eitaa logo
مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات
5.3هزار دنبال‌کننده
129 عکس
62 ویدیو
59 فایل
موسسه با حضور شماری از اساتید حوزوی برادر و خواهر با مجوز رسمی از معاونت تبلیغ حوزه‌های علمیه به جهت تقویت و ارتقاء سطح محتوایی و مهارتی در عرصه های ذیل فعالیت می‌نماید.تاسیس 1395 #فن‌بیان #فن‌رثاء #دعاومناجات #مقتل #صداسازی ارتباط با ما @Setad_Zafrat
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹اذن ورود🔹 تو ای مرغ شباهنگم، به حسرت بال و پر وا کن صدای کوبۀ در شد، برو زهرا تو در وا کن به نزد او ببر با خود، سلام از من درود از من که این مهمان ناخوانده، گرفت اذن ورود از من.. حضور او بُوَد آری، کلید قفل در بسته به هر جا می‌گذارد، پا شود بارِ سفر بسته ولی می‌داند این مهمان، که اینجا خانۀ وحی است که دور شمع این محفل، پُر از پروانۀ وحی است نشسته بر لب زهرا، دعای عافیت‌سوزی: خدایا حرمت این در، مبادا بشکند روزی مدینه در خیال خود، غم ما را تجسم کن میان گریۀ حسرت، تو با زهرا تبسم کن :: مدینه! بعد پیغمبر، چه محزون و غم‌انگیزی بهارت در سفر رفت و تو مهمان‌دار پاییزی مدینه بعد پیغمبر، ندیدی روز خوش دیگر امان از بی‌وفایی‌ها، امان از چرخ بازیگر.. مدینه بعد پیغمبر، مصیبت سر به هر سو زد خودم دیدم که گلزارش، میان شعله می‌سوزد.. مدینه بعد پیغمبر، تو با زهرا مدارا کن علی مظلوم و تنها شد، گره از کار او وا کن مدینه بعد پیغمبر، در این گلشن چه دیدی تو؟ صدای قلب زهرا را، ز پشت در شنیدی تو 📝 شاعر: 📎 📎 📎 ------------------ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ------------------
📜اشعار آیینی 🔹شعر شهادت علیه‌السلام 🔹زمزمۀ قدسیان🔹 ای که دل غریب من، با تو شد آشنا، رضا اشک من است پنجه در پنجرۀ تو یا رضا من که کبوتر دلم انس گرفته با رضا می‌شنوم ز قدسیان زمزمۀ رضا رضا ای به فدای جان تو، جانِ به لب رسیده‌ام من که گل بهشت را از حرم تو چیده‌ام من به بهای هستی‌ام، مهر تو را خریده‌ام عشق تو می‌برد مرا، تا حرمِ خدا، رضا ای که به باغ مکرمت، گل تویی و گلاب، تو ذکر تویی، دعا تویی، اجر تویی، ثواب، تو علم تویی، حلم تویی، فاتحة الکتاب، تو می‌دمد از ضریح تو جلوۀ ربنا، رضا آن‌که وجود را به خود، از عدم آوَرَد تویی بارقۀ امید ما روز نشاط و غم تویی مروه تویی، صفا تویی، قبله تویی، حرم تویی تویی شمیم سورۀ کوثر و هل‌اَتی، رضا فدای خاک پای تو، خدای را ولی تویی تداوم ولایت مطلقۀ علی تویی مراد اهل بینش از ذکر «سینجلی» تویی بی‌تو کسی نمی‌برد ره به سوی خدا، رضا شبی که سر زد از افق جمال ماهت آمدم پناه ماسوا تویی، که در پناهت آمدم کبوترانه پر زدم، بر سر راهت آمدم اگر ز در برانی‌ام، کجا روم، کجا رضا؟ به پیشگاه قدس تو اگر چه دست‌خالی‌ام اگر کسی نمی‌خورد، غم شکسته‌بالی‌ام هست اگرچه اشک من، گواه خسته‌حالی‌ام خوشم که دارم از جهان ولایت تو را رضا ای که به این شکسته‌دل فرصت آه داده‌ای ای که مرا به این حرم خوانده و راه داده‌ای اگرچه در جوار خود مرا پناه داده‌ای بخوان مرا به دیدن روضۀ کربلا، رضا 📝 📎 📎 📎 ------------------ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ------------------
سبک شعر غزل شروع مرثیه امام حسین(ع).mp3
3.87M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر غزل شروع مرثیه محرم 🔹السَّلامُ عَلیکُم🔹 نی، ناله کرد و باز ترنّم، شروع شد فصلِ هبوطِ آدم و گندم، شروع شد دریای بی‌کران شهادت، که موج زد طوفان نوح بود و تلاطم شروع شد از بِرکهٔ غدیر، مُحرّم طلوع کرد سرمستی حبیب هم از خُم شروع شد باران اشک شیفتگان غم حسین «تا گفتم: اَلسَّلامُ عَلیکُم شروع شد» روح دعا، به نام اباالفضل چون رسید غوغایی از توسّلِ مردم شروع شد وقتی گلوی نازک گل، شد نشانِ تیر لبخند باغبان و تبسم شروع شد از اشک و خون، اگرچه وضو می‌گرفت عشق از تربتِ شهید، تیمّم شروع شد ای آسمان! مصیبت عظمایِ اهل‌بیت از قتلگاهِ عصمتِ پنجم شروع شد فصل به خون نشستنِ گل‌های باغ وحی از آیهٔ «لِیُذهِبَ عَنکُم» شروع شد با آن‌که باغِ گل به محبت نیاز داشت با تازیانه، ناز و تنعّم شروع شد وقتی دلِ ستارهٔ محمل‌نشین شکست با ماه رویِ نیزه، تکلم شروع شد شاعر: 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
recording-20240831-204937.mp3
3.6M
🔹اذن ورود🔹 تو ای مرغ شباهنگم، به حسرت بال و پر وا کن صدای کوبۀ در شد، برو زهرا تو در وا کن به نزد او ببر با خود، سلام از من درود از من که این مهمان ناخوانده، گرفت اذن ورود از من.. حضور او بُوَد آری، کلید قفل در بسته به هر جا می‌گذارد، پا شود بارِ سفر بسته ولی می‌داند این مهمان، که اینجا خانۀ وحی است که دور شمع این محفل، پُر از پروانۀ وحی است نشسته بر لب زهرا، دعای عافیت‌سوزی: خدایا حرمت این در، مبادا بشکند روزی مدینه در خیال خود، غم ما را تجسم کن میان گریۀ حسرت، تو با زهرا تبسم کن :: مدینه! بعد پیغمبر، چه محزون و غم‌انگیزی بهارت در سفر رفت و تو مهمان‌دار پاییزی مدینه بعد پیغمبر، ندیدی روز خوش دیگر امان از بی‌وفایی‌ها، امان از چرخ بازیگر.. مدینه بعد پیغمبر، مصیبت سر به هر سو زد خودم دیدم که گلزارش، میان شعله می‌سوزد.. مدینه بعد پیغمبر، تو با زهرا مدارا کن علی مظلوم و تنها شد، گره از کار او وا کن مدینه بعد پیغمبر، در این گلشن چه دیدی تو؟ صدای قلب زهرا را، ز پشت در شنیدی تو 📝 شاعر: 📎 📎 📎 ------------------ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ------------------