اسمم نرگسه سنو سالی نداشتم که تو یه اتفاق وحشت ناک بی کس شدم😭💔
بعد مرگ پدر مادرم و تنها وراث خانواده مجبورم کرد #صیغه یه پیرمرد پولدار بشم🔥
وقتی ک داخل خونه باهاش تنها شده بودم،یه نفر سرزده وارد خونه شد و پیرمرد نامرد برای حفظ آبروش از پنجره ساختمون پرتم کرد پایین...😔
بعد اون اتفاق فلج شدم اما خواهرم دست از #انتقام برنداشت و...
❤️🔥👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/2898002232C2fb5f1eb03
با قدرت برگشتم تا اتقاممو از تک پسر جذاب و پولدارش بگیرم اما نمی دونستم که...😱😢❤️🔥
#سرگذشت_وحشتناک_من_وَ_ناپدریم❤️🩹🖤
قبل از #مرگ_مامانم🖤 بار ها نگاه خیرش رو روی #خودم حس کرده بودم اما بخاطر اینکه مامان و ناراحت نکنم سکوت میکردم و سعی میکردم کمتر جلوی #چشمش بیام ، اما بعد از اینکه #مامانم رفت یکروز از #سرکار زود برگشت....
https://eitaa.com/joinchat/1104478341C2fcacc1495
#سرگذشتی از #جنس درد و #انتقام
#ترس
#سرگذشت_وحشتناک_من_وَ_ناپدریم❤️🩹🖤
قبل از #مرگ_مامانم🖤 بار ها نگاه خیرش رو روی #خودم حس کرده بودم اما بخاطر اینکه مامان و ناراحت نکنم سکوت میکردم و سعی میکردم کمتر جلوی #چشمش بیام ، اما بعد از اینکه #مامانم رفت یکروز از #سرکار زود برگشت....
https://eitaa.com/joinchat/1104478341C2fcacc1495
#سرگذشتی از #جنس درد و #انتقام
#ترس
#سرگذشت_وحشتناک_من_وَ_ناپدریم❤️🩹🖤
قبل از #مرگ_مامانم🖤 بار ها نگاه خیرش رو روی #خودم حس کرده بودم اما بخاطر اینکه مامان و ناراحت نکنم سکوت میکردم و سعی میکردم کمتر جلوی #چشمش بیام ، اما بعد از اینکه #مامانم رفت یکروز از #سرکار زود برگشت....
https://eitaa.com/joinchat/1104478341C2fcacc1495
#سرگذشتی از #جنس درد و #انتقام
#ترس
من سومام.
عکاس قسمت جنایی #سردخونه 😶🌫
از شانس بدم همکارم امشب نبود و من مجبور بودم از#جنازه ای که آورده بودن تنهایی عکس برداری کنم.😫
با باز کردن کاور صدای #عجیبی تو گوشم پیچید وچراغ ها شروع به تکون خوردن کردن.😨
دختری که چشماش هنوز باز بود و تو نگاهش یه حس سردی و #انتقام رو داشت و این منو میترسوند.😶🌫😖
با تموم شدن عکاسی ،با تعجب به عکس ها نگاه کردم.اینا چیه توی بدن این دختر؟؟؟؟
با صدایی که پشت سرم گفت:نباید کنجکاوی میکردی ...
دستمال جلوی دهنم گرفته شد و🤯👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/3519415246C4bf78a3715
من سومام.
عکاس قسمت جنایی #سردخونه 😶🌫
از شانس بدم همکارم امشب نبود و من مجبور بودم از#جنازه ای که آورده بودن تنهایی عکس برداری کنم.😫
با باز کردن کاور صدای #عجیبی تو گوشم پیچید وچراغ ها شروع به تکون خوردن کردن.😨
دختری که چشماش هنوز باز بود و تو نگاهش یه حس سردی و #انتقام رو داشت و این منو میترسوند.😶🌫😖
با تموم شدن عکاسی ،با تعجب به عکس ها نگاه کردم.اینا چیه توی بدن این دختر؟؟؟؟
با صدایی که پشت سرم گفت:نباید کنجکاوی میکردی ...
دستمال جلوی دهنم گرفته شد و🤯👇🔥
https://eitaa.com/joinchat/3519415246C4bf78a3715
من الینم.عکاس قسمت جنایی #سردخونه
از شانس خوبم همکارم امشب نبود و من مجبور بودم از#جنازه ای که آورده بودن تنهایی عکس برداری کنم.😫
با باز کردن کاور صدای #عجیبی تو گوشم پیچید وچراغ ها شروع به تکون خوردن کردن.😨
دختری که چشماش هنوز باز بود و تو نگاهش یه حس سردی و #انتقام رو داشت و این منو میترسوند.😶🌫😖
با تموم شدن عکاسی ،با تعجب به عکس ها نگاه کردم.اینا چیه توی بدن این دختر؟؟؟؟
با صدایی که پشت سرم گفت:نباید کنجکاوی میکردی ...
دستمال جلوی دهنم گرفته شد و🤯👇🔥....
https://eitaa.com/joinchat/2805924589C5429167b83