گر ذره پروری شده پیمان مجتبی
چون خار باش بین گلستان مجتبی
آواره باش بین کرمخانه ی حسن
سامان گرفته بی سروسامان مجتبی
بیمار را به درد کـرم مبتلا کند
اینگونه است شیوه ی درمان مجتبی
هرجا که نام اوست بلند است دستمان
باماچه کرده سفره ی احسان مجتبی
دست تهی ببر به دَرِ او بلا عوض
دستور نسیه است به دکان مجتبی
در خارج از کلاس شنیده است ذره ای
حاتم نبوده طفل دبستان مجتبی
شاگرد را به اسم رئیسش صدا زنند
زین رو نوشته اند سلیمان مجتبی
گویند شاعران همه از روی طفل او
قاسم شده ست یوسف کنعان مجتبی
کوری چشم دشمنش هستیم تا ابد
ما مخلص و مرید و مسلمان مجتبی
مارا حسن به دست حسینش سپرده است
دل برده است ذکر حسن جان مجتبی
حتی کرم رسیده به ما در غیاب او
هر جا نشسته اند غلامان مجتبی
آن روز میرسد برود تا میان عرش
گلدسته و مناره و ایوان مجتبی
مثل سحر میان گوهرشاد لازم است
اشک و دعا میان شبستان مجتبی
فارغ شدم ز دردوغم اینجا خداروشکر
گـرم است باز بزم محبـان مجتبی
#نـوكــر_نـوشـت:
#حسن_جـان💔
بی صحن و گنبد از محبان دل ربودی
من ماندهام صاحب حرم بودی چه بودی
#صلي_الله_عليڪ_ياسيدناالمظلوم_ياابا_عبدالله_الحسين
سلام عليكم و رحمة الله،صبحتون بخير، #دوشنبتون_امام_حسنی
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_نوید_صفری
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@Quranahlebayt