در کــوچه پای آمـدنش تیـر میکشد
از سمت گوش تا دهنش تیـر میکشد
این طفل هر زمان که به در میکند نگاه
بی وقفه چـارچـوب تنش تیــر میکشد
مـادر چقدر دلنگــران سکـوت اوست
فهمیده سینه ی حسنش تیـر میکشد
نام حسن ردیف غزلـهای غربت است
حتی ردیف تَن تَ تَنَش تیـر میکشد
این بار زهـر کینه بر او کارگـر شده
هی لخته لخته هی دهنش تیر میکشد
زینبه نشسته پاره ی تن را نظاره گر
با هر نفس نفس، بدنش تیـر میکشد
از بس که گریه کرده در این ماتم عظیم
چشمان خیس سینه زنش تیـر میکشد
شاید که یاد کـرب و بلا میکند حسین
وقتی که دارد از کفنش تیـر میکشد
#نــوكـــر_نـوشـــت:
#حـسـن_جـــان
یک عمر ز کوچه غصه میخورد حسن
تا خانه خودش #فاطمـه را برد حسن
حـق داشت اگـر ز غصـه هـای #مادر
آن روز میـان کــوچـه میمـرد حسن
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... #دوشنبتون_امام_حسنی (ع)
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_جـابـر_حـسین_پور
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم