࿐᪥•💞﷽💞•᪥࿐
@Quran124
࿐჻ᭂ❣🌸❣჻ᭂ࿐
مفهومشناسی و اهمیت #تاسوعا
روز نهم ماه محرم، تاسوعا (به معنای نهم) خوانده میشود.
شهرت این روز به دلیل وقایعی است که در روز نهم محرم سال ۶۱ هجری قمری، در سرزمین کربلا روی داد.
تاسوعا منتسب به عباس بن علی(ع)
شیعیان روز تاسوعا را منتسب به عباس بن علی (ع) میدانند و آن را بسان روز عاشورا گرامی داشته، در آن عزاداری میکنند. در ایران و بعضی مناطق دیگر، روز تاسوعا همچون روز عاشورا تعطیل است.
✅#تاسوعا_نهمین_روز_محرم
تاسوعا، نهمین روز محرم و یکی از روزهای سوگواری شیعیان و مرتبط با واقعه کربلا در سال ۶۱ قمری است.
در نهم محرم ۶۱ق، شمر بن ذی الجوشن با نامهای از طرف عبیدالله بن زیاد، وارد کربلا شد. در آن نامه از عمر بن سعد جدیت بیشتر در برخورد با امام حسین(ع) خواسته شده بود که به هجوم لشکر عمر بن سعد در عصر این روز، منجر شد. امام حسین(ع) با فرستادن برادرش عباس بن علی(ع)، از آنها مهلت گرفت تا شب را با نماز و تلاوت قرآن به صبح برسانند.
روز ورود شمر به کربلا و آوردن امان نامه همچنین در این روز، شمر، اماننامهای برای حضرت عباس(ع) و دیگر فرزندان امالبنین(س) فرستاد، اما آنان نپذیرفتند. شیعیان، تاسوعا را روز عباس(ع) به شمار میآورند و در آن، به ذکر فضائل ایشان و سوگواری میپردازند.
✅#تهدید_عمربن_سعدتوسط_عبیدالله_بن_زیاد
عبیدالله همچنین در این نامه عمر سعد را تهدید کرد که اگر از فرمان او سرباز زند، باید از لشکر کناره بگیرد و مسئولیت آن را به شمر واگذار کند.
بر اساس منابع، ابن سعد پس از خواندن نامه، با تاکید بر اینکه خودش، دستورات عبیدالله را انجام خواهد داد، شمر را فرمانده پیادهنظام لشکر کرد.
✅ اماننامه برای فرزندان امالبنین(س)
اماننامه برای فرزندان امالبنین(س)
شمر، به همراه عبدالله بن ابی المحل، برادرزاده امالبنین(س)، از عبیدالله، برای فرزندان امالبنین(س) اماننامه گرفته بود.
ابن ابی المحل، اماننامه را بهوسیله غلامش -کزمان یا عرفان- به کربلا فرستاد و او پس از ورود به کربلا، آن را برای فرزندان امالبنین(س) قرائت کرد؛ اما آنان مخالفت کردند.
✅ سخن امام حسین علیهالسلام بافرزندان ام البنین
در روایتی دیگر آمده در حالی که عباس(ع) و برادرانش عبدالله و جعفر و عثمان، نزد امام حسین(ع) نشسته بودند، شمر، اماننامه را نزد ایشان آورد.
آنان جواب شمر را ندادند. امام(ع) به ایشان فرمود:
«پاسخش را بدهید، گرچه فاسق است، او هم قبیله مادر شما است».
آنان بیرون آمدند و پرسیدند:
«چه میخواهی؟»
شمر گفت:
«برای شما، از عبیدالله امان گرفتهام.»
عباس(ع) و برادرانش گفتند:
«خدا تو و اماننامهات را لعنت کند. ما در امان باشیم و پسر دختر پیامبر(ص) امان نداشته باشد؟!»
✅ بـه دو عـالم پسـر فاطمه را نفــروشیم
چشم عباس که بر شمر ستمکار افتاد
پای تا فرق چو آهی که برآید ز نهاد
گفت:
ای کار تو بر آل پیمبر بیداد
به تو و اماننامهی تو نفرین باد
دور شو! این همه افسانه مخوان در گوشم
بـه دو عـالم پسـر فاطمه را نفــروشم
✅ آماده شدن برای جنگ
پس از رد اماننامه،از طرف فرزندان امالبنین، لشکر عمر سعد، آماده نبرد با حسین(ع) و یارانش شدند.
عمر سعد در میان سپاهیانش ندا داد:
«ای لشکر خدا سوار شوید و شادمان باشید که به بهشت میروید.»
با بلندشدن هیاهو و صدای لشکریان، حضرت زینب (س) به امام حسین(ع) که جلوی خیمه به شمشیرش تکیه داده بود، گفت:
«آیا این صداها را میشنوید؟»
امام(ع) فرمود:
«رسول خدا(ص) را در خواب دیدم که فرمود: به زودی، نزد ما خواهی آمد.»
سپس به حضرت عباس(ع) فرمود:
«جانم به فدایت؛ بر اسبت بنشین و نزد آنها برو و بپرس چه میخواهند؟ اگر میتوانی راضیشان کن، جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند.»
حضرت عباس(ع) با بیست سوار از جمله زهیر بن قین و حبیب بن مظاهر، نزد سپاه دشمن آمدند و پرسیدند:
«چه میخواهید؟»
گفتند:
«فرمان امیر است که یا بیعت کنید و یا آماده کارزار شوید.»
عباس(ع) گفت:
«از جای خود حرکت نکنید تا پیامتان را به امام حسین(ع) برسانم.»
آنگاه عباس(ع)، نزد امام حسین(ع) آمد تا موضوع را به ایشان خبر دهد.
امام (ع) به حضرت عباس(ع) فرمود:
«اگر میتوانی راضیشان کن، جنگ را تا فردا به تأخیر اندازند، تا با خدای خود راز و نیاز کنیم و به درگاهش نماز بگزاریم. خدا میداند که من نماز و تلاوت کتاب او را بسیار دوست میدارم.»
📚منبع: برگرفته از کتاب منتهی الامال، تألیف حاج شیخ عباس قمی
┄┅═✧❁💐❁✧═┅┄
🌺 تقدیمی اندیشکده «عرفان، قرآن، اخلاق، سیاست و اجتماع»