پس از مصیبت در، در بدر شدم، مـادر
همین که از خبرت با خبـر شدم مـادر
نوشته اند، چهل تن به یک نفر من هم
اسیر صـورت آن یکـــ نفر شدم مـادر
میان شعله ی آتش چه آمده به رخت؟
که من ز داغ رخت شعله ور شدم مـادر
چه آمده به سرت؟ باز چهره پوشاندی
دوباره زخمـیِ زخـم بصر شدم مـادر
حسن نگاه به دیوار خـانه می نالـد
شهید روضه ی مسمار در شدم مـادر
نشسته ام، که تو شبـها دگر نمی خوابی
شکـسته ام ز غـمـت، پیرتر شدم مـادر
رَهَم دهید به خـانه، که بی لیاقت مـن
به روضه خوانیتان مفتخر شدم مادر
دعـا کـنید بـرایـم بـه حـق چــادرتان
نیازمـند دعــای سحــر شدم مــادر
شمـا که عـازم راه سفـر شدی مــادر
پس از شما چقدر در بدر شدم مـادر
نــوكـــر نـوشـــت:
#حـسـن_جـــان
روز و شب کار کنم، پول پس انداز کنم
همه را هـدیه به استـاد حـرمـسـاز کنم
او تمـام هـنـرش را بکند خـرج ضـریح
مـن کنار حَـرَمـَت عـقـده ی دل باز کنم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... #دوشنبتون_امام_حسنی (ع)
#بیاد_شهید_مدافع_حرم_رضـا_حـاجـی_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
وقتی برای مادر ما گریه می کنید
با درد و آه و شرم و حیا گریه می کنید
آری درست مثل خجالت کشیدنِ
چشمانِ مجتبی بخدا گریه می کنید
کی دیده اشکِ مادرِ خود را به کوچه ها
این قصه را ندیده چرا گریه می کنید
مسمار را شنیده، ولیکن ندیده اید
اما چه خوب داغ مرا گریه می کنید
زیبا برای مادر ما ضجّه می زنید
خیلی شبیه با شهدا گریه می کنید
با این حساب مرهم غمهای ما شوید
گویی کنار #آل_عبا گریه می کنید
یک لحظه غافل از غم یاران نمانده ایم
با اینکه با هـراس، بما گریه می کنید
عمری به سوگِ ماه مدینه نشسته اید
عمری برای کرب و بلا گریه می کنید
آخر، زمـانِ روز فـرج می رسد ز راه
از بس شما به سوز و دعا گریه می کنید
#نـوكــر_نـوشــت:
#آقــا_جــان
نام #حسن که میشنوم روضه ها همان
روزِ#دوشنبه_کوچه ی_باریکُ_مادریست
که تکیه داده است به این شانه ها ولی
#چشم_انتظار_آمدن_یابن_العسکریست
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... #دوشنبتون_امام_حسنی (ع)
#بیاد_شهید_مدافع_حـرم_رضا_حاجی_زاده
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
@B3313M