تو لحظه های آخر، وقتی دارم می میرم
تـَرسَم اینِ کـه مــزدِ نوکـــریمُو نگیرم
ترسم اینِ دم مرگ، چشم انتظار بشینم
تنهـا باشم آقـا جون، رویِ تـو رو نبینم
وصـیـتــی نوشتـم، دردِ دلایی داشتم
تموم که شد تو جیبِ پیرهن سیام گذاشتم
سفارشایی کردم، تا که همه بدونن
پیش جنازه ی من روضه هاتُو بخونن
منی که عمری خوندم، آقام کفن نداره
خیلـی بَدِه برا مـن کسی کـفـن بیاره
سه روزی پیکرمو، رها کنید تو آفتاب
رویِ لــبـم بذارید تربت پاک ارباب
قبر گِرون نمیخوام، فاتحه خون نمیخوام
واسه نشونی داشتن، یه سایبون نمیخوام
فقط بالا مـزارم، یه شاخه یاس بکارید
پرچـم #یا_رقـیـه، بالا سرم بذارید
نــوكـــر نـوشـــت:
#حـسیـن_جـان
سر صبحی هوس چای نجـف زد به سـرم
ای بسـوزد پــدر عـشــق در آمـد پــدرم
هر کسی عاشـق جایی و مرامـیست اگر
روی پیشانی ایـن بـنـده نـوشتند، حـــرم
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم يااباعبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله... صبحتون بخير... روزتون معطر بنام #خامس_آل_عبا
#بیاد_شهید_مدافع_حـرم_محمـد_طـحـان
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم