راه بى پايان تو را مى خواند
#عشق #عاشقی
#عشق_واقعی
آيا تا به حال احساس كرده اى كه عاشق نيستى؟
خيلى سخت است كه احساس عشق را از دست بدهى. ديگر زندگى براى تو بى معنا مى شود و نمى توانى زيبايى هاى زندگى را درك كنى.
مگر بيشتر وقت ها، سراسر عشق و شور نيستى؟ مگر براى رسيدن به ثروت تلاش نمى كنى؟
آيا ديده اى عدّه اى را كه چقدر براى جمع كردن مال دنيا تلاش مى كنند؟ آنها شب و
شوند و براى رسيدن به آن تلاش زيادى مى كنند، بعضىها به دنبال رياست هستند و در طلب آن بيقرارند.
پس شور و عشق، هميشه در وجود ما هست، همه ما عاشق آفريده شده ايم، فقط معشوقها مختلف اند.
وقت آن رسيده است كه در مورد معشوق هاى خود فكر كنيم. وقتى معشوق ما عوض شود، ما نيز دچار تغيير بزرگى مى شويم.
هر چه معشوق تو بزرگتر شود، تو بزرگتر مى گردى. اگر معشوق تو پايان داشته باشد، تو هم پايان خواهى داشت.
خوشا به حال كسى كه معشوقى دارد بى پايان! چنين كسى هرگز تمام نمى شود.
رفيقى داشتم كه خيلى ثروتمند بود و عمر خود را در راه كسب ثروت صرف كرده بود، لحظه هاى پايانى عمرش بود كه من به كنارش رفتم، اشك در چشمانش حلقه زده بود.
او گريه مى كرد و همه اطرافيان او نگران بودند، آنها نمى دانستند راز اين گريه او چيست.
من خيلى زود فهميدم كه گريه او، گريه عاشق دلسوخته است، عاشقى كه تا ساعتى ديگر براى هميشه از معشوق خود جدا مى شد.
من آن روز درس بزرگى گرفتم، انسان بايد معشوقى را انتخاب كند كه پايان ندارد.
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
حضرت #ابراهیم
#عشق_واقعی
آيا قصه حضرت ابراهيم (ع) را شنيده اى؟ وقتى به سرزمين كفر رفت، مردمانى
را ديد كه ستاره اى را مى پرستيدند، صبر كرد تا آن ستاره غروب كرد، رو به آنان نمود و چنين گفت: «من چيزى را كه غروب مى كند دوست ندارم».
او مى خواست به ما بگويد: اى انسان نامتناهى! نبايد گرفتار چيزى شوى كه پايان دارد.
و حكايت آن مردمان، حكايت امروز من وتوست. افسوس كه ما عاشق چيزهايى شده ايم كه پايان دارند. خوشا به حال آنانى كه بى پايان شدند!
قرآن در مورد ابراهيم (ع) مى گويد:
(فَلَمَّا جَنَّ عَلَيْهِ الَّيْلُ رَأى كَوْكَبًا قَالَ هَذَا رَبِّى فَلَمَّآ أَفَلَ قَالَ لاَ أُحِبُّ الْأَفِلِينَ).
و چون شب فرا رسيد او ستاره اى را ديد وگفت: «اين خداى من است»، امّا وقتى آن ستاره غروب كرد گفت: «من چيزى كه غروب مى كند را دوست ندارم».
تدبّرى در آيه:
در زبان عربى براى «ناپديد شدن» معمولاً دو واژه استفاده مى شود: «غروب» و «أفول». تفاوت دقيقى بين اين دو واژه در زبان عربى وجود دارد:
وقتى كه منظور ما فقط پنهان شدن چيزى باشد از واژه «غروب» استفاده مى كنيم؛ امّا هرگاه سخن از پنهان شدن چيزى باشد و بخواهيم به عدم ثبات آن اشاره كنيم از واژه «أفول» استفاده مى كنيم.
به بيان ديگر اگر بگوييم «ستاره غروب كرد»، يعنى ستاره ناپديد شد؛ امّا اگر بگوييم «ستاره أفول كرد»، يعنى ستاره اى ناپديد شد كه معلوم بود روشنايى آن هميشگى نيست.
قرآن در ماجراى حضرت ابراهيم (ع) از واژه «أفول» استفاده مى كند و در واقع مى خواهد اين پيام را به ما رساند كه ناپديد شدن ستاره چيزى بوده كه از اوّل مورد توجّه ابراهيم (ع) بوده است.
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
صلی الله علیک یا صاحب الزمان
#شوخی با امام زمان
حجت الاسلام عالی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
مرا سوار قطار خودت كن!
#صراط_مستقیم
قطار به سوى مشهد در حركت بود و من روى صندلى خود نشسته بودم و مطالعه مى كردم. وقتى كتاب تمام شد
از كوپه بيرون آمدم تا به ساير كوپهها سر بزنم. مى خواستم با مردم گفتگو كنم و نكاتى را بياموزم.
بعد از ظهر جالبى بود. با افراد زيادى گفتگو كردم، فضاى هر كوپه با ديگرى فرق داشت. مثلاً در يك كوپه بحث داغ سياسى بود و در كوپه ديگر، سخن از بازى فوتبال بود.
در كوپه اى هم عدّه اى مشغول ديدن فيلم بودند و در جاى ديگر، گروهى مباحث دينى داشتند.
تقريباً به حدود ده كوپه سر زدم. به آخرين كوپه كه رسيدم ديدم آنها همه در خواب خوش هستند!
نگاه به ساعتم كردم فهميدم كه حدود سه ساعت است در ميان مسافران پرسه زدهام و اكنون ديگر بايد به كوپه خود بازگردم.
وقتى به كوپه خود آمدم، كنار پنجره نشستم و به فكر فرو رفتم. هر كدام از مسافران كارى مى كردند؛ امّا در عين حال، آنها همه به سوى هدف خود در حركت بودند.
مقصد ما مشهد بود و هر لحظه به مقصد خود نزديك تر مى شديم، مهم اين نبود كه چه مى كرديم، مهم اين بود؛ همه ما در قطارى بوديم كه به مشهد مى رفت.
در آن لحظه بود كه فهميدم چرا خدا از ما خواسته تا در هر نماز بگوييم: «ما را به راه راست هدايت كن».
در نماز از خدا توفيق عبادت نمى خواهيم، بلكه از او مى خواهيم ما را در مسيرى درست هدايت فرمايد.
ساده تر بگويم: ما از خدا مى خواهيم ما را سوار قطار خودش كند كه اگر در اين قطار باشيم خواب ما، تفريح ما، غذا خوردن ما، استراحت ما، زيبا است.
امّا واى از آن روزى كه ما سوار قطارى شويم و آن قطار به سوى خدا نرود!
اگر در آن قطار، تمام
شبانه روز هم مشغول عبادت باشيم فايده اى ندارد.
حتماً ديده اى افرادى كه يك مشت ريش دارند و هميشه تسبيح به دست هستند؛ امّا وقتى به آنها نزديك مى شوى مى بينى كه بعضى از آنها براى ريا و رياست دنيا اين كار را مى كنند.
آنها سوار قطار مكر و خودپرستى شده اند و اين قطار هيچ گاه آنها را به مقصد بهشت نمى رساند. شيطان هيچ كارى به نماز و عبادت آنها ندارد، چرا كه آنها در قطار شيطان هستند، هر كارى بكنند سرانجام آنها، رضايت خدا نخواهد بود.
در ايستگاه دنيا قطارهاى بسيارى شبيه به هم وجود دارد، هر كدام فرياد مى زنند: ما شما را به شهر سعادت مى بريم!
و چه بسا ما ندانيم كدام راست مى گويند و كدام دروغ! بعضى از اين قطارها آن قدر زيبا و دل فريب است كه دل هر كسى را مى ربايد، شعارهاى تبليغاتى بعضى از آنها چنين است: «پيش به سوى سعادت! »
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
#صراط_مستقیم
امّا وقتى سوار مى شوى و مقدارى راه مى روى، تازه مى فهمى كه اين قطار به شهر سعادت نمى رود و فريب خورده اى!
پس چه كسى مى تواند تو را در انتخاب قطار واقعى يارى كند؟
همان كسى كه از تو خواسته تا هر روز در نماز بگويى: «مرا به راه راست هدايت كن».
اگر ما سوار قطار خدا شويم حتماً به سعادت و خوشبختى خواهيم رسيد. آن روز من فهميدم كه اين دعا چقدر مهم است، افسوس با آن كه يك عمر نماز خوانده ام؛ امّا نفهميدم كه با خداى خود چه گفته ام!
قرآن دعاى بندگان را چنين بيان مى كند:
(اهْدِنَا الصِّرَ طَ الْمُسْتَقِيمَ).
بار خدايا، ما را به راه راست هدايت نما.
تدبّرى در آيه:
در زبان عربى، واژه هاى «طريق» و «صراط»،
به معناى «راه» است. وقتى ما بخواهيم از راهى سخن بگوييم كه اصلى و وسيع است، از واژه «صراط» استفاده مى كنيم؛ امّا وقتى بخواهيم به مسيرى اشاره كنيم كه پيمودن آن با سختى همراه است از واژه «طريق» استفاده مى كنيم.
پس واژه «صراط» به وسيع بودن راه و راحت بودن سفر در آن اشاره دارد.
اگر در بزرگراه به سوى مشهد در حركت باشى، مى توانى بگويى من در صراط مشهد هستم. ولى اگر در جاده اى كم عرض به سوى مشهد در حركت باشى و سختى بكشى، بايد بگويى من در طريق مشهد هستم.
قرآن در اين آيه به ما مى آموزد كه از خدا بخواهيم ما را به صراط درست هدايت كند. راهى كه وسيع و واضح است و در آن هيچ ابهام و مشكلى نيست.
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
#تفکر
در این هیاهو و مشغله های جدید و در برخی موارد سر در گمی هایی که در آن غرق می شویم، گاهی باید
خلوت کرد.
تنها شد.
فکر کرد.
در گذشته ها پرسه زد.
که تا اینجای مسیر زندگیم چه به دست آوردم و چه از دست داده ام؟
چه فرصت هایی ساخته و چه موقعیت هایی را سوزانده ام؟
چون ممکن است این خلوت ها و تفکرات و محاسبه نفس ها جرقه ای برای شروعی دوباره باشد تا بتوانم دو باره آغاز شوم.
آغازی پر قدرت
آغازی پر نشاط
آغازی پر امید
محاسباتی اینچنین انسان را از غده ای سرطانی و بد خیم که به حلقوم بسیاری از مردم چنگ زده، نجات می دهد.
دردِ مرگ آوری که نامش روزمرّگی یا روزْ مرگی است.
بسیاری از ما خیال زندگی داریم ولی با مرور چند روز گذشته می فهمیم که خبری از زندگی در زندگیِ خیالی ما نیست.
چرا؟
مفهوم زندگی شاید از مفاهیمی باشد که با تعداد افراد، معانی متفاوتی پیدا می کند،
شاید به این خاطر که اهداف فرق دارند
یا مسیر ها متفاوتند
بهترین زندگی که نیاز به صحت سنجی آن با آزمون و خطا های متعدد و طاقت فرسا ندارد، زندگی قرآنی است.
مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَكَرٍ أَوْ أُنثَىٰ وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ(نحل، ۹۷)
ﻫﺮ ﻛﺲ ـ ﺍﺯ ﻣﺮﺩ ﻳﺎ ﺯﻥ ـ ﻛﺎﺭﻱ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﻛﻨﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﺑﺎﺷﺪ، ﻗﻄﻌﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺣﻴﺎﺗﻲ ﭘﺎﻙ ﺯﻧﺪﻩ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻛﺴﺎﻧﻲ ﺑﺮ ﭘﺎﻳﻪ ﺑﻬﺘﺮﻳﻦ ﻛﺎﺭﻱ ﻛﻪ ﺍﻧﺠﺎم ﻣﻲ ﺩﺍﺩﻧﺪ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺧﻮﺍﻫﻴﻢ ﺩﺍﺩ.
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درمان #غفلت و #شهوت
حجت الاسلام قرائتی
فیلم حضرت عیسی علیه السلام و
اللهم صل علی محمد و آل محمد
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
چند دقیقه برای پروازمان وقت بگذاریم
علامه حسن زاده آملی بارها می فرمودند: ما ابد در پیش داریم
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
#تقوی
#توشه_راه
#ابدیت
سفر بى پايانم آرزوست
تو سرمايه بزرگى دارى و بايد تا فرصت دارى با اين سرمايه تجارت خوبى را انجام دهى.
تو بايد بهترين بازار و بهترين خريدار را بشناسى و از تجارتى كه با ضرر همراه است دورى كنى. تو بايد توشه اى براى سفر ابدى خويش تهيّه كنى زيرا كه راه بسيار طولانى است!
دقيقهها كه سرمايه زندگى تو هستند، كم و كمتر مى شوند، در واقع، عمر تو دارد لحظه به لحظه كم مى شود. چرا براى خودت فكرى نمى كنى؟
تا كى مى خواهى در فكر دنيا و آب و خاك باشى؟ ارزش عمر تو از همه اينها بالاتر است تو بايد عمر خود را صرف چيزى كنى كه بى نهايت باشد.
آيا سخن مولايت را شنيدى كه گفت: آه از توشه كم و راه دور و طولانى!
اگر هدف على (ع)، بهشت بود پس چرا اين چنين سخن مى گويد؟ او توشه بهشت را داشت.
او مى خواست به ما ياد بدهد كه بهشت مقصد ما نيست، بهشت يك منزل است، راه ما بى پايان است و براى همين هر چه توشه برداريم، باز هم كم خواهد بود. هر چيز در مقابل اين سفر بى پايان، كم بها و بى ارزش است.
تو بايد متوجّه اين راه طولانى بشوى كه پيش روى توست، تو بايد از آن استعداد بزرگى كه خدا به تو داده است، باخبر شوى.
تو بايد كارى كنى كه همه لحظات عمر تو مفيد باشد، خوابيدن، خوردن، رفتن و آمدنت، همه بايد حركت و عبادت باشد. پاى تو همواره بايد پاىِ رفتن باشد.
اگر فرياد على (ع) را شنيدى ديگر فرصت ندارى بازى كنى، فقط كسانى به بازىِ دنيا مشغول مى شوند كه هدفى آسمانى ندارند.
يادت هست وقتى بچه بودى به بازى مى رفتى، چگونه براى عروسكى يا توپى گريه مى كردى. وقتى بزرگتر شدى ديگر به عروسك و توپ وابستگى نداشتى. زيرا هدفِ والاترى را پيدا كرده بودى و به دنبال آن بودى.
وقتى هدف تو تغيير كرد ديگر توپ و عروسك براى تو جاذبه نداشت. خوب نگاه كن، بعضىها با اين كه بزرگ شده اند به توپ بزرگترى مشغول شده اند، اگر چه اين توپ به بزرگى كره زمين باشد!
گروه ديگر اسير اين توپ بزرگ نشده اند زيرا مى دانند كه اين توپى بيش نيست و هدف آنان نمى باشد.
تو كار بزرگى دارى، بايد زاد و توشه براى خودت فراهم كنى، تو سفرى به طول ابديّت در پيش دارى.
سرگرمى و بازى براى كسى است كه كارى ندارد، هدفى و انگيزه اى ندارد، تو كه به ضيافتى بزرگ و ابدى دعوت شده اى، بايد به فكر آنجا باشى.
راه را نگاه كن، نگاهى هم به خود بيانداز،
برخيز، بايد شب و روز تلاش كنى.
کتاب یک سبد آرامش
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d
#تقوی
#توشه_راه
#ابدیت
قرآن مى گويد:
(تَزَوَّدُواْ فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوَى).
براى خود زاد و توشه تهيّه كنيد و بدانيد كه بهترين توشه، تقوا است.
تدبّرى در آيه:
بهترين زاد و توشه براى روز قيامت چيست؟ نماز، روزه، حج، كار خير، كمك كردن به ديگران، ساختن مسجد و مدرسه.
جالب است قرآن در اين آيه فقط تقوا را بهترين توشه مى داند. به راستى چه رمز و رازى در تقوا است كه قرآن روى آن تأكيد مى كند.
من مدّتى به دنبال جواب اين سؤل بودم. سرانجام به اين نتيجه رسيدم كه تقوا، گوهرى ارزشمند است.
كسى كه ماشينش با سرعت زياد راه نمى رود، اگر در جاده به خاطر سرعت جريمه نشود هنرى نمى كند. هنر اين است كه بهترين ماشين را داشته باشى و بتوانى با سرعت بالايى رانندگى كنى، ولى اين كار را نكنى!
افسوس كه ما تقوا را هم بد فهميديم! يادم نمى رود جوانى را مى شناختم كه مؤن و با استعداد بود. او دانشجوى حقوق بود. مى خواستند او را بورسيه كنند تا در آينده قاضى بشود؛ امّا او قبول نكرد.
پدرش وقتى اين موضوع را فهميد خيلى افتخار مى كرد كه ببين چه پسرى تربيت كردم كه از مقام قضاوت گذشت!
اكنون در كارخانه اى مشغول به كار است، ليسانس حقوق دارد و در جايگاه اصلى خود نمى باشد. آيا اين تقوا است؟
هنر اين بود كه او قاضى مى شد و استعداد خود را در قضاوت به كار مى گرفت ولى هرگز رشوه نمى گرفت!
تو بايد در جامعه باشى و كارى انجام دهى، بايد مواظب باشى كه گناه و خطا نكنى. اين است هنر تقوا كه بهترين توشه است.
پيرمردى كه ديگر سن و سالى
از او گذشته اگر تمام شبانه روز در كنج مسجد نماز بخواند و از اين راه، براى خودش توشه اى تهيّه كند؛ قرآن توشه او را بهترين توشه نمى داند؛ امّا جوانى كه در اوج شهوت است، اگر گناه نكرد، بهترين توشه را براى سراى ديگر خود تهيه نموده است.
قرآن کتاب زندگی
http://eitaa.com/joinchat/47579154C8f70b97d6d