eitaa logo
کانال کمیل
286 دنبال‌کننده
7.6هزار عکس
5هزار ویدیو
71 فایل
سفیرعشق شهیداست و ارباب عشق حسین‌علیه‌السلام وادی عشاق کربلاجایی که ارباب عشق سربه‌باد می‌دهدتا اسرارعشاق را بازگوکند که‌برای عشاق راهی‌جز ازکربلا گذشتن نیست🌷 کپی باذکرصلوات برمهدی عج eitaa.com/joinchat/2239103046Cd559387bf0
مشاهده در ایتا
دانلود
YEKNET.IR - vahed - fatemie2 1401 - eslam mirzaei.mp3
6.98M
🍃دوباره شهرمون گرفت 🍃بوی امام و شهدا 🎤
💐🌸🌺🌼🌺🌸💐 تنها نہ فقط بہ ڪشورما آقاسٺ این سید ما براےدنیا آقاسٺ پس ختم ڪلام ماست، این یڪ مصرع از هرطرفے بخوانے آقاسٺ سلامتی و تعجیل در فرج و سلامتی نائب بر حقش
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 سلام بر آنهایے ڪہ بياد مـادر بےنشانشان حتے براے مادرانشان هم نشـانے نگذاشتنــد ... با ذڪر
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊 💐 پیامم به ملت ایران این است که پشتیبان ولایت فقیه باشید و از او اطاعت کنید زیرا اطاعت از رهبری یعنی اطاعت از انبیاء و اطاعت از خداست . 🌹 🌴 🌹 🌹
YEKNET.IR - shoor 5 - fatemie2 1401 - eslam mirzaei.mp3
3.55M
🍃یه استخون بی پلاک نشونه‌های منه 🍃مرا کفن نکنید آقام بی کفنه 🎤
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 گذری بر زندگی 🍁موقع وردی به ایران نزدیک میشد . براي گروه انتظامات و دوستانش انتخاب شده بودند . بعد از ورود هر روز براي ديدار ایشان به مدرسه رفاه مي رفت . این چند ماه مدام در فضای کمیته و و ... بود . 🍁حالا دیگر فضاي متشــنج تابستان پنجاه و هشت فرا رسید . خبر رسيد به آشوب کشيده شده . پيامي صادر کرد : به ياري برويد . با شنیدن پیام ديگر ســر از پا نميشناخت . ســاعت ســه عصر (يکســاعت پس از پيام ) با يک دستگاه اتوبوس ماکروس درمقابل ايستاد . بعد هم داد ميزد : ، بيا بالا ، ...!!! 🍁ساعت چهار عصر ماشين پر شد . و به سمت حرکت کردیم . نيروي ما تقريباً هفتاد نفر بود . فرمانده پادگان وقتي بچه هاي ما را ديد گفت : فرمانده شما كيه ؟! ما هم بلافاصله گفتیم : آقاي . اما گفت : چي ميگي ؟! من فقط مي تونم تيراندازي کنم . من كه فرماندهي بلد نيستم . بعد با صحبت هایی که شد را به عنوان انتخاب کردند . ... 🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
nf00015699-3.mp3
8.78M
خوش به حال شهدا رفتن و ازین قفس پر کشیدن........
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀 همراه دوست عزیزش ، در سن ۲۱ سالگی فرماندهی یکی از گردان های لشکر ۴۱ ثارالله کرمان بو که در آن زمان ، فرماندهی این لشکر را به عهده داشت . ، وقتی نزدیک ایام عید می خواست به کرمان و به دیدار خود برود به خانواده این زنگ می زد و می گفت من دو روز به خانه شما می آیم. به خانه او می رفت. جانباز را استحمام می داد، تخت او را آماده می کرد و در این دو روز به همسر می گفت کار آشپزخانه هم به عهده من است ، دو روز خدمت گذاری این را داشت و بعد به سمت کرمان می‌رفت . 🌹 🕊 شادی روح و
halo-havaei-dare-in-gomnami.mp3
10.73M
عجب حال هوای داره این گمنامی 😭😭 اخ چه صفای داره این گمنامی