#زندگی_به_سبک_شهدا
🌷شهید محمد مصطفی پور
✨شهید محمد مصطفی پور وقتی به شهادت رسید، هنوز به پانزده سالگی نرسیده بود. قبل از عملیات، داده بود جلو پیراهنش نوشته بودند:
آن قدر غمت را به جان پذیرم حسین (ع)
تا قبر تو را بغل بگیرم حسین (ع)
✨می گفت: دوست دارم تیر روی سینه ام بخورد و شهید شوم.
✨دعایش زود مستجاب شد و در عملیات والفجر هشت، تیری سینه اش را شکافت؛ همان جایی که شعر را نوشته بود. ترکشی هم پهلویش را شکافت تا نشانی از حضرت زهرا (س) بر جسمش یادگار بماند.
✍راوی: رضا دادپور
📚کتاب تو شهید می شوی
@Quranahlebayt
#خانواده_فاطمی
#زندگی_به_سبک_شهدا
✅حاجی خیلی کم از جبه به شهر می آمد. خانم و بچه هایش را هم گاهی می برد و گاهی می فرستاد پیش ما. یکبار که آمده بود شهرضا گفتم: بیا اینجا برات خونه بخریم و به زندگی سر و سامون بدیم.
گفت: حرف خونه و این چیزها رو نزنید! خونه، خونه ی آخرته . دنیا هیچ ارزشی نداره.
یکبار دیگر که آمده بودند دیدم وسایل خانم و بچه هاش داخل یک چمدان بود.
گفتم : آخه اینجوری که درست نیست، لااقل یه خونه برا خودت تهیه کن.
گفت : شما ناراحت نباشید! خونه ی من عقب ماشینه! با تعجب نگاهش کردم و گفتم : چه جوری ؟
در عقب ماشین باز کرد دیدم وسائل مختصر زندگی رو داره چنا تا کاسه و قابلمه و بشقاب و یه سفره پلاستیکی، دوتا قوطی شیرخشک و چند تا پتو.
گفت: اینم خونه ی ما ، دنیا رو گذاشتم برای دنیا داران! خونه را گذاشتیم برای خونه دارها! همه چیز را گذاشتیم برای اون هایی که به دنبال دنیا هستند، از مال دنیا همین مقدار برای ما بسه.
🌹شهید محمد ابراهیم همت
📙 پدرانه مادرانه
@Qoranahlebayt