رسول خدا (ص) وارد #مكه شد، حاضر #نشد داخل خانه شود، در حالى كه #معبودهاى مشركين در آنجا باشد و #دستور داد قبل از ورود آن جناب #بت ها را بيرون سازند، و نيز #مجسمه اى از ابراهيم و اسماعيل (عليهماالسلم) بود كه در دستشان #چوبه از لام - كه وسيله اى براى نوعى #قمار بود - وجود داشت، رسول خدا (ص) فرمود:
#خدا بكشد #مشركين را، به خدا سوگند كه خودشان هم مى دانستند كه ابراهيم و اسماعیل (علیهماالسلام) هرگز مرتکب قمار از لام نشدند.
🍁🍁🍁🍁🍁
#مؤلف: روایات پیرامون داستان فتح مکه #بسیار زیاد است، هر کس بخواهد به همه آنها #واقف شود باید به کتب #تاریخ و جوامع اخبار مراجعه کند، آنچه ما آوردیم به منزله #خلاصه ای بود.