eitaa logo
اندیشه های قرآنی
626 دنبال‌کننده
107 عکس
208 ویدیو
46 فایل
﷽ُ بخوان قرآن که دل آرام گیرد آیدی جهت ارتباط @Golyari
مشاهده در ایتا
دانلود
حضرت آيا قصه حضرت ابراهيم (ع) را شنيده اى؟ وقتى به سرزمين كفر رفت، مردمانى را ديد كه ستاره اى را مى پرستيدند، صبر كرد تا آن ستاره غروب كرد، رو به آنان نمود و چنين گفت: «من چيزى را كه غروب مى كند دوست ندارم». او مى خواست به ما بگويد: اى انسان نامتناهى! نبايد گرفتار چيزى شوى كه پايان دارد. و حكايت آن مردمان، حكايت امروز من وتوست. افسوس كه ما عاشق چيزهايى شده ايم كه پايان دارند. خوشا به حال آنانى كه بى پايان شدند! قرآن در مورد ابراهيم (ع) مى گويد: (فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ رَأى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّى فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لاَ أُحِبُّ الْأَفِلِينَ). و چون شب فرا رسيد او ستاره اى را ديد وگفت: «اين خداى من است»، امّا وقتى آن ستاره غروب كرد گفت: «من چيزى كه غروب مى كند را دوست ندارم». تدبّرى در آيه: در زبان عربى براى «ناپديد شدن» معمولاً دو واژه استفاده مى شود: «غروب» و «أفول». تفاوت دقيقى بين اين دو واژه در زبان عربى وجود دارد: وقتى كه منظور ما فقط پنهان شدن چيزى باشد از واژه «غروب» استفاده مى كنيم؛ امّا هرگاه سخن از پنهان شدن چيزى باشد و بخواهيم به عدم ثبات آن اشاره كنيم از واژه «أفول» استفاده مى كنيم. به بيان ديگر اگر بگوييم «ستاره غروب كرد»، يعنى ستاره ناپديد شد؛ امّا اگر بگوييم «ستاره أفول كرد»، يعنى ستاره اى ناپديد شد كه معلوم بود روشنايى آن هميشگى نيست. قرآن در ماجراى حضرت ابراهيم (ع) از واژه «أفول» استفاده مى كند و در واقع مى خواهد اين پيام را به ما رساند كه ناپديد شدن ستاره چيزى بوده كه از اوّل مورد توجّه ابراهيم (ع) بوده است. قرآن کتاب زندگی http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d