کبوترانه از این خاکها رها شدهای
برای درد یتیمانهات دوا شدهای
ربوده باد ز رویت نقاب و میبینم
چقدر شکل جوانیِ مجتبی شدهای
بیا برای مدینه دوباره گریه کنیم
رسیده مادرم و غرق در عزا شدهای
چقدرحجلهی دامادیات پرازسنگ است
به خون نشستهای اماچه دلربا شدهای
دودست زیرتنت بردهام ولی خالیست
جداشدی ز من ازبس جداجدا شدهای
پس ازصدای نفسهای مانده در سینه
پس ازصدای ترکها چه بیصدا شدهای
به قد کشیدن تو تیغها کمک کردند
گمان کنم به بلندیِ نیزهها شدهای
من از کمر شدهام تا و از تو میپرسم
سرت چه آمده از بین سینه تا شدهای؟
#نـوكــر_نـوشــت:
#قاسمبنالحسن
بر بیت بیت پیکرتوخیره ماندهام
آه ای غزل چگونه ببینم قصیدهات؟
صلي الله عليڪ يا سيدناالمظلوم ياابا عبدالله الحسين
سلام عليكم و رحمة الله، صبحتون بخير، روزتون معطر بنام #اباعبدالله
#به_یاد_شهید_مدافع_حرم_هادی_شریفی
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد_و_عجل_فرجهم
.
@Quranahlebayt
#قاسمبنالحسن...
#محرمالحرام🏴
آنقدر گریه کرد و دست و پای عمویش را بوسید تا اینکه غش کرد و اجازه ی جهاد گرفت.
😭
#احلی_من_العسل
و في أكثر الروايات أنّه القاسم بن الحسن عليه السلام و هو غلام صغير لم يبلغ الحلم، فلمّا نظر الحسين عليه السلام إليه قد برز اعتنقه و جعلا يبكيان حتى غشي عليهما، ثمّ استأذن الحسين عليه السلام في المبارزة، فأبى الحسين أن يأذن له، فلم يزل الغلام يقبّل يديه و رجليه حتى أذن له، فخرج و دموعه تسيل على خدّيه، و هو يقول:
اِنْ تُنْکرُونی فَاَنَا اْبنُ اْلحَسَنِ
سِبْطِ النَّبِیِّ الْمُصْطَفَی اْلمؤ تَمَنِ
هذا حُسَیْنٌ کَالاَسیِر اْلمُرْتَهَنِ
بَیْنَ اُناسٍ لا سُقُوا صَوْبَ الْمَزَنِ
●در بیشتر روایات آمده که قاسم بن الحسن علیه السّلام کودک صغیری بود که بالغ نشده بود. هنگامی که امام حسین علیه السّلام به او نگاه کرد و دید برای مبارزه قیام نموده است، با او معانقه کرد و هر دو به قدری گریستند که غش نمودند. سپس از امام حسین علیه السّلام اجازه ی جهاد خواست، ولی امام حسین علیه السلام از اذن جهاد دادن به او ابا کرد. آن نوجوان همچنان دستها و پاهای امام علیه السّلام را می بوسید تا اینکه به او اجازه داد. او در حالی که اشکهایش به صورتش می ریخت، متوجه کارزار شد و این رجز را می خواند:
اگر مرا نمی شناسید، من پسر حسن هستم که او سبط پیامبر برگزیده و امین است، این حسین است که نظیر شخصی اسیر در بین این مردم می باشد. خدا کند این مردم از باران رحمت خدا سیراب نشوند.
تسلية المجالس/ج2/ص304
بحارالأنوار (ط - بيروت)/ج45/ص34
منتهی الآمال
@Quranahlebayt