#ادامه
بر همه عالم بنمایم، کنم آغاز از آن جا سفر کرب و بلا را.
گل احمد، گل زهرا، گل نرگس، گل امیدحسن، یوسف زهرا، ولی الله معظم، دُر دریای کرامت، ز خداوند و رسولان و امامان و همه منتظران باد سلامت، همه مشتاق پیامت، همگان منتظر صبح قیامت، تو شه ارض و سمایی، تو فقط منتقم خون خدایی، تو امید دل مایی، حجرالاسود و هجـر و حرم و زمزم و مسعی و صفا، مروه همه چشم به راهت، همه مشتاق نگاهت، چه شود تا که ببندی به حرم قامت و نغمه ی قد و قامتت آید، عیسی مریم که به تو روی نیاز آرد و پشت سر تو باز نماز آرد و فریاد “انا المهدی ات” از خلق بـَرد هوش، جهان جمله شود گوش، اَلا کوه فِراقت به سر دوش، شود تا که کنم شهد وصال از دو لبت نوش؟ دعا کن که دعاها به اجابت برسد بهر ظهورت، تو بیایی، تو بیایی، گره از کار فروبسته ی عالم بگشایی، تو بیایی، تو بیایی، که دل از عالم و آدم برُبایی، تو بیایی که کنی زنده ز نو دین رسول دو سرا را.
به خدا ای پسر فاطمه تنها نه حرم منتظر توست، عرب تا به عجم منتظر توست، به خون پسر فاطمه سوگند که بر گنبد زرین حسین ابن علی سید الاحرار، عَلـَم منتظر توست، نه اسلام که ابناء بشر منتظر توست، زمان منتظر توست، جهان منتظر توست، نبی منتظر توست، علی منتظر توست، بیا فاطمه بیش از همگان منتظر توست، حسین و حسن و هفتاد دو تن منتظر توست، خدا را خدا را، که آن گنبد ویران شده و قبر پدر منتظر توست، بیا ای شرف شمس رسالت، به خداوند قسم دیر شده صبح وصالت، همه چشم اند چو “میثم” که بیایی ببینند به مرآت رُخَت آیینه ی پنج تن آل عبا را.
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
اباصالح بیا اباصالح(ع).mp3
1.98M
#امام_مهدی علیهالسلام
#سرود
🔹منجیِ دنیا🔹
اگه خدا مدد کنه میبینم تعبیر رؤیامو
یعنی میون جمعیت میبینم خندۀ آقامو
میگم به مردم دنیا خبر رسیده
خورشیدمون از سفر رسیده
بیایید بیایید شب غربت به سر رسیده
سحر رسیده، سحر رسیده
یک قدم مونده، استقامت کن
فصل همعهدی میرسه از راه
یک سحر مونده، تا طلوع صبح
آقامون مهدی، میرسه از راه
«اباصالح بیا اباصالح»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
باید منم آمادۀ روزایِ یاریِ آقا شم
باید منم کاری کنم که حتماً تو لشکرش باشم
میگم به آقای خوبم بیا که داری
هزار تا قاسم برای یاری
بیا که عدل علی رو بازم بیاری
بیا که داری چه ذوالفقاری
همه آماده، منتظر هستیم
که بیای از راه یوسف زهرا
یمن و غزّه، چشم به راه تو
که تویی تنها، مُنجیِ دنیا
«اباصالح بیا اباصالح»
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
(( میلاد امان زمان عجل الله))
نور می تابد ز سینای زمین بر آسمان
خوشتر از عطر جان دارد فضای کهکشان
میرسد آوای تکبیر از فلک بر گوش جان
از شعف شد دیدگان هر فرشته در فشان
آسمان، امشب جمال جلوه طاها ببین
آفتاب خانه ی صدیقه ی زهرا ببین
سامرا امشب رهین لطف و جود هل اتاست
عرصه گیتی طنین انداز صوت ربناست
موسم شادی زهرا و علی مرتضاست
چشم نرجس روشن از دیدار ماه مصطفاست
سر زد از بستان حیدر لاله زهرا نشان
پرشده عرش خدا از ذکر یا صاحب زمان
ماه گردون را بگویید، ماه زهرا آمده
آینه آرید و قرآن نجل طاها آمده
تیغ در دست علی از بهر اعدا آمده
جلوه حسن خدای حق تعالی آمده
کیست این کودک که پیرخلقتش در بند اوست
دیده مادر اسیر لحظه لبخند اوست
روی دستان پدر لبخندهایش دیدنی ست
صدگل لاله ز باغ دیده هایش چیدنی ست
خال بر رخسار وجه اللهی اش بوسیدنی ست
نغمه های روح بخش مادرش بشنیدنی ست
این همان لیلا و دل چون عاشق دیوانه اش
این همان شمع شبستان ست و دل پروانه اش
این پسر دریای عصمت را یگانه گوهراست
این پسر بر ملک هستی پادشاه و رهبر است
این پسر زهرا خصال و آرزوی کوثر است
هم حسینی سیرتست و هم حسین را یاور است
این همان شمشیر دردست حسین بن علیست
این پسر سر تا به پا مست حسین بن علیست
خنده هایش میدهد جان بر تن افلاکیان
با قدومش فخر میبارد به وجه خاکیان
ذکر یا مهدی شده ذکر لبان عرشیان
روشن از نور نگاهش دیده های قدسیان
او همان باشد که بر عالم امامت میکند
قائم است و با قیام خود قیامت میکند
ای به کعبه قبله و ای قبله را قبله نما
ای خدا را بنده و ای عبد سر تا پا خدا
ای به قلب هر دل بیگانه یادت آشنا
ای هویدا از نگاهت جذبه شیر خدا
دیده ها در انتظار لحظه دیدار توست
ماه گردن شرمسار از طلعت رخسار توست
ای امید نا امیدان، بیقراران را قرار
ای به دستت گردش ایام و نبض روزگار
ای به گلزار امامت هم صفا و هم بهار
ای سپهر جان زهرا را تو ماه شام تار
کشتی وصل خدائی را تو هستی ناخدا
با تو هر گم کرده راهی میرسد سوی خدا
بیرق اسلام و قرآن را توئی صاحب لوا
از برای خیل مشتاقان تو هستی مقتدا
لشگر آئین احمد را توئی فرمانروا
دیده کمسوی زهرا را توئی نور و ضیا
نقش جاء الحق به بازویت نمایان گشته است
حب تو سرمایه های دین و ایمان گشته است
چشم ما بر دست پر احسان تو یابن الحسن
دست ما بر رشته دامان تو یابن الحسن
جان ما دلبسته چشمان تو یابن الحسن
هستی عالم بلا گردان تو یابن الحسن
بیش ازاین مارا گرفتار غم هجران مکن
نازنینا، روی نازت را زما پنهان مکن
کی رسد از کعبه صوت جانفزایت سیدی
کی شود تا رخ نهیم، بر خاک پایت سیدی
کی بود روزی حال ما دعایت سیدی
کی ببیند دیده، روی دلربایت سیدی
ما همه لب تشنه جام وصالت گشته ایم
طائران بی پر و بشکسته بالت گشته ایم
تا به کی آدینه ها از هجر رویت سر کنیم
تا به کی از غصه هجرت دو دیده تر کنیم
تا به کی چشمان دل را پایبند در کنیم
سینه ها را از فراقت غرق در آذر کنیم
ای دل پر خون من در پیچ زلفت گشته گم
جان زهرا انظرونا نقتبس من نورکم
ای که همواره دوچشمت اشکبار کربلاست
گریه هایت بهر داغ داغدار کربلاست
بر دلت تصویری از گلزار زار کربلاست
سینه تنگت هماره غصه دار کربلاست
روز و شب دائم سلام خلق و حی داورت
بر تو و بر جد مظلوم و دو چشم مضطرت
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
(( امام زمان عج الله))
ای گل گلزار شه عالمین
ای به حسین بن علی نور عین
ای هدف خلقت کون و مکان
مالک ملک دل و صاحب زمان
منجی انسانیت و بندگی
عشق به تو مایه ی سرزندگی
رشته جانهاست به دستان تو
عرش خدا گوشه ی دامان تو
نفحه ی صورت به فرمان تو
هر دل دلداده به قربان تو
عطر جنان در طلب بوی تو
باغ جنان در هوس روی تو
حسن خداوندی و پور حسن
جلوه ی حق، آینه ی ذوالمنن
با دل بیگانه توئی آشنا
با همه ای لیک تو نا آشنا
روح خدا در تو تجلا گرفت
وجه خدا در تو تماشا گرفت
عشق به تو عاشق و وابسته است
دل به تو دلداده و دلبسته است
گوهر یکدانه ی زهرا توئی
دلبر دردانه ی طاها توئی
ای به سماوات فروزان قمر
تاج سر حضرت خیر البشر
کی کنی از کوچه ی دلها عبور
کعبه بود چشم به راه ظهور
منتظران همه در انتظار
ازغم هجران تو در احتضار
کی به فراقت تو دهی خاتمه
العجل ای منتقم فاطمه
ذکر لب فاطمه نامت بود
چشم قیامت به قیامت بود
ندبه هر جمعه صدایت کند
مسجد و محراب دعایت کند
صبر ز کف رفته ز هجران تو
خون چکد از دیده ی یاران تو
ای ثمر نخله ی طوبا، بیا
گل پسر حضرت زهرا، بیا
خونجگر از غربت مذهب، بیا
زنده کن مکتب زینب، بیا
گریه کن شاه شهیدان، بیا
ناله کن کشته ی عطشان، بیا
آه، بیا ای به فدای غمت
کرببلا منتظر مقدمت
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
(( میلاد امان زمان عجل الله))
نور می تابد ز سینای زمین بر آسمان
خوشتر از عطر جان دارد فضای کهکشان
میرسد آوای تکبیر از فلک بر گوش جان
از شعف شد دیدگان هر فرشته در فشان
آسمان، امشب جمال جلوه طاها ببین
آفتاب خانه ی صدیقه ی زهرا ببین
سامرا امشب رهین لطف و جود هل اتاست
عرصه گیتی طنین انداز صوت ربناست
موسم شادی زهرا و علی مرتضاست
چشم نرجس روشن از دیدار ماه مصطفاست
سر زد از بستان حیدر لاله زهرا نشان
پرشده عرش خدا از ذکر یا صاحب زمان
ماه گردون را بگویید، ماه زهرا آمده
آینه آرید و قرآن نجل طاها آمده
تیغ در دست علی از بهر اعدا آمده
جلوه حسن خدای حق تعالی آمده
کیست این کودک که پیرخلقتش در بند اوست
دیده مادر اسیر لحظه لبخند اوست
روی دستان پدر لبخندهایش دیدنی ست
صدگل لاله ز باغ دیده هایش چیدنی ست
خال بر رخسار وجه اللهی اش بوسیدنی ست
نغمه های روح بخش مادرش بشنیدنی ست
این همان لیلا و دل چون عاشق دیوانه اش
این همان شمع شبستان ست و دل پروانه اش
این پسر دریای عصمت را یگانه گوهراست
این پسر بر ملک هستی پادشاه و رهبر است
این پسر زهرا خصال و آرزوی کوثر است
هم حسینی سیرتست و هم حسین را یاور است
این همان شمشیر دردست حسین بن علیست
این پسر سر تا به پا مست حسین بن علیست
خنده هایش میدهد جان بر تن افلاکیان
با قدومش فخر میبارد به وجه خاکیان
ذکر یا مهدی شده ذکر لبان عرشیان
روشن از نور نگاهش دیده های قدسیان
او همان باشد که بر عالم امامت میکند
قائم است و با قیام خود قیامت میکند
ای به کعبه قبله و ای قبله را قبله نما
ای خدا را بنده و ای عبد سر تا پا خدا
ای به قلب هر دل بیگانه یادت آشنا
ای هویدا از نگاهت جذبه شیر خدا
دیده ها در انتظار لحظه دیدار توست
ماه گردن شرمسار از طلعت رخسار توست
ای امید نا امیدان، بیقراران را قرار
ای به دستت گردش ایام و نبض روزگار
ای به گلزار امامت هم صفا و هم بهار
ای سپهر جان زهرا را تو ماه شام تار
کشتی وصل خدائی را تو هستی ناخدا
با تو هر گم کرده راهی میرسد سوی خدا
بیرق اسلام و قرآن را توئی صاحب لوا
از برای خیل مشتاقان تو هستی مقتدا
لشگر آئین احمد را توئی فرمانروا
دیده کمسوی زهرا را توئی نور و ضیا
نقش جاء الحق به بازویت نمایان گشته است
حب تو سرمایه های دین و ایمان گشته است
چشم ما بر دست پر احسان تو یابن الحسن
دست ما بر رشته دامان تو یابن الحسن
جان ما دلبسته چشمان تو یابن الحسن
هستی عالم بلا گردان تو یابن الحسن
بیش ازاین مارا گرفتار غم هجران مکن
نازنینا، روی نازت را زما پنهان مکن
کی رسد از کعبه صوت جانفزایت سیدی
کی شود تا رخ نهیم، بر خاک پایت سیدی
کی بود روزی حال ما دعایت سیدی
کی ببیند دیده، روی دلربایت سیدی
ما همه لب تشنه جام وصالت گشته ایم
طائران بی پر و بشکسته بالت گشته ایم
تا به کی آدینه ها از هجر رویت سر کنیم
تا به کی از غصه هجرت دو دیده تر کنیم
تا به کی چشمان دل را پایبند در کنیم
سینه ها را از فراقت غرق در آذر کنیم
ای دل پر خون من در پیچ زلفت گشته گم
جان زهرا انظرونا نقتبس من نورکم
ای که همواره دوچشمت اشکبار کربلاست
گریه هایت بهر داغ داغدار کربلاست
بر دلت تصویری از گلزار زار کربلاست
سینه تنگت هماره غصه دار کربلاست
روز و شب دائم سلام خلق و حی داورت
بر تو و بر جد مظلوم و دو چشم مضطرت
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
(( میلاد حضرت حجت عجل الله))
سحر رسید وشب هجرعاشقان سر شد
قمر رسید و رخ آسمان منور شد
بهار باده رسید و زمان ساغر شد
ز فرط شور و شعف دیده های دل ترشد
(((ستاره ای بدرخشید و ماه مجلس شد
تمام هستی زهرا نصیب نرجس شد)))
زمین سامره امشب به از بهشت خداست
نزول خیل ملائک به سوی سامراست
شب تجلی نور و تجلی طاهاست
نشاط عالم امکان ز شادی زهراست
نوای مستی شعرم به جوهر برکات
به جای جای دلم می نوشت باصلوات
الا که دیده عالم بود به احسانت
نگاه یوسف کنعان به برق چشمانت
تمام عالم هستی طفیلی خوانت
امیر خیل ملائک تو را چو دربانت
دخیل زلف سیاهت تمامی جانم
قدم به دیده من نه، فروغ چشمانم
فرات و کرببلا را خبر کنید امشب
دهید مژده به شبگرد خیمه ها زینب
به آسمان امامت عیان شده کوکب
کز انتظار ظهورش رسیده جان برلب
خدا به بیت حسن داده از کرم پسری
عطا نموده به نرجس ز بحر دین گوهری
عیان نموده خداوند امید زهرا را
قلم کشید و کشیده مثال طاها را
به خنده ای بگشوده لبان بابا را
ز صولت علویش نشانده اعدا را
خدا به خلقت خود خلقت خدائی کرد
دل نبی و علی را محن زدائی کرد
تو آمدی و به پا شد قیامت کبرا
تو آمدی و ملا شد جهان ناپیدا
تو آمدی و رها شد طنین یا زهرا
تو آمدی و نوا شد نوای عاشورا
بیا که منتقم کشته ی بلائی تو
بیا که جاذبه ی دشت کربلائی تو
به قطره قطره اشکی که میچکد جانا
بر آن غریب ستم دیده در زمین بلا
تو را قسم به سری که بریده شد ز قفا
بر آن تنی که شد آخر مقطع الاعضا
بیا و تیغ علی را به کف بگیر آقا
نشان بده تو مزار ندیده ی زهرا
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
عشق جاودان
ای یار مهربان: یا صاحب الزمان
الغوث و الامان؛ یا صاحب الزمان
مهر جبین تویی نور مبین تویی
ای مهر آسمان؛ یا صاحب الزمان
ای آخرین امام بر تو دهم سلام
سلطان به هر مکان؛ یا صاحب الزمان
طاوس جنتی: زیبا نگار ما
ای عشق جاودان؛ یا صاحب الزمان
آقای ذوالکرم؛ مولای ذوالنعم
بر سر تو سایبان؛ یا صاحب الزمان
جان جهان توئی؛ روح و روان تویی
تو سِرِّ هر بیان؛ یا صاحب الزمان
محبوب ما تویی؛ معشوق ما تویی
ای عشق عاشقان؛ یا صاحب الزمان
ما ذره و تویی خورشید اهل دل
هستی تو کهکشان؛ یا صاحب الزمان
ما قطره و تویی از لطف کردگار
دریای بیکران؛ یا صاحب الزمان
شعبان رسیدُ شد؛ از یمن مقدمت
عالم چو گلفشان؛ یا صاحب الزمان
چشمان منتظر؛ چشم انتظار تو
رفته ز کف عنان؛ یا صاحب الزمان
ای مُنتَظَر بیا؛ ای مُنتَقِم بیا؛
بنما تو رخ عیان؛ یا صاحب الزمان
یا فارس الحجاز یا وارث الحسین
هستی تو بی نشان ؛ یا صاحب الزمان
خورشید معرفت هستی تو پشت ابر
تا کی شوی نهان؛ یا صاحب الزمان
یا والی الولی ؛ ای نور منجلی
مولای انس و جان؛ یا صاحب الزمان
یا مهدیا بیا؛ زهرا س به پشت در
خوانده تو را ز جان؛ یا صاحب الزمان
بس طعنه ها زدند اندر فراق تو
بر ما شده گران؛ یا صاحب الزمان
شیعه بود غریب گردیده غم نصیب
از ظلم ظالمان؛ یا صاحب الزمان
شمشیر ذوالفقار در دست تو بود
بر خیز و حق ستان؛ یا صاحب الزمان
از داغ لاله ها در سوز و در نوا
گلشن شده خزان؛ یا صاحب الزمان
ذکر دعای من درد و دوای من
از در مرا مران؛ یا صاحب الزمان
از هجر روی تو ای نازنین من
شد قامتم کمان؛ یا صاحب الزمان
گفتی که صبح و شام خون گریه میکنم
بر جد خود چنان ؛ یا صاحب الزمان
اندر غم فراق "ناطق" به روز و شب
شد دیده خونفشان؛یا صاحب الزمان
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
((امام زمان عج الله))
رسد ز هجر تو تا عرش، آه جانکاهم
فغان و ناله شده کار گاه و بیگاهم
کشد به جان تو آقا مرا همین غصه
که تا به خیمه ات افتدکجا وکی،راهم
کشانده کار مرا معصیت به تاریکی
نظر به این دل ماهم دمی نما ماهم
ببین که از غم هجرانت ای سفر کرده
عجین غصه و اندوه و ناله و آهم
خدا کند که دمی از تو من جدا نشوم
که بی تو بودن و این زندگی نمیخواهم
اگر که روزی من دیدنت نمیباشد
برای دیده خود اشک دیده میخواهم
بیا و از دل ظلمت ببر مرا،یوسف
که خوانمت همه دم نامت از ته چاهم
ندارم ارزشی و قیمت و بهایی چند
ولی زلطف تو دارم چه شآنی وجاهم
گدای کوی تو بودن مرا به از شاهی
مرانی ام که تو را من گدای درگاهم
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
((امام زمان عجل الله تعالی))
یا دوری ات ببینم و یا آنکه جان دهم
یاخون نصیب دیده اخترفشان دهم
خواهم تو را ببینم و از فیض دیدنت
پایان به آه و غصه و رنج وفغان دهم
صبری نمانده در دل آشفته از غمت
خودگوچگونه این دل زار راتوان دهم؟
خواهم تو را ببینم و از دیدن رخت
شرحی زوصف روی توبراین و آن دهم
آقا خودت بگو که کجایی، کجا روم؟
تا کی نوای العجل و الامان دهم؟
راهی نشان بده که بجویم نشان زتو
تا کی نشان نامدنت را نشان دهم؟
آتش زده فراق تو بر حاصلم، بیا
تا آنکه شرح هجر به سوز نهان دهم!
از بسکه بار هجر تو بر دوش میکشم
ماندم چگونه تاب به قد کمان دهم!
از تو خبر که نیست ولیکن توراخبر
از آه جانگداز و غم بیکران دهم
قسمت نشد اگرچه مدینه، نجف، ولی
شکوه ز درد هجر تو در جمکران دهم!
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
((امام زمان عج الله))
دریای بیکران غمت را کرانه نیست
جزمرغ پرشکسته دراین آشیانه نیست
خوان عطا ولطف توپهن است گرچه،لیک
آخر چرا نشانه ای از تو به خانه نیست؟
حقا غریب و بیکس و تنهائی ای عزیز
یادی زوصل وهجرتو دراین میانه نیست
مرغ دلم هوای تو دارد ولی چه سود
جزطائری شکسته پر از من به لانه نیست
من شوق وصل کوی تودارم،قسم به تو
دارد دلم هوای تو را ، این بهانه نیست
هر جا سراغی از تو گرفتم نبوده ای
بودم پی ات،چه حیف که ازتونشانه نیست
از تو خبر که نیست ولی ناله ها کنم
کین ناله ها به غیر جفای زمانه نیست
با من چه کرده معصیتم کز دلیل آن
سودی مرا ز گریه و آه شبانه نیست
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780
((امام زمان عج الله))
دلم هوای تو کرده هوای آمدنت
به انتظار تو ماندم برای آمدنت
به هر که رو زده ام تا نشان توجویم
زهرچه دست شسته ام به پای آمدنت
چه خون دل که نخوردم زهجرجانسوزت
چه کرده با دل من ماجرای آمدنت
چه میشود که پس ازهجرتو وصال آید
چه میشود که بیاید ندای آمدنت
دعا نما که بمیرم چرا نمی آیی؟
خودت بگو که کجایی..فدای آمدنت
اگر اجازه دهی جان خود فدا سازم
اگر چه هیچ ندانم...بهای آمدنت
زغیرتونشناسم..به جزتورا که نخواهم
نشان بده تو نشان از وفای آمدنت
چه طعنه ها که شنیدم ز هجرت ازاغیار
ولی هنوز نشنیدم...صدای آمدنت
ز سوز هجر تو سوزم که شعله ها دارد
بیا ...که سوخته ام از برای آمدنت
گروه فرهنگی تبلیغی زفرات
https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780